سرگرمیموزیک

متن نوحه شب ششم محرم 1402 ؛ متن مداحی حضرت قاسم (ع)

متن نوحه مداحی زمینه ، واحد ، سینه زنی ، شور و روضه برای شب ششم محرم ۱۴۰۲

متن نوحه برای شب ششم محرم 1402 ؛ شب ششم محرم به حضرت قاسم (ع) اختصاص یافته است و به مناسبت این شب سوزناک، در این مقاله از بخش مداحی ماگرتا ، متن نوحه و مداحی سینه زنی شور ، زمینه ، واحد سنگین و روضه عزاداری شب و روز ششم دهه ماه محرم ۱۴۰۲ را قرار داده‌ایم. در ادامه با ماگرتا همراه باشید.

متن نوحه شب ششم محرم
متن نوحه شب ششم محرم

همچنین پیشنهاد می کنیم: متن نوحه و مداحی شب پنجم محرم
و
متن و ترجمه مداحی سسلرم کربلا از حاج سید طالح باکویی

متن نوحه و مداحی شب ششم محرم حضرت قاسم ۱۴۰۲

متن مداحی سید مجید بنی فاطمه برای ششمین شب محرم

ماه بلندم حالا دیدی عزیز دل عمو
چه داغی رو قلبم گذاشتی

چی به سرت اومد زیر سم مرکب روی خاک
اخه تو که جوشن نداشتی

دیگه جونی نمونده برات که بگیرم تو بغلت
که ببوسی روی منو با لب غرق عسلت

با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده
یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده

عطر تن تو میگه دیگه روا شده حاجتت
که تو بغل مجتبی

کاشکی عزیزم نبینه مادرت از خیمه‌ها
که زیر سم مرکب هایی

حالا تو آغوش منی چقدر عین حسنی
سرتو میبوسم و تو داری دست و پا میزنی

مثل شاخ شمشاده که رو خاکا افتاده
بخدا که این همه زخم برای بدن زیاده

با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده
یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده

جوری صدام کردی که تموم حرم زار زدند
حال حرمم رو ندیدی

لحظه به لحظه تا که برسم بالا سرت
جلو چشم من قد کشیدی

شهدا خون گریه کنید به امانت داری من
حسنم اومد کمکم واسه ی دلداری من

مثل برگ پاییزه داره اعضات میریزه
کی میدونه که این بدن چقدر برام عزیزه

با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده
یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده


شعر واحد سید مهدی میرداماد برای شب ششم ماه محرم

تو خواستی کمی ز کار عشق سر در آوری
و از نهال قامت خودت ثمر در آوری

امانتی به مادر تو داده بود مجتبی
سپرده است نامه را دم سحر در آوری

همین که از عموی خود گرفتی اذن رزم را
نمانده بود اندکی ز شوق پر در آوری

سر نترس داری و پدر بزرگ تو علی
عجیب نیست از تنت زره اگر در آوری

نداشت قلعه کربلا و گر نه که برای تو
نداشت کار تا ز چارچوب در در آوری

رجز بخوان خاندان خویش را به رخ بکش
که کفر این سپاه کفر بیشتر در اوری

بچرخ تیغ خود به روی خاک دشت سر بریز
بزن که از حرام زاده ها پدر در آوری

نشد حریف تو کسی و می کنند دوره ات
خدا کند که جان سالم از خطر در آوری

سبک نمی‌شود مصیبت تو با دو قطره اشک
تو گریه حسین نه از او جگر در آوری

از این به بعد هم قد پسر عموت می شوی
برو که روی نیزه ها از عشق سر در آوری


متن نوحه شب ششم محرم از حاج حسین سیب سرخی

ای یار محجبینم، داغ تو را نبینم
ای یادگار، مجتبی، قاسم

جان مرا گرفتی، از خون حنا گرفتی
ای یادگار مجتبی ، قاسم

عروسی تو شد عزا،
داماد دشت کربلا

قاسم

توعازم نبردی
با دلم چه کردی

قلب من، با دیدن تو پر محن شد
میزنی به لشگر ، با شکوه حیدر

گوئیا ، که وارد میدان حسن شد

جانم به این رشادت،چه گفته ای شهادت

نزد تو احلا من العسل قاسم
جانم به این شجاعت ، کردی به پا قیامت

ای زاده ی شیر جمل قاسم
عروسی تو شد عزا ، داماد دشت کربلا

ناله ات شنیدم ، بر سرت رسیدم
جای سالمی نمانده بر تن تو

از نفس فتادی ، از فرس فتادی

پاره پاره گشته چون اکبر تن تو

عروسی تو شد عزا، داماد دشت کربلا

قاسم

بین قتلگاهت ، گشته حجله گاهت
نقل دامادی تو شد سنگ دشمن

از تو دل بریدم،لحظه ای که دیدم
موی زیبای تو را در چنگ دشمن

دیدم به حال خسته،
پهلوی تو شکسته

گشتی شبیه مادرم قاسم
پخشی تو بین صحرا

گو از کجای صحرا
من جسم پرپرت را

چگونه تا خیمه برم قاسم
در بین خیمه ، مادرت
گوید چه امد بر سرت

قاسم

عروسی تو شد عزا ، داماد دشت کربلا


متن نوحه زمینه شب ششم ماه محرم از کربلایی حسین طاهری

علم تو دستاشه و حسین نگاش میکنه
علی داره از نجف با فاطمه دعاش میکنه

خدا به همراهت علم به دوشت بازوبند حیدر به بازوت
زهره دشمن میریزه آقا گره میوفته با ابروت

ابرو گره بزن ابالفضل بزار هیبت حیدر ببینن
بکوب علم به روی خاک علمدار
بزار ساقی لشکر و ببینن

میر لشکر یا ابالفضل
ای دلاور یا ابالفضل

ماه خیمه یا ابالفضل
پور حیدر یا ابالفضل

یا ابالفضل

علم که بر داره لشکرو بهم میزنه
ببین که با تمتراق جلو حرم قدم میزنه

عجب شکوهی عجب جلالی چه فرماندهی داره ارباب
خیال زینب آسوده میشه تا وقتی باشه یار ارباب

امنیت حرم همیشه به یک نگاهشه که برقرار
اگر غضب کنه میبینه دشمن چجور با عجله پا به فرار

میر لشکر یا ابالفضل
ای دلاور یا ابالفضل

ماه خیمه یا ابالفضل
پور حیدر یا ابالفضل

یا ابالفضل

تو ای جناب ادب تو ای امیر عرب
به دست تو روز و شب دلاوری و حیدر نصب

رجز بخون تا دوباره یاد مرتضی بشه زنده اینجا
نعره بزن مثل شیر ابالفضل سر تموم نا نجیبا

فدای خال هاشمیتم و که تو ممعرکه حماسه سازی
ببر دستی به قبضه تا که بدونن برات این جنگا تفریح و بازی

میر لشکر یا ابالفضل
ای دلاور یا ابالفضل

ماه خیمه یا ابالفضل
پور حیدر یا ابالفضل

یا ابالفضل


متن مداحی شب ششم محرم حسین طاهری

نوجوانم بعد اکبر داغم و کامل نکن
پیش من باش و میون خاک و خون منزل نکن
لا به لای گریه های تو شنیدم که برام
نامه داری از حسن کارم و مشکل نکن

امونتی داده دست من تو رو حسن قاسم
من چی بگم وقتی مادرت میگه برو قاسم
میگیرمت تو اغوش بی زره و کفن پوش
از تو حرم رجز خون حسن اومد به میدون
ان تنکرونی فاَنَا ابن الحسن

سبط النبی مصطفی الموتمن
رو زمین افتادی و تازه شده داغ حسن
پیکر صد پاره تو مونده رو دستای من
تا حرم راهی نمونده قاسمم طاغت بیار

پیش چشمای عمو دیگه دست و پا نزن
میبینم از خونت پر شده تموم این صحرا
مثه علی اکبر تو شدی مقطع الاعضا
کی رو تنت نشسته سینه تو رو شکسته
کی رو تنت دویده موی تو رو کشیده

ان تنکرونی فاَنَا ابن الحسن
سبط النبی مصطفی الموتمن
تو اسیر تیر و سنگ و نیزه لشکر شدی
دیر اگر من میرسیدم میدیدم بی سر شدی
توی اغوشم تو هستی و نمیشه باورم

زیر سم مرکبا هم قد اکبر شدی
چیزی نگو قاسم زخم رو لب تو وا میشه
همه اعضاتم داره از تنت جدا میشه
اون که غم عموت ِ خون توی گلوتِ

چرا شکسته ابروت نیزه زدن به پهلوت
ان تنکرونی فاَنَا ابن الحسن
سبط النبی مصطفی الموتمن


متن نوحه شب ششم محرم میرداماد

علم تو دستاشه و حسین نگاش میکنه
علی داره از نجف با فاطمه دعاش میکنه
خدا به همراهت علم به دوشت بازوبند حیدر به بازوت
زهره دشمن میریزه آقا گره میوفته با ابروت

ابرو گره بزن ابالفضل بزار هیبت حیدر ببینن
بکوب علم به روی خاک علمدار
بزار ساقی لشکر و ببینن
میر لشکر یا ابالفضل
ای دلاور یا ابالفضل

ماه خیمه یا ابالفضل
پور حیدر یا ابالفضل
یا ابالفضل

علم که بر داره لشکرو بهم میزنه
ببین که با تمتراق جلو حرم قدم میزنه
عجب شکوهی عجب جلالی چه فرماندهی داره ارباب
خیال زینب آسوده میشه تا وقتی باشه یار ارباب

امنیت حرم همیشه به یک نگاهشه که برقرار
اگر غضب کنه میبینه دشمن چجور با عجله پا به فرار
میر لشکر یا ابالفضل
ای دلاور یا ابالفضل

ماه خیمه یا ابالفضل
پور حیدر یا ابالفضل
یا ابالفضل

تو ای جناب ادب تو ای امیر عرب
به دست تو روز و شب دلاوری و حیدر نصب
رجز بخون تا دوباره یاد مرتضی بشه زنده اینجا
نعره بزن مثل شیر ابالفضل سر تموم نا نجیبا

فدای خال هاشمیتم و که تو ممعرکه حماسه سازی
ببر دستی به قبضه تا که بدونن برات این جنگا تفریح و بازی
میر لشکر یا ابالفضل
ای دلاور یا ابالفضل

ماه خیمه یا ابالفضل
پور حیدر یا ابالفضل
یا ابالفضل


متن مداحی شب ششم محرم بنی فاطمه

ماه بلندم حالا دیدی عزیز دل عمو
چه داغی رو قلبم گذاشتی
چی به سرت اومد زیر سم مرکب روی خاک
اخه تو که جوشن نداشتی
دیگه جونی نمونده برات که بگیرم تو بغلت
که ببوسی روی منو با لب غرق عسلت

با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده
یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده
عطر تن تو میگه دیگه روا شده حاجتت
که تو بغل مجتبیی
کاشکی عزیزم نبینه مادرت از خیمه ها

که زیر سم مرکب هایی
حالا تو آغوش منی چقدر عین حسنی
سرتو میبوسم و تو داری دست و پا میزنی
مثل شاخ شمشاده که رو خاکا افتاده
بخدا که این همه زخم برای بدن زیاده
با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده

یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده
جوری صدام کردی که تموم حرم زار زدند
حال حرمم رو ندیدی
لحظه به لحظه تا که برسم بالا سرت
جلو چشم من قد کشیدی
شهدا خون گریه کنید به امانت داری من

حسنم اومد کمکم واسه ی دلداری من
مثل برگ پاییزه داره اعضات میریزه
کی میدونه که این بدن چقدر برام عزیزه
با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده
یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده


متن مداحی شب ششم محرم محمود کریمی

گل فاطمه گشته نقش چمن
بدن پاره تر از گل یاسمن
زره گشته بر پیکرش پیرهن
الهی دوباره بگوید سخن
سلام علی قاسم بن الحسن

حنا بسته بر کف ز خون گلو
ز خون گلویش گرفته وضو
زند دست و پا روی دست عمو
ندارد دگر جای سالم به تن
سلام علی قاسم بن الحسن

سم اسب ها بر روی پیکرش
روان گشته خون از دو چشم ترش
خدایا بده صبر بر مادرش
تنش پاره تر گشته از پیرهن
سلام علی قاسم بن الحسن

روان بر زمین خون رخسار او
خدا در یم خون خریدار او
حسن آمده بهر دیدار او
شده بر مه عارضش بوسه زن
سلام علی قاسم بن الحسن

گلی که از آن دل بهاران شده
چراغ دل جمع یاران شده
چرا پیکرش سنگ باران شده
نمانده دگر چیزی از آن بدن
سلام علی قاسم بن الحسن

منم یار او او بود یار من
ز لطف و کرامت خریدار من
نبودم که او بوده دلدار من
غمش شد انیس دل زار من
از آن دم که مادر داده شیر
امیری حسین و نعم الامیر

به زخم جبین پیمبر قسم
به رخسار خونین حیدر قسم
به محسن به زهرای اطهر قسم
به سبطین و عباس و اکبر قسم
به هفتاد و دو عاشق بی نظیر
امیری حسین و نعم الامیر


متن نوحه شب ششم محرم ترکی

منه ده وار-اولومدن قبریوینن منه ده وار
بو اولمه ده سوزول دن منه ده وار
چتین گوندی بو گونن منه ده وار

یوخودان هچ اویانمادیم
دیدیلر من اینامادیم
گچدی عمریم ولی سنه
یاخچی نوکر اولامادیم

(اقام اقام اقام اقام سنه قربان آتام آنام)

منه ده وار-بو دنیا عبرتینن منه ده وار
قیامت وحشتینن منه ده وار
او قبرین ظلمتینن منه ده وار

عهدیم اوسته دایانمادیم
حرمتین ساخلیامادیم
حیف اولا روضه لرده من
سنه چوخ آغلیامادیم

(اقام اقام اقام اقام سنه قربون آتام آنام)

منه ده وار-سولوپ هر دم سارالماخ منه ده وار
یقینیم وار قوجالماخ منه ده وار
لحد آلتیندا قالماخ منه ده وار

منی اغیاره قاتماران
فکریوی باشدان آتماران
هامی یادان چیخاتسادا
منی یادان چیخاتماران

(اقام اقام اقام اقام سنه قربون اتام انام)

منه ده باخ-قیامت باشلاناندا منه ده باخ
صف محشر ده اقا منه ده باخ
غریبم جان زهرا منه ده باخ

هر گجه آغلارام حسین
یاسیوی ساخلارام حسین
سنده منیم یاسیمه گَل
گلمسن آقلارام حسین


متن نوحه شب ششم محرم حضرت قاسم

ای نوگل باغ حسن، ای یاس من ای یاس من
افتادی ایلاله‌ی پرپر میون خاک و خون
مونده گلبرگ تن تو زخمی تیغ خزون
آتشم زد آه تو

قصه ی کوتاه تو
غصه ی جانکاه تو
ای کریم ابن کریم
شد بلای تو عظیم
داری از غم می کُشیم

از غمت توی چشام، نقش دریا می کشی
لحظه ی جون دادنت، رو دلم پا می کشی
قاسمم ای قاسمم
تنت رو خاک کربلا، افتاده زیر دست و پا
تو شلوغی گم شده آه ضعیفت وای من

پر شده از رد پا جسم نحیفت وای من
رد پای کینه وای
کینه ی دیرینه وای
غرق خونه سینه وای
داری آوای حزین

ناله های آتشین
می کشی پا رو زمین
تا دل پر خون من، شد به داغ تو اسیر
زنده شد تو خاطرم، قصه ی تابوت و تیر
قاسمم ای قاسمم


متن مداحی شور شب ششم محرم محمود کریمی

(دوبار تکرار)
یه عده علی رو دیدن، حسن رو دیدن، حسین و دیدن
رفتن و رفتن، تو ظلمت شب، ترسیدن

(دوبار تکرار)
یه عده، کسی رو ندیدن، کرببلا رو، فقط شنیدن
موندن و موندن، پای ولایت، جنگیدن

ما ثابت کردیم که اهل کوفه نیستیم، علی تنها بمونه (x2)
ما مرده مردیم محاله که برگردیم، عوض شده زمونه

(دوبار تکرار)
اگه من بودم کربلا، سپر اصغر میشدم (x2)
تو نماز ظهرت حسین، پیش تو پرپر میشدم

یه عده غدیر و دیدن، تو روز روشن امیر و دیدن
واضح و روشن، حق علی رو نفهمیدن
یه عده غدیر و ندیدن، قصه ی غدیر و فقط شنیدن
هزار سال بعد حرف حسین و فهمیدن

ما صاحب داریم مگه میشه دوباره، علی تنها بمونه
ما بیعت کردیم با مکتبی که ریشش، تو دل آسمونه
دعا کن یا صاحب زمان، منی که زندم با حسین
تو رکابت باشم آقا، با یه سربند یا حس

(دوبار تکرار)
اگه من بودم کربلا، سپر اصغر میشدم (x2)
تو نماز ظهرت حسین، پیش تو پرپر میشدم


متن مداحی زمینه منم و نامه ای در دست

منم و نامه ای در دست، شدم از عشق تو سر مست (x2)
رو لب قاسمت هل من مبارز هست (x2)
تو کربلا لبریزه، غم مدینه هستنم (x2)
شبیه زهرا من هم، شکسته سینه هستم (x2)

میجنگم با سربند یا زهرا، منم حسنی، واااای (x2)
عمو جانم، وااای، عمو جانم، وااای (x6)

به ارزوم رسیدم من، دیگه نفس بریدم من (x2)
به زیر سم مرکب من، کشیدم من (x2)
گرفته نعل اسب، سپاهشون روی من (x2)
بیا ببین که قاتل، گرفته گیسوی من (x2)

نیمه جونم، رو خاک ها میخونم، منم حسنی، وااای (x2)
عمو جانم، واای (x6)


متن نوحه شب ششم محرم محمد قاسمی

جلوه ي روي پنج تن قاسم
ابنِ اِبنِ ابوالحسن قاسم
ماهْ رخسار انجمن قاسم
سرو خوش قامت چمن قاسم
ذكر من وقت پر زدن قاسم

كيست اين نوجوان؟قرار حسن
وارث عزّت و وقار حسن
دُرّ دردانه ي تبار حسن
همه جا هست دستيار حسن
حسن خانه ي حسن قاسم

گيسوان حسن مجعّد بود
پاي تا فرق چون محمّد بود
عشق بي عشق او مردّد بود
رنگ او سبز چون زبرجد بود
پس عقيق است در يمن قاسم

گردش چرخ بي دَمَش، مـُختَل
همه بي قاسمند، ول مَعطل
نكته اي گويمت ولي مُجمَل
خوش بحالش كه بود از اوّل
با اباالفضل همسخن قاسم

در جلالت به كبريا رفته
صولتش هم به مصطفي رفته
هيبتش هم به مرتضي رفته
در كرامت به مجتبي رفته
با حسين است هموطن قاسم

روي او قبله از ازل شده است
لب او شيشه ي عسل شده است
صاحب پرچم و كتل شده است
مشكلاتم اگر كه حل شده است
هست مشكل گشاي من قاسم

آه اگر بر بلا دچار شود
آه از آن دم كه سنگسار شود
با سرِ نيزه ها شكار شود
كفنش خاك و سنگ و خار شود
مثل اربابِ بي كفن قاسم

چشمش از تشنگي كه كم سو شد
سكّه ي جنگ آن ورش رو شد
وارث روضه هاي پهلو شد
بدنش پاره پاره از تو شد
آه از نعل و از دهن قاسم


متن نوحه شب ششم محرم سید مجید بنی فاطمه

ماه بلندم حالا دیدی عزیز دل عمو
چه داغی رو قلبم گذاشتی
چی به سرت اومد زیر سم مرکب روی خاک
اخه تو که جوشن نداشتی

دیگه جونی نمونده برات که بگیرم تو بغلت
که ببوسی روی منو با لب غرق عسلت
با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده
یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده

عطر تن تو میگه دیگه روا شده حاجتت
که تو بغل مجتبی
کاشکی عزیزم نبینه مادرت از خیمه‌ها
که زیر سم مرکب هایی

حالا تو آغوش منی چقدر عین حسنی
سرتو میبوسم و تو داری دست و پا میزنی
مثل شاخ شمشاده که رو خاکا افتاده
بخدا که این همه زخم برای بدن زیاده

با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده
یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده
جوری صدام کردی که تموم حرم زار زدند
حال حرمم رو ندیدی

لحظه به لحظه تا که برسم بالا سرت
جلو چشم من قد کشیدی
شهدا خون گریه کنید به امانت داری من
حسنم اومد کمکم واسه ی دلداری من

مثل برگ پاییزه داره اعضات میریزه
کی میدونه که این بدن چقدر برام عزیزه
با لبای خشکیده تنت از هم پاشیده
یادگاری حسنم پاشو که بابا رسیده


متن نوحه گرد و خاک میبینم روی سرت محمود کریمی

گرد و خاک میبینم
روی سرت محشر کبری شد
دورو برت رد پاها مونده روی پرت
روی پرت گرد و خاک میبینم روی سرت
محشر کبری شد

خون و خاک و اشک رو چشات گِل شده
زخم تشنگی رو لبات گُل شده
برات ای ماه بی بدل چه بلایی شد این عجل
عسل لبهات خاکی اند عجل احلی من عسل

گرد و خاک میبینم
روی سرت محشر کبری شد
دورو برت رد پاها مونده روی پرت

خون و خاک و اشک رو چشات گِل شده
زخم تشنگی رو لبات گُل شده
ساعتی پیش بودی توو حرم و
رو عبا آوردی اکبرمو دیدی حال زار، خواهرمو، دخترمو

انقده بلا به سرت اومده
که به سر زنون پدرت اومده
دیگه خونین و پرپری حالا هم قد اکبری
توی آغوشم زیر لب داری اسمم رو میبری

خون و خاک و اشک رو چشات گِل شده
زخم تشنگی رو لبات گُل شده
زینبم این بوی پیرهن یوسف رفته از دست منه
زینبم میبینی این حسنه این حسنه این حسنه

بی رمق صدا میزنه یا حسن این امانت حسنِ یا حسن
رو زمین انداخت دشمنش روی جسمش تاخت دشمنش
به خداوندی خدا که به تیغش باخت دشمنش
یا حسن تو شونه باورمی یا کریم امید آخرمی

یا غریب یا مظلوم بی حرمی بی حرمی بی حرمی
مثل کربلا حرم و مرقدت باز بنا میشه ضریح و گنبدت
یه روزی توو صحن و سرا کنار اون گل دسته هات
همه مون سینه میزنیم برای آقا زاده هات2


متن نوحه خواهم چو اکبر روم به میدان جواد مقدم

خواهم چو اکبر روم به میدان
ای شاه خوبان کرم نما
مرا چو یاران ای ماه تابان
فدایی این حرم نما

جان رقیه برم نگردان
از راه احسان عموی من
بنگر به اشکم که چون فتاده
در دیده غلطان به روی من

افتادم از پشت فرس
عمو به فریادم برس
جانم فدایت عموی تنها
عزیز زهرا ای دلبرم

غمی ندارم من از یتیمی
تا که تو هستی تاج سرم
از سوی بابا آورده ام من
اجازه نامه برای تو

کرده وصیت بابای خوبم
خونم بریزم به پای تو
افتادم از پشت فرس
عمو به فریادم برس

به دل هراسی ندارم از مرگ
سر مست عشقم چو اکبرم
خوش ام اگر که افتد سر من
این پیکر من برابرم

افتادم از پشت فرس
عمو به فریادم برس
جانم فدایت عموی تنها
عزیز زهرا ای دلبرم

غمی ندارم من از یتیمی
تا که تو هستی تاج سرم
شکست عموجان هر استخوانم
رسیده تا عرش فغان من

بیا و بنگر که لشگر دون
فتاده اینک به جان من
افتادم از پشت فرس

عمو به فریادم برس
مردم عمو جان بس که ز هر سو
من نیزه خوردم بیا بیا
به ضرب سنگ و شمشیر دشمن

من جان سپردم بیا بیا
جانم فدایت عموی تنها
عزیز زهرا ای دلبرم
غمی ندارم من از یتیمی

تا که تو هستی تاج سرم
افتادم از پشت فرس
عمو به فریادم برس


متن مداحی شب ششم محرم سید مهدی میرداماد

من فدایی عمومم (تکرار)
کجایی بابا بیای ببینی
عبای جد تو رو دوشم، صدای پات میاد به گوشم
می خوام با دست خودت امروز، رخت شهادت رو بپوشم
این دم آخری، هوات و کردم، قصه ی دردم
دیگه برای خودم یه مردم
من فدایی عمومم

کجایی بابا بیای ببینی
چشمه پر جوش و خروشم، الهی قربون عموشم
شهد شهادتم رو تا از دستای مادرت بنوشم
شبیه مادرت شکسته بازوم شکسته پهلوم
چند دفه اسبا رد شدن از روم
من فدایی عمومم

کجایی بابا بیای ببینی
رو خاکا ریخته خوشه خوشم دنبال پیر می فروشم
دارن دوباره میان اسبا بیشتر از اینا زیر و رو شم
برای دیدنت خودم رو کشتم
عمو حسین


متن نوحه بی تو در بین حرم بانگ عزا افتاده

بی تو در بین حرم، بانگ عزا افتاده
وای قاسم عوض وا عطشا افتاده
چاره ای کن که نماند ،به روی دستم
عمه ات از نفس و نجمه ز پا افتاده

گیسوی مادر تو باز شده در خیمه
تا که گیسوی تو در دست بلا افتاده
کار کار نظر شوم حرامی ها بود
اگر این لاله ی انگشت نما افتاده

به دلم ماند عمو نه که بگویی بابا
لبت از زمزمه و خنده چرا افتاده
حسین
خیز شاید کمک لرزش پایم باشی
کارم از رفتن اکبر به عصا افتاده

شده دشوار تماشای تو از سمت حرم
چه قدر سنگ میان تو وما افتاده
لشگری قصد طواف تو رسید و رد شد
بدنی حال در این سعی و صفا افتاده

قد کشیدی کمی از پا و کمی از سینه
بین اندام تو این فاصله ها افتاده
کاکلت کنده شد و حرمله در مشتش برد
اثر پنجه ی او در سر و پا افتاده

میبرم تا در خیمه،قد و بالایت را
چند عضوی ز تو ای وای کجا افتاده
شیشه ی عمر من ارام نفس کش بدجور
استخوان های شکسته به صدا افتاده


متن نوحه شب ششم محرم سعید حدادیان

شب است و خیمه نشینان ستاره سحرند
به دل نوازی خورشید و ماه می نگرند

ببین ز دیدن یوسف چگونه سرمست اند
که از بریدن انگشت خویش بی خبرند

چه نوجوان غیوری! که این کهن سالان
به عشق بازی او با حسین رشک برند

گرفته اند به کف،‌نقد جان، مگر یک پلک
زجام چشم تو (احلی من العسل) بخرند

چو با خداست دل ما، بگو سر مارا
به هرکجا که خدا خواست، نیزه ها ببرند

اگر که سینه ی ما شرحه شرحه شد غم نیست
شکفته می شود آن گل که جامه اش بدرند


متن نوحه گشته تنت طوطیا لاله سرخ حرم

گشته تنت طوطیا
لاله سرخ حرم
شد تن تو غرق خون
همچو علی اکبرم
ای گل مجتبی قاسمم
لاله کربلا قاسمم
واویلتا

پیش دو چشم ترم
مانده تنت روی خاک
بسکه تنت خورده تیغ
شد بدنت چاک و چاک
یادگار حسن قاسمم
سرو گلگون کفن قاسمم
واویلتا

از فرس افتادی و
ناله زدی ای عمو
کاکل مشکین تو
مانده به دست عدو
ای گل مجتبی قاسمم
میزنی دست و پا قاسمم
واویلتا


متن نوحه بده تو اذنم ای عمو در محنم

بده تو اذنم ای عمو در محنم
بده تو اذنم حالا که رو میزنم
برم به میدون قاسم ابن الحسنم

عمو جون نامه دارم از بابام برات
وصیت کرده بزاری بشم فدات
خودم تنهایی مثل لشکرم برات

میدم قسم تورو به مادرت
بزاربشم فدای اصغرت
بمیرم و نبینم ای عمو
بره به روی نیزه ها سرت

یاعمو جانم یاحسین مددی

بنددوم
به زیر نعلا له شد اعضای تنم
به زیر نعلا پره خون شد دهنم
به زیر نعلا کش اومده بدنم
به زیر نعلا2

به زیر نعلا میزنم تو رو صدا
به زیر نعلا زیر خیل دست و پا
به زیر نعلا له شدم عمو بیا
به زیر نعلا2

کل تنم له شده مو به مو
باخاک صحرا شده زیر و رو
بیا ببین قاسم تو شده
قده علیِ اکبرت عمو
یاعمو جانم یاحسین مددی


متن نوحه هل من مبارز یا ایها الناس

هل من مبارز یا ایها الناس
امد به میدان شاگرد عباس

پرپر نمیشود امن یجیب خوانده و مضطر نمی شود
تازه جوان شده اما که گفته او علی اکبر نمی شود
عباس می شود یعنی حریف او دو سه لشکر نمی شود

دو تا علمدار امام دو تا دلیر صف شکن
عباس علمدار حسین قاسم علمدار حسن
زهرا فضائل حیدر شمائل
می تابد از دور چون ماه کامل

جانم به هیبتش لرزیده یک سپاه از ابهتش
شیر نر حسن مادر نزاده است چنین قدر و قیمتش
او قاسم است یا سقا به رزم امده با این رشادتش

صدای حیدر در گلو کلام حیدر در سخت
به لشکر دشمن زده قاسم علمدار حسن

بی جوشن اما رزمش چه زیباست
وقتی رکابش دستان مولاست
اهنگ قافله ان تنکرونی اش که به پا کرده زلزله
قران مجتباست هر ضربه اش شبیه ایات نازله

ازرق که جای خود حتی حریف او نشود تیر حرمله
و ان یکاد فاطمست مدال روی پیروهن
عجب شکوه و هیبتی قاسم علمدار حسن


متن نوحه شب ششم محرم میثم مطیعی

خدا رو شکر تو این دلم محبت تو جا گرفت
وجود من شمیمی از بهار کربلا گرفت، آآآآآه

با این بدی ها داری میسازی
جدا تو خیلی بنده نوازی
اگر چه غیر معصیت از این گدا ندیدی
همیشه هر کجا بودم ابروم و خریدی
ای مهربون ارباب

من دوست دارم تو صحرا غم تو اواره بشم
نذار برم سمت گناه نذار که بیچاره بشم، آآآه

من بد ولیکن تو خوبه خوبی
یا حجه الله اغفر ذنوبی
دلم می خواد که جون بدم برا غم تو ارباب
عزای من یکی شه با محرمه تو ارباب
حسین عزیز زهرا


متن نوحه شب ششم محرم حاج محمود کریمی

صدا زدی عمو عمو جان دادم
رسیدم و کنارت تو افتادم
چنان رمق گرفته شد از جانم
نمیرسد به گوش تو فریادم

جوانان بنی هاشم رفتند حرم قاسم
چگونه سوی مادرت برگردم
نفس بکش عزیز من دق کردم

تن تو را من از دل سنگ و تیغ
کشان کشان به خیمه ها آوردم
در آغوشم زدی پر پر گشتی هم قد اکبر
جوانان بنی هاشم رفتند حرم قاسم

زیک دگر جدا شده اعضایت
حسن حسن حسن شده بابایت
ز چشم تو گرفته ام خون هارا
که میروی به دیدن بابایت

به خاک و خون کفن جسمت
تابوت حسن جسمت
صدا زدی عمو عمو جان دادم
رسیدم و کنارت تو افتادم

چنان رمق گرفته شد از جانم
نمیرسد به گوش تو فریادم
دویدم من از حرم افتان و خیزان
بگو به او هر آنچه خواهی
جانم قاسم جان

جوانان بنی هاشم رفتند حرم قاسم
عمو حسین


متن روضه شب ششم محرم حضرت قاسم (ع)

ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است
تا سحر پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است

یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم
ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است

از همان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد
کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است

این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند
آنکه عمری درد ما کرده مداوا قاسم است

گوسفندی نذر او کردیم و مرده زنده شد
آنکه نامش میکند کار مسیحا قاسم است

روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین
در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است

نعره زد : ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم
وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است

مرد نجمه بود و صاحب خیمه شد در کربلا
سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است

با اشاره هر کجا میگفت : یا زینب ببین
آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است

زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید
گفت با گریه حسین ، این تن خدایا قاسم است

نعلهای خاک خورده دنده هایش را شکست
مثل مادراین تنی که میخوردپاقاسم است

چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد
یوسف پاشیده ازهم بین صحراقاسم است

همچنین بخوانید: متن نوحه شب هفتم محرم

در انتها امیدواریم که از مقاله متن نوحه برای شب ششم محرم ، متن مداحی و روضه روز و شب شهادت حضرت قاسم (ع) بهره برده باشید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده − 8 =