گسترش ضرب المثل بار کج به منزل نمی رسد نگارش یازدهم

گسترش ضرب المثل بار کج به منزل نمی رسد از مثل نویسی صفحه ۳۲ نگارش یازدهم را می توانید در ادامه در بخش ضرب المثل ماگرتا مطالعه فرمایید.

مطلب پیشنهادی: جواب درس اول نگارش یازدهم

گسترش ضرب المثل بار کج به منزل نمیرسد

مقدمه : افرادی که می خواهند با نیرنگ و فریب به اهداف خود برسند ممکن است در ابتدا موفق شوند، اما بی شک در آینده رسوا می شوند. مثلاً پیمانکارانی که از مصالح غیر استاندارد در ساخت و ساز ساختمان ها استفاده می کنند، در آینده با کوچک ترین زلزله ای ساختمان ساخته شده توسط آن ها خراب می شود و آن ها شخص رسوا می شوند.

بدنه : روزی روزگاری در روستایی پسر نوجوان و بازیگوشی زندگی می کرد که دستش کج بود و از اموال دیگران دزدی می کرد و سر آن ها کلاه می گذاشت. اما هرچقدر حق و حقوق دیگران را می خورد نه خانه خوب داشت و نه غذای مناسب می خورد و همیشه بدهکار بود.

در یکی از روزها که باز هم مشغول دزدی بود، یک کیسه پر از سکه را از کسی دزدیده بود و در حال فرار از دست سربازان بود. پس از دویدن طولانی برای فرار از دست سربازان، گوشه ای ایستاد تا نفسی تازه کند و دوباره فرار کرد. وقتی دستش را در جیبش کرد تا مطمئن شود که سکه ها در آنجاست، سکه ها را در جیبش پیدا نکرد. پیر مردی که در گوشه همان دیوار بود و رفتار پسر را مشاهده می کرد، گفت ای جوان بار کج به منزل نمی رسد.

نتیجه گیری : از این داستان نتیجه می گیریم که خدای مهربان ما انسان ها را با فطرت مهربانی و پاکی که جویای درستی و راستی می باشد آفریده است. پس تا زمانی که بخواهیم بر خلاف طبیعت خود رفتار کنیم و از مسیرهای اشتباه به دنبال موفقیت باشیم به هیچ کجا نمی رسیم.

بازآفرینی کوتاه حکایت بار کج به منزل نمی رسد

در کلاس ما دانش آموزی بود که همه امتحان ها را با تقلب پاس می کرد و هیچ وقت درس نمی خواند، علاوه بر این اون همیشه نمره های خوبی می گرفت و معدلش خوب می شد اما ما دانش آموزان دیگر با اینکه کلی سختی می کشیدیم و درس می خواندیم نمراتمان از او کمتر می شد. بخاطر همین موضوع او همیشه ما را مسخره می کرد.

برای حل این مشکل با دانش آموزان دیگر چند باری جلسه گرفتیم و سعی کردیم راه حلی پیدا کنیم اما هیچ چیز به ذهنمان نمی رسد و از طرفی دوست نداشتیم این موضوع را به معلم بگوییم. خلاصه یک سال گذشت و تا قبل از فرا رسیدن امتحانات پایانی او همه نمراتش از ما بهتر شده بود.

زمان امتحانات نهایی فرا رسید و او باز هم بدون هیچ ترسی و حتی در مقابل مراقب های امتحان دست به تقلب می زد. گذشت و گذشت تا اینکه روز دادن کارنامه ها رسید. من همه که رفته بودم کارنامه‌ام را بگیریم دانش آموز متقلب را در آنجا دیدم که دارد گریه می کند.

خلاصه پرس و جو کردم و متوجه شدم که در تمام سال تحصیلی معلممان حواسش به او بوده است و می خواسته او به کارش ادامه دهد تا در آخر مچش را بگیرند. خلاصه او آن سال مردود شد و مجبور شد که یکبار دیگر آن پایه را بخواند و آنجا بود که من معنی ضرب المثل «بار کج به منزل نمی رسد» را فهمیدم.

همچنین بخوانید:
معنی ضرب المثل بار کج به منزل نمی رسد
و
گسترش ضرب المثل تهی پای رفتن، به از کفش تنگ

☑️ به پایان گسترش ضرب المثل بار کج به منزل نمی رسد رسیدیم، جهت مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب نگارش یازدهم کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «ماگرتا» جست و جو کنید. همچنین اگر نظری داشتید حتما آن را در بخش دیدگاه بنویسید.