ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی کلمات شعر درس ۱۵ میوه‌ی هنر فارسی ششم + هم خانواده و مخالف

معنی شعر و ارایه های ادبی و زبانی ، معنای واژگان جدید و کلمه های هم خانواده و متضاد درس 15 پانزدهم میوه ی هنر پایه ششم ابتدایی

معنی کلمات و شعر درس 15 پانزدهم فارسی ششم ؛ امروز قصد داریم تا در این مقاله از بخش آموزش و پرورش ماگرتا به معنی شعر و آرایه های ادبی و زبانی، معنای لغات جدید و کلمات هم خانواده و متضاد مخالف درس ۱۵ پانزدهم میوه‌ی هنر کتاب ادبیات فارسی پایه ششم بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.

بعدی: جواب سوالات درس ۱۵ پانزدهم فارسی ششم
معنی کلمات و متن حکایت افلاطون و مرد جاهل فارسی ششم
معنی کلمات درس شانزدهم آداب مطالعه فارسی ششم
جواب سوالات درس ۱۶ آداب مطالعه فارسی ششم
معنی شعر به گیتی به از راستی پیشه نیست فارسی ششم

معنی کلمات شعر درس ۱۵ میوه‌ی هنر فارسی ششم

معنی و آرایه های ادبی شعر میوه ی هنر درس پانزدهم فارسی ششم

 آن قصّه شنیدید که در باغ یکی روز / از جور تبر، زار بنالید سپیدار

معنی: آیا آن قصه را شنیده اید که روزی در باغ سپیدار از ظلم و ستم تبر ناله ای از سر ناتوانی سر داد؟

آرایه های ادبی: آرایه تشخیص جان بخشیدن به اشیا شاعر به تبر و سپیدار جان بخشیده است

نکات دستوری: آن قصه: مفعول سپیدار: نهاد
سپیدار از جور تیر زار بنالید: سپیدار نهاد و بقیه جمله گزاره

کز من نه دگر بیخ و بنی ماند و نه شاخی / ازتیشه ی هیزم شکن و ارّه نجار

معنی: که از دست تیشه ی هیزم شکن و اره ی نجار نه ریشه برایم باقی مانده و نه شاخه

آرایه های ادبی: تیشهِ هیزم شکن: ترکیب اضافی / ارهِ نجار: ترکیب اضافی / آرایه مراعات نظیر: بیخ و بن و شاخ

گفتش تبر آهسته که جرم تو همین بس / کاین موسم حاصل بودو نیست تو را بار

معنی: تبر آهسته به او گفت گناه تو این بوده است که اکنون زمان میوه دادن است اما تو میوه ای نداری

آرایه های ادبی: گفتن تبر: آرایه تشخیص

تا شام، نیافتاد صدای تبر از گوش / شده توده در آن باغ، سحر هیمه بسیار

معنی: تا شب صدای تبر قطع نشد و صبح در آن باغ توده ای از هیزم جمع شده بود

آرایه های ادبی: صدای چیزی از گوش نیفتاد: کنایه از ادامه داشتن کاری

دهقان چو تنور خود از این همیه برافروخت / بگریست سپیدار و چنین گفت دگر بار

معنی: وقتی که کشاورز تنور خود را از این هیزم ها روشن کرد سپیدار گریه کرد و دوباره گفت:

آرایه های ادبی: گریه کردن و حرف زدن سپیدار: آرایه تشخیص

نکات دستوری: در مصراع اول دهقان نهاد و در مصراع دوم سپیدار نهاد است

آوخ که شدم هیزم و، آتشگر گیتی / اندام مرا سوخت چنین زآتش ادبار

معنی: افسوس که تبدیل به هیزم شدم و جهان آتش افروز تن من را این چنین از آتش بدبختی سوزاند

آرایه های ادبی: آتشگر گیتی: آرایه تشبیه

نکات دستوری: آتشگر گیتی: نهاد

خندید بر او شعله، کز دست که نالی / ناچیزی تو، کرد بدین گونه تو را خوار

معنی: شعله به او خندید که از دست چه کسی شکایت می کنی؟ بی ارزشی تو تو را این گونه پست و حقیر کرد

آرایه های ادبی: خندیدن شعله: جان بخشی و آرایه تشخیص

آن شاخ که سر بر کشد و میوه نیارد / فرجام، به جز سوختنش نیست سزاوار

معنی: آن شاخه ای که رشد کند و میوه ای ندهد در نهایت شایسته‌ی چیزی به جز سوختن نیست

آرایه های ادبی: سر برکشیدن: کنایه از رشد کردن

جز دانش و حکمت نَبُوَد میوه ی انسان / ای میوه فروش هنر این دکّه و بازار

معنی: ثمره‌ی انسان دانش و حکمت است ای کسی که هنر و دانش اندوخت های اکنون زمان ارائه کردن این هنر و دانش است

از گفته‌ی ناکرده و بیهوده چه حاصل / کردار نکو کن که نه سودی ست زگفتار

معنی: سخن بیهوده ای که به آن عمل نشود چه فایده ای دارد ؟ رفتار و عملت را درست کن که سخن گفتن بدون عمل سودی ندارد

نکات دستوری: در مصراع اول، فعل حذف شده است. / گفته‌ی ناکرده و بیهوده: موصوف و صفت

آسان گذرد گر شب و روز و مه و سالت / روز عمل و مزد ، بود کار تو دشوار

معنی: اگر شب و روز و ماه و سال تو آسان و بدون کار مفیدی بگذرد و کار مفیدی برای آخرت انجام ندهی، روز قیامت که روز حساب اعمال و پاداش دادن است، کار تو دشوار می شود.

آرایه های ادبی: آسان و دشوار: تضاد / شب و روز: تضاد

معنی کلمه های جدید درس ۱۵ فارسی ششم

جور: ظلم و ستم
کردار: رفتار ، عمل
زار: ناتوان ، ضعیف ، نحیف
عمل: کار
بیخ: ریشه ، بن ، ته
مزد: پاداش
جرم: گناه ، سزا
بگریست: گریه کرد
موسم: فصل، وقت، هنگام
ناچیزی: بی ارزش بودن
حاصل: میوه ، ثمره
آتشگر: آتش افروز، روشن کننده‌ی آتش
توده: تپه ، پشته
سزاوار: شایسته
هیمه: هیزم گفته‌ی
ناکرده: سخن بدون عمل
دهقان: کشاورز
سپیدار: نوعی درخت که میوه ندارد.
آوخ: افسوس، آخ ،(دریغ شبه جمله است) محصول
زار: گریان، ناتوان، نحیف
فرجام: پایان ، آخر ، عاقبت کار
اِدبار: بدبختی، سیه روزی
خوار: پست ، حقیر
بِستاید: ستایش کند
حکمت: علم ، خردمندی ، پند
مزد: جزا و پاداش

کلمات خانواده درس پانزدهم میوه ی هنر فارسی ششم

جرم: مجرم ، جریمه ، جرایم
حاصل: محصول، محصل ، تحصیل، حصول
ادبار: مدبر
جاهل: جهل ، جهالت ، مجهول
قصه: قصص، قصاص، قصه‌گو
حکمت: حکیم، حاکم، محکوم
عمل: عامل، معمول، عوامل
شکر: شاکر، تشکّر، متشکّر

لغات متضاد و مخالف درس ۱۵ میوه‌ی هنر فارسی ششم

شام ≠ سحر
خندیدن ≠ نالیدن
کردار ≠ گفتار
شب ≠ روز
آسان ≠ دشوار
بیخ ≠ سر
اِدبار ≠ خوشبختی
خوار ≠ عزیز
زار ≠ قوی
فرجام ≠ آغاز
جور ≠ عدل ، داد

واژگان مخفف درس پانزدهم فارسی ششم

مه: ماه
کاین: که این
پار: پارسال
که: کاه
گه: گاه
نکو: نیکو
دی: دیروز

قبلی: معنی کلمات درس پیاده و سوار فارسی ششم
جواب درک مطلب و درک و دریافت درس ۱۴ فارسی ششم
معنی کلمات و شعر درس ۱۴ راز زندگی فارسی ششم
معنی حکایت عمر گران مایه فارسی ششم
جواب درس آزاد سیزدهم فارسی ششم فرهنگ بومی ۲
معنی شعر شیر خدا فارسی ششم

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی کتاب فارسی پایه نهم متوسطه اول ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی متن درسی ، کلمات و کلمه های درس پانزدهم – ۱۵ میوه ی هنر و افلاطون و مرد جاهل صفحه 98 و 100 کتاب فارسی پایه ششم ابتدایی ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد و توانسته باشید تا از آن استفاده و بهره برده باشید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫۲۳۹ دیدگاه

    1. عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییطیییییسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

    1. معنی سالت🌹🌹🌹یعنی سال متوجه شدی یا نه

      باید فکر تو کار بیندازی

      مگه کوچیکی 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

      که بلد نیستی👎👎👎👎👎👎👎👎

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 5 =