انشا در مورد آزادی و آزادگی ☑️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا در مورد آزادی و آزادگی: چه بسیار انسان های که در بند هستند و آزاده اند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد دوستی با مردم

انشا در مورد آزادی و آزادگی

مقدمه: هر بار که نام امام حسین علیه السلام بر زبان مردم جاری می‌شد می شنیدم که می گفتند او سرور آزادگان جهان است، یعنی با تمام وجود، علاقه و عشق در مقابل ظلم و ستم ایستادگی کرد.

بدنه: ماندلا مرد بزرگ سیاه پوست که همه عمر خود را در زندان گذراند یک آزاده کامل بود. مردی که در مقابل همه ایستاد تا حق مردم سیاه پوست را بگیرد، خود مظهر ایستادگی و مقاومت بود هیچگاه در زندان گلایه و شکایت نکرد، اما چه بسیار انسان هایی که در بیرون از زندان زندگی می کنند ولی در بند دنیا، مادیات، پول،  مقام و شهرت هستند.

مردمی که اسیر خواسته های نفسانی هستند و هر روز برای رسیدن به خواهش های دنیوی دست به هر عمل ناشایستی می زنند. آزاده کسی است که همه عمر خود را صرف ساختن و راهنمایی زندگی دیگران می کند و هیچ گاه از تلاش باز نمی ایستد، بسیار انسان هایی که در سطح جامعه ولو و پراکنده هستند و به جای هدایت نسل بشری آنان را به تباهی می کشانند آزادی برداشتن روسری یا بی حجابی نیست، آزادی یعنی اینکه یک زن بتواند هر رشته ای را که دوست دارد بخواند استاد دانشگاه شود در بالاترین مقام مسئول قرار بگیرد.

آزادی فحشا و فساد و خود فروشی نیست. آزادی آن است که در عین رعایت حقوق دیگران بتوانیم در جامعه تلاش کنیم و برای سعادت خود و دیگران همه هستی خود را در میان آوریم. آزادگی یعنی در عین فقر و مستمندی دست دیگران را بگیری، خود بیمار باشی و درمان دیگری گردی خودت در عین گرفتاری باشی و چاره ساز کار دیگران شوی.

آزادگی یعنی جانبازی  که هنگام عزیمت به جبهه نبرد پوتین خود را به دوستش هدیه داد. آزادگی یعنی نماز ظهر عاشورا آزادگی یعنی ایستادگی در مقابل حق خدا را بر روی زمین، آزادگی یعنی حق الناس، آزادگی یعنی حق الله، آزادگی یعنی مبارزه با هر چه که انسانیت را زیر پا می‌گذارد. آزادگی یعنی مبارزه با زن تن فروش، آزادگی یعنی ایستادگی در مقابل فساد،

نتیجه گیری: آزادگی به اسارت یا آزاد بودن نیست چه بسیار انسان هایی که آزاد هستند ولی روحشان دربند تعلقات است. ای انسان به خودت بیا و بدان که این عمر کوتاه فرصت این همه بی خبری و غفلت را ندارد، دمی از این دنیای مادی کنار برو و به فکر آخرت باش.

انشا در مورد فرق آزادی و آزادگی

مقدمه: آزادگی هنر مردان است و آزادی منطقی و درست ابزار پیشرفت، آزادگی مظهر استقامت، پایداری و رهایی از هوای نفس است و آزادی رهایی از دست حاکمان

بدنه: چه بسیار انسانهای آزاده ای که در بند هستند و هیچگاه دم نزدند تا تمام خاطرات و داشته هایشان در یک کتاب به دست مردم رسید.

بسیار جوانان عزیزی که در دوران جنگ اسیر شدند اما چون نسبت به وطن احساس مسئولیت داشتند، دم نزدند و حتی زبانشان بریده شد تا اطلاعات به دشمن ندهند، آزادگی یعنی فتوت، جوانمردی، بزرگی، نگاه داشتن حرمت هموطن، آزادگی یعنی همه وجود و استان به استان کشور، آزادی را با هرزگی اشتباه نگیرید آزادی یعنی رهایی از تعلقات، آزادی را با بی حیایی یکی نکنید چه بسیار زنانی که دستاویز دیگران شدن و مورد اهانت و مسخره قرار گرفتند.

بسیار زنانی که با برداشتن روسری و اعلام آزادی خودشان را عرضه می کنند،  اما این آزادی نیست این هرزگی،  بی بندوباری فساد و فحشا و موفقیت جنگ نرم است. کسانی که ایمان، هنر، اخلاق، بزرگی منش، رفتار، انسانیت و اطاعت از امر خداوند و رهبری را نشانه گرفتند، می دانستند که اگر زنان را به سخره بگیرند، حتماً جای آزادی با فساد عوض خواهد شد.

آزادی یعنی اینکه یک زن بتواند در جایگاه رفیع مسئولیت خویش قرار بگیرد، آزادگی یعنی همان زن در کنار یک مرد میتواند با سلامت نفس کار کند.

آزادگی یعنی مردم ما چراغی که به خانه رواست را به همسایه می دهند، دردسر می کشند ولی دوست ندارند همسایه‌شان در مشکلات باشند.

آزادگی یعنی دستگیری، دلجویی، تفقد از مستند دستگیری یعنی کمک کردن به یک خانواده جهت انجام ازدواج فرزند، آزادگی یعنی بدون اینکه دیگران متوجه باشند دست کسی را بگیریم.

نتیجه گیری: آزادگی به نوع دین نیست و هر انسانی که از حد و مرز انسانیت خارج نگردد و همواره در کنار حق می ایستد آزاده است. قدر آزادی درست و مشروع خود را بدانیم و از آن در جهت اصلاح امور مردم استفاده کنیم.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد آلودگی هوا
و
انشا در مورد چشم
و
انشا در مورد بسیج و بسیجی

☑️ به پایان انشا درباره آزادی و آزادگی رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.