ادبیاتفرهنگ و هنر

انشا در مورد مقایسه پیری و جوانی ❤️ تضاد معنایی

متن انشاء با موضوع پیری و جوانی و تضاد مفاهیم آن با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری

انشا در مورد پیری و جوانی : زندگی چه فرصت کوتاهی است که می گذرد و از آن جز خاطره ای بر جا نمی ماند. جوانی می رود و روزی به خود می آیی و می بینی که مانند یخ تمام شد و چیزی نماند. در ادامه با بخش انشا ماگرتا همراه باشید.

مطلب پیشنهادی: انشا در مورد اجتماعی بودن انسان

انشا در مورد مقایسه پیری و جوانی

انشا در مورد مقایسه پیری و جوانی با مقدمه و نتیجه

مقدمه: زندگی فرصت بی بدیلی است که می گذرد و تمام می شود، هیچ وقت به ارزشمندی‌اش فکر نکردیم و فقط هدر دادیم. جوانی این فرصت ناب زندگی از دست رفت و پیری از راه رسید. هیچ کس ندانست که روزهایی که تباه می شوند، همان جوانی و عمر است. کم کم عمر به سمت سراشیبی رفت و پیری و ناتوانی از راه رسید و فقط یک خاطره بر جای ماند و اندوهی مضاعف که هیچ گاه جایی برای جبران نداشت.

بدنه: به گفته شهریار استاد بزرگ ادب فارسی: جوانی شمع ره کردم تا بیابم زندگانی را نیافتم زندگانی را و تبه کردم جوانی را، ما نمی دانیم و در حالت کاملا ناباوری دنبال جوانی و زندگی هستیم، روزها را به بطالت گذراندیم و شب ها را هم در پرسه های تنهایی و غربت گذراندیم. جوانی فرصت نابی بود که از دست رفت و فقط خاطراتی از آن همه روزهای شاد بر جای ماند. عمر را در کوچه پس کوچه های زندگی به سادگی تمام کردیم و هنوز هم نمی دانیم که چه معدنی از طلا را از دست دادیم.

معدنی ناب که هیچ وقت دوباره برنمی گردد. جوانی کم کم تمام می شود و سستی و رخوت از راه می رسد، همه چیز تغییر می کند، نورچشم کم می شود، گوش کم شنوا می شنود و زانوهایم نای راه رفتن ندارند. دیگر به هیچ خوشی دلشاد نیستم و مانند غروبی سرد و یخ زده افسرده و دل مرده می شویم.کاش قدر این روزهای بی بازگشت را می دانستم و از ان برای پیری برنامه ریزی می کردم.جوان که باشی همه چیز در اختیار خواهی داشت،

روزهای خوب، ثروت مناسب، شرایط تحصیل و پیشرفت، رسیدن به مدارج عالی کمال و تعالی، اما وقتی خوب استفاده نکنی، روزی برای راه رفتن هم معطلی ، روزی که این فرصت ها از دست برود، انسان می ماند و یک کوله بار حسرت که هیچ سودی هم ندارد. جوانی را در یک کوره راه جا گذاشتم و فرصتی برای بازگشت نیست. همه حسرت شد و یک دفتری که آیندگان می خوانند و به یادم شمعی روشن می کنند.

نتیجه گیری: هرکس جوانی را دریابد در روزهای بزرگسالی و پیری روزگاری خوب و خوش خواهد داشت.عمر و جوانی یک فرصت ناب است که موجب شادی و خوشحالی در پیری هم می شود. خداوند ابتدا همه چیز را در اختیارت قرار می دهد و سپس در پیری همه را از دستت می گیرد. کاش در جوانی خوب و درست استفاده کنیم تا دچار عذاب وجدان و خسران نگردیم.

انشا تضاد معنایی پیری و جوانی

مقدمه: گل زیبا و شاد را خوب و دقیق نگاه کنید، اگر به خوبی و خوشی از این نعمت خداوند مراقبت شود، به خوبی و شادی رشد کرده و به هدف می رسد. وقتی که این گل شاد بی آب و تشنه رها گردد، زود پژمرده شده و از دست می رود. جوانی هم مانند یک گل است که اگر به خوبی به ان رسیدگی شود به جاهای خوب و مفیدی ختم خواهد شد.

بدنه: زندگی مانند یک جوی آب است که در گذراست و هیچ کس نمی تواند ان را از حرکت باز دارد، مرحله به مرحله از راه می رسد و گریزی نیست. زیباترین فصل زندگی جوانی است که کم کم از راه می رسد، شاید بهار عمر جوانی است. اگر در بهار برنامه ای خوب و جذاب برای زندگی نداشته باشیم، زمستانی سخت و فسرده پیش روی خواهیم داشت. زمستانی که هیچ کس نمی تواند گرمایی برایمان به ارمغان بیاورد.

کاش در جوانی برای روزهای پیری چیزی کنار می گذاشتم و در روزهای درماندگی استفاده می کردم. روزهای ناب رفتند و یک کوله پر از حسرت روزهای گذشته بر جای مانده. جوان که بودم عمرم تلف شد و تمام شد. یه به گفته سعدی چون توانستم، ندانستم و جوان بدانستم نتوانستم. دیگر طاقتی ندارم و نمی توانم رخش آرزوهایم را بتازانم. آرزوها را در سینه خاک می کنم و دردهای پیری تحمل، چه روزگارانی را سپری کردم و به این گذرگاه یا فصل پیری رسیدم. در پاییز عمر قرار دارم و به زودی زمستان هم می رسد. خدایا شکرت که نعمت نفس دادی و من سالها از ان استفاده کردم. شکرت که مرا لایق زندگی و جوانی و پیری دانستی.

نتیجه گیری: کاش می دانستم که این فرصت زندگی و جوانی فقط یک بار بود و کاش می توانستم به روزهای خوب و خوش جوانی باز گردم، ولی هنوز هم دیر نیست و می توانم در روزهای مانده از عمرم به شادی سپری کنم و به بندگان خدا خدمت کنم. خدای مهربانم تو را سپاس و شکر که این همه نعمت را برای من ارزانی داشتی؟ این همه داشته های ناب و خالص، عمر،نفس، زندگی، جوانی، مال و منال و فرزند.

مقالات پیشنهادی:
انشا در مورد صله رحم و احسان به خویشاوندان
و
انشا در مورد طعم مهربانی انسان ها

☑️ به پایان متن های انشا در مورد مقایسه پیری و جوانی رسیدیم، اگر دیدگاهی در این زمینه داشتید حتما آن را در بخش نظرات برای ما بنویسید.

موسوی پوران

هم‌بنیانگذار مجله ماگرتا ، زندگی ۲۴ ساعته روی خط آنلاین دهکده جهانی وب . تحلیلگر و متخصص تولید محتوای با ارزش و با کیفیت هستم و ۸ سالی می شود که وارد دنیای دیجیتال شدم. مدیر تیم تحقیق و توسعه شرکت هستم. بالاترین لذت برای من انجام کار تیمی ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هشت + 19 =