ادبیاتفرهنگ و هنر

انشا از زبان هندوانه یلدایی به صورت ذهنی برای همه پایه ها

انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد هندوانه یلدایی به صورت ذهنی با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا

انشا از زبان هندوانه یلدایی به صورت ذهنی: تخم هندوانه ای بودم که به دست کشاورزی کاشته شدم وحالا در مسیر بازار هستم و منتظر خریداری که مرا با خود به خانه اش ببرد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد کوهستان برفی

انشا از زبان هندوانه یلدایی به صورت ذهنی

انشا از زبان هندوانه یلدایی به صورت ذهنی

مقدمه: سخن گفت ذهنی از سوی هر کس و فرد موجب تقویت قدرت نویسندگی و شیوه نگارش عالی می گردد. نوشت ذهنی از زبان یک هندوانه شب یلدایی به ما فرصت می دهد که تمام رویدادهای مهم شب یلدا را برای مردم گوشزد کنیم.

بدنه: یک هندوانه نه چندان بزرگ هستم که به دست مردی نه چندان ثروتمند خریداری شدم و می شنوم که مرد و پدر خانه در بین راه چگونه غرغر می کند و پشت سر همسرش سخن می گوید، زن انگار از دماغ فیل افتاده و خانزاده است، هر روز یک مهمانی و بساط راه می اندازد و من باید تاوان بدهم و خرج کنم.

یلدا، شب عید، تابستان، جشن تولد و چشن مدرسه و هزار برنامه ای که نامش را هم به یاد ندارم،  در همین حال تلفن مردی که مرا خریده زنگ می خورد و می شنوم که با خنده می گوید: سلام عزیزم: خانمم، برای شب یلدا هندوانه هم گرفتم.

کاش می توانستم گوشی را از دست مرد بگیرم وبگویم که همه گفته هایش از روی اجبار است و به زور مرا خرید و با فروشنده هم بحث کرد، نمی دانم چرا ما مردم ایران دو رو و پر از کلک و فریب هستیم.

کم کم به در خانه رسیدیم و حالا خانم خانه از راه می رسد و می گوید، بهتر از این نبود، نارس و کمی کوچک است ، مرد خانه آمپرش بالا می رود و دعوایشان بالا می گیرد و کسی نمی داند علت بگو مگو چیست و هیچ کس نمی گوید این هندوانه سرخی و شادی و برکت شب یلدای ماست و باید خوب از او استقبال کنیم. هیچ کس از سرخی من تعریفی نکرد و همه غر زدند و مرا به گوشه ای نهادند.

نتیجه گیری: گفت و گو ذهنی موجب بهتر شدن جمله بندی شده و آرایه های زیبایی را می توان در نوشته های خویش به کار برد. جملاتی جذاب و دلخواه که خواننده را ترغیب می کند که تا انتهای نوشته همراه شده و مطلب را تا پایان مطالعه کند.

انشا در مورد هندوانه شب یلدا

مقدمه: هندوانه ای هستم که هر لحظه ممکن است از روی وانت سقوط کنم و سرنوشتم تغییر کند، اما انگار خطر رفع شد و راهی انبار شدم و باید روی کاه منتظر روزی باشم که برای جشن یلدا ار این انبار تاریک خارج شوم. کم کم صدای پای یلدا می آید و من هم منتظرم.

بدنه: کم کم صداهایی به گوشم می رسد که باید توسط چند نفر بار زده شویم و برای شب یلدا مهیا گردیم. گروهی روی پوستم نقاشی می کشند و عده ای هم با چاقو به روزگارم می افتند و برش از پی برش.. اما وقتی وارد خانه های مردم می شویم، حوادث و رویدادهای مهمی را می بینیم که جذاب و جالب است.

مردمی با فرهنگ های متفاوت که هر کدام سر سفره شب یلدای خود چیزهای زیادی گذاشته اند و عده ای هم برای آراستن یک سفره میلیونها تومن پول داده اند و حواسشان به همسایه و افراد فقیر نیست و برای خودشان دنیایی دارند که درد را درک نمی کنند.

گروهی هم هستند که دوست کوچک و نارس مرا خریده و به خانه می برند و بی هیچ سفره پر تجملاتی بازش می کنند و برای همین هم خدا را شکر می کنند. جنس سفره هایشان چه زرق و برقی دارد و چه سینی هایی از نقره دارند که حتی یک بار هم در سال استفاده نمی کنند.

چه قاشق و چنگالی که به کارشان نمی آید. کاش می توانستم زبان باز کنم و از درد مردم فریاد بزنم، به جای سفره های چند میلیونی، زمستان کودکان کار را با کفشی و کاپشنی گرم کنیم. روزهای عمر من هم رو به اتمام است و باید خورده شوم و شب یلدای مردم را جذاب کنم. خوش رنگ و سرخ و خواستنی هستم، طعمم شیرین و یک میوه تابستانی هستم و مدتها در جای خنک باقی می مانم.

روزهای تابستان را سپری کردم و حال باید در درازترین شب سال برای سفره زیبای شما حرف آخر را بزنم. آری من یک هندوانه هستم و مطلوب همه مردم، سری به خانه ها زدم و می روم، اما سخنی هم با شما دارم و عرض می کنم.

نتیجه گیری: عمر من کوتاه بود و در شبی دراز همه پرونده ام بسته شد، شما مردم هم اگر خوب دقت کنید، می بینید که عمر شما هم چندان طولانی نیست، پس از این روزهای کوتاه خوب استفاده کرده و توشه خوبی برای آخرت خود بسازید و فراوان دستگیر مردم فقیر و مستحق باشید.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد مکالمه در و پنجره مدرسه
و
انشا در مورد تجربه
و
انشا طنز از زبان نخ و سوزن

☑️ به پایان انشا درباره هندوانه یلدایی به صورت ذهنی رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.

طهرانی

بنیانگذار مجله اینترنتی ماگرتا و متخصص سئو ، کارشناس تولید محتوا ، هم‌چنین ۱۰ سال تجربه سئو ، تحلیل و آنالیز سایت ها را دارم و رشته من فناوری اطلاعات (IT) است . حدود ۵ سال است که بازاریابی دیجیتال را شروع کردم. هدف من بالا بردن سرانه مطالعه کشور است و اون هدف الان ماگرتا ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × دو =