جواب و معنی درس سوم زبان انگلیسی دهم صفحه ۷۳ تا ۹۵

جواب و معنی تمرینات درس ۳ سوم کتاب زبان انگلیسی دهم شامل سوالات تمرین های صفحه ۷۳ ، ۷۴ ، ۷۵ ، ۷۶ ، ۷۷ ، ۷۸ ، ۷۹ ، ۸۰ ، ۸۱ ، ۸۲ ، ۸۳ ، ۸۴ ، ۸۵ ، ۸۶ ، ۸۷ ، ۸۸ ، ۸۹ ، ۹۰ ، ۹۱ ، ۹۲ ، ۹۳ و ۹۵ درس 3 سه The Value of Knowledge کتاب زبان پایه دهم متوسطه دوم پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

درس قبلی: جواب و معنی درس دوم زبان انگلیسی دهم

جواب و معنی Get Ready صفحه ۷۳ ، ۷۴ و ۷۵ درس سوم زبان انگلیسی دهم

Part One
بخش اول

A. Match the pictures with the sentences.

A. تصاویر را با جملات مطابقت دهید.

(b) This gives us an easier life when there is no light.
(c) People use this to talk with someone in another place.
(d) We use this to take and keep pictures very easily.
(a) This helps us travel very fast to far places.

این زندگی ما را راحت می‌کند وقتی که هیچ روشنایی نباشد.
مردم از این استفاده می‌کنند برای صحبت با کسی که در جایی دیگر است.
ما از این استفاده می‌کنیم تا خیلی آسان عکس بگیریم و نگه داریم.
این به ما کمک می‌کند تا خیلی سریع به مکان‌های دور سفر کنیم.

B. Order the followings from ‘oldest to newest’

B. موارد زیر را از «قدیمی‌ترین به جدیدترین» مرتب کنید.

Part Two
بخش دوم

A. Match the pictures with the words.

A. تصاویر را با کلمات مطابقت دهید.

B. Choose an appropriate adjective for each word above

B. برای هر کلمه بالا یک صفت مناسب انتخاب کنید.

modern building 
Iranian scientists
old laboratory

ساختمان مدرن
دانشمندان ایرانی
آزمایشگاه قدیمی

جواب و معنی مکالمه صفحه ۷۶ درس ۳ زبان انگلیسی دهم

Conversation
گفت‌وگو

Roya and Mahsa are leaving the library.

رویا و مهسا در حال ترک کردن کتابخانه هستند.

Roya: When I came in, you were reading a book. What was it?

رویا: وقتی آمدم داخل، تو در حال خواندن کتاب بودی. آن چه (کتابی) بود؟

Mahsa: I was reading a book about famous Iranian scientists.

مهسا: من در حال خواندن یک کتاب در مورد دانشمندان مشهور ایرانی بودم.

Roya: But such books are not very interesting.

رویا: اما چنین کتاب‌هایی خیلی جالب نیستند.

Mahsa: At first I had the same idea, believe me!

مهسا: اولش، من هم همین عقیده را داشتم. باور کن!

Roya: Did you find it useful?

رویا: آیا به نظرت مفید بود.

Mahsa: Oh yes. Actually I learned many interesting things about our scientists’ lives.

مهسا: اوه. بله. در واقع، من چیزهای جالب زیادی در مورد زندگی دانشمندان‌ ‌مان یاد گرفتم.

Roya: Like what?

رویا: مثل چی؟

Mahsa: For example Razi1 taught medicine to many young people while he was working in Ray Hospital. Or Nasireddin Toosi built Maragheh Observatory when he was studying the planets.

مهسا: برای مثال رازی وقتی که در بیمارستان ری کار می‌کرد به بسیاری از افراد جوان پزشکی تدریس می‌کرد یا نصرالدین طوسی وقتی که در حال مطالعه سیارات بود رصدخانه مراغه را ساخت.

Roya: Cool! What was the name of the book?

رویا: چه خوب! اسم کتاب چی بود؟

Mahsa: Famous Iranian Scientists.

مهسا: دانشمندان معروف ایرانی.

Questions
پرسش‌ها

Answer the following questions orally.

به سوالات زیر به صورت شفاهی پاسخ دهید.

1. Were Mahsa and Roya in a laboratory? No, they were leaving a library.

آیا مهسا و رویا در یک آزمایشگاه بودند؟ نه، آنها در حال ترک یک کتابخانه بودند.

2. Who came to the library sooner, Mahsa or Roya? Mahsa came to the library sooner.

چه کسی زودتر به کتابخانه آمد؟ مهسا زود اومد کتابخانه.

3. Do you know any interesting story about famous scientists? Yes, I know.

آیا شما هیچ داستانی از دانشمندان معروف ایرانی می‌دانید؟ بله می دانم.

کلمات مهم این صفحه از درس سوم:

معنا	لغت
دارو	medicine
باور کن	me Believe
جالب	Cool
مفید	useful
مشهور	famous
ساختن	build

جواب و معنی صفحه ۷۷ و ۷۸ درس سوم زبان انگلیسی دهم

A. Look, Read and Practice.

A. نگاه کنید، بخوانید و تمرین کنید.

معنی صفحه ۷۹ زبان انگلیسی دهم درس سوم

B. Read and Practice.

B. بخوانید و تمرین کنید.

solve: to find an answer to a problem
We can help you solve your problems.

حل کردن: پیدا کردن یک جواب برای یک مسئله
ما می‌توانیم به تو کمک کنیم مشکلات خود را حل کنی.

develop: to grow or change into a stronger, larger or better form
This book can develop your speaking skill.

توسعه دادن: رشد دادن یا تغییر دادن به یک شکل قوی‌تر، بزرگتر یا بهتر.
این کتاب می‌تواند مهارت صحبت کردن تو را توسعه دهد

belief: something that you believe
Her belief in Allah gave her hope during difficult times.

اعتقاد، باور: چیزی که به آن اعتقاد دارید.
اعتقاد او به خدا در لحظات سخت به او امید داد.

quit / give up: to stop doing something
Fortunately, his father is going to quit smoking.
He gave up his work without saying anything to us.

تسلیم شدن / منصرف شدن: متوقف کردن
کاری سرانجام، پدر او قصد دارد سیگار را ترک کند.
او بدون این که چیزی به ما بگوید از کارش منصرف شد.

thousands of: a large number of things or people
There are thousands of things I want to do.

هزاران، تعداد زیاد: تعداد زیادی از چیزها یا مردم
هزاران چیز وجود دارد که من می‌خواهم انجام دهم.

C. Go to Part III of your Workbook and do A and B.

C. به قسمت سوم کتاب کار خود بروید و A و B را انجام دهید.

جواب و معنی ریدینگ صفحه ۸۰ درس ۳ زبان دهم

Reading
خواندن

No Pain No Gain

نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.

Human knowledge develops with scientists’ hard work.

دانش بشر با سخت‌کوشی دانشمندان توسعه می‌یابد.

Many great men and women try hard to find facts, solve problems and invent things.

بسیاری از مردان و زنان سخت تلاش می‌کنند تا حقایق را بیابند، مسائل را حل کنند و چیزهایی اختراع کنند.

Some of these scientists did not have easy lives. But they tried hard when they were working on problems.

بعضی از این دانشمندان زندگی‌های راحتی نداشتند. اما وقتی آنها در حال کار کردن بر روی مسائل بودند سخت تلاش می‌کردند.

They never felt weak when they were studying. They never gave up when they were doing research.

آنها وقتی در حال مطالعه بودند هرگز احساس ضعف نکردند. آنها وقتی در حال تحقیق بودند تسلیم نشدند. (تحقیق را رها نکردند)

There are great stories about scientists and their lives. One such a story is about Thomas Edison.

داستان‌های معروفی دربارۀ دانشمندان و زندگی‌های آنان وجود دارد. یک چنین داستانی دربارۀ ادیسون است.

As a young boy, Edison was very interested in science. He was very energetic and always asked questions.

به عنوان یک پسر جوان، ادیسون به علوم پایه علاقمند بود. او بسیار پر انرژی بود و همیشه سوال می‌پرسید.

Sadly, young Edison lost his hearing at the age of 12.

متأسفانه، ادیسون نوجوان در سن ۱۲ سالگی شنوایی خود را از دست داد.

He did not attend school and learned science by reading books in the library himself.

او در مدرسه حاضر نشد و علوم پایه را خودش با خواندن کتاب در کتابخانه یاد گرفت.

When he grew up he worked in different places, but he never lost his interest in making things.

وقتی بزرگ شد در جاهای مختلفی کار کرد. اما هرگز علاقه‌اش را به ساختن چیزهای جدید از دست نداد.

Edison was famous for doing thousands of experiments to find answers to problems.

ادیسون به‌خاطر انجام هزاران آزمایش برای پیدا کردن پاسخ برای مسائل مشهور بود.

He said, “I never quit until I get what I’m after”.

او می‌گفت: «من هرگز تسلیم نمی‌شوم تا آنچه را که به دنبالش هستم به دست بیاورم».

Edison had more than 1,000 inventions and was very successful at the end of his life.

ادیسون بیش از ۱۰۰۰ اختراع داشت و در پایان عمرش فردی بسیار موفق بود.

Many great names had stories like this. But the key to their success is their hard work and belief in themselves.

بسیاری از اسامی معروف، داستان‌هایی مانند این داشتند. اما کلید موفقیت آنها سخت‌کوشی و خودباوری آنها است.

If you want to get what you want, work hard and never give up.

اگر شما می‌خواهید به آن چیزی که می‌خواهید برسید، به سختی کار کنید و هرگز آن را رها نکنید.

جواب و معنی صفحه ۸۱ زبان انگلیسی دهم درس سوم

Reading Comprehension
درک مطلب

A. Choose the best answer.

A. بهترین پاسخ را انتخاب کنید. (پاسخ صحیح را با رنگ آبی مشخص کرده‌ایم.)

1- Where did Edison learn science?
a) In the library
b) At school
c) In the laboratory

۱- ادیسون کجا علوم پایه را یاد گرفت؟
الف) در کتابخانه / ب) در مدرسه / پ) در آزمایشگاه

2- How did Edison find answers to problems?
a) By sleeping in the laboratory
b) By doing many experiments
c) By quitting what he was after

۲- ادیسون چگونه پاسخ مسائل را پیدا می‌کرد؟
الف) با خوابیدن در آزمایشگاه
ب) با انجام دادن آزمایشات
پ)‌ با منصرف شدن از چیزی که دنبالش بود.

3- Which is not true about scientists?
a) They find facts
b) They invent things
c) They feel weak

۳- کدام در مورد دانشمندان درست نیست؟
الف) آنها حقایق را پیدا می‌کردند.
ب) آنها چیزهایی اختراع می‌کردند.
پ) آنها احساس ضعف می‌کنند.

B. True/False

B. درست / نادرست

1- Edison finally lost his interest in inventing things. False
2- Edison did not attend school at all. False
3- Hard work is the key to scientists’ success. True

۱- ادیسون سرانجام علاقه‌اش به اختراع چیزها را از دست داد. نادرست
۲- ادیسون اصلاً در مدرسه حاضر نشد. نادرست
۳- سخت‌کوشی کلید موفقیت دانشمندان است. درست

C. Match two halves.

1. After Edison lost his hearing ……..(b)…… 
2. When scientists were working on problems ……..(c)…… 
3. If you like to be successful ……..(a)…… 

۱- بعد از این‌که ادیسون شنوایی‌اش را از دست داد …..
۲- وقتی دانشمندان در حال کار کردن روی مسائل بودند …..
۲- اگر شما می‌خواهید موفق شوید …..

a. you must not feel weak.
b. he did not quit studying.
c. they did not give up.
d. he became a famous person.

a- نباید احساس ضعف کنید.
b- او مطالعه را ترک نکرد.
c- آنها مسئله را رها نمی‌کردند.
d- او شخص معروفی شد.

معنی گرامر صفحه ۸۲ درس ۳ زبان دهم

A. Read the following texts.

A. متون زیر را بخوانید.

Tahereh Saffarzadeh was an Iranian writer, translator and thinker. When other kids were still playing outside, she learned reading and reciting the Holy Quran at the age of 6. As a young student, she was working very hard to learn new things. She also was writing poems at that time. She published her first book while she was still studying in the university. She got interested in translating the Holy Quran when she was studying and teaching translation. She published her translation of the Holy Quran in 1380. Saffarzadeh passed away in 1387.

طاهره صفار زاده یک نویسنده، مترجم و متفکر ایرانی بود. وقتی که بچه‌های دیگر بیرون در حال بازی کردن بودند، او خواندن و قرآن تلاوت کردن را در سن 6 سالگی یاد گرفت. به عنوان یک دانش‌آموز نوجوان، او به سختی تلاش می‌کرد تا چیزهای جدید یاد بگیرد. او همچنین در آن زمان در حال نوشتن شعر بود. او اولین کتابش را در حالی که هنوز در دانشگاه درس می‌خواند منتشر کرد. او هنگامی که در حال درس خواندن و درس دادن ترجمه بود به ترجمه قرآن کریم علاقه‌مند شد. او ترجمه قرآن کریم خودش را در سال ۱۳۸۰ منتشر کرد. صفار زاده در سال ۱۳۸۷ درگذشت.

Alexander Fleming was a great researcher. He was doing research in his laboratory in winter 1928. He was trying to find a new medicine to save people’s lives. He found a new medicine when
he was working on antibiotics. This was the amazing penicillin. Many other doctors were also working on this medicine in those days.They helped the first patient with penicillin in 1942 when the flu was getting around.

الکساندر فلمینگ یک محقق بزرگ بود. او در زمستان سال ۱۹۲۸ در حال تحقیق در آزمایشگاهش بود. او تلاش می‌کرد دارویی جدید پیدا کند تا زندگی مردم را نجات دهد. او وقتی که در حال کردن روی آنتی‌بیوتیک بود دارویی جدید پیدا کرد. این همان پنی‌سیلین شگفت‌انگیز بود. بسیاری از پزشکان دیگر هم در آن روزها در حال کار کردن روی این دارو بودند. آنها با پنی‌سیلین به اولین بیمار در سال ۱۹۴۲ وقتی که آنفولانزا در حال شیوع بود کمک کردند.

معنی صفحه ۸۳ و ۸۴ زبان دهم درس سوم

B. Read the following examples.

B. مثال های زیر را بخوانید.

– The scientist was doing research in his laboratory during 1370.
– Newton was sitting under a tree when an apple hit his head.

• دانشمند در سال ۱۳۷۰ در آزمایشگاه خود مشغول تحقیق بود.
• نیوتن زیر درختی نشسته بود که سیبی به سرش خورد.

– Tina wasn’t reading a novel when her mother came in. She was studying her English book.
– Reza was not doing an experiment when the phone rang. He was solving a math problem.

• تینا در حال خواندن رمان نبود که مادرش وارد شد. او مشغول مطالعه کتاب انگلیسی خود بود.
• رضا آزمایشی انجام نمی داد که تلفن زنگ خورد. او داشت یک مسئله ریاضی را حل می کرد.

– TWas Mahsa doing her homework when her mother called?
– Were they talking when the teacher came in?

• مهسا داشت تکالیفش را انجام می داد که مادرش زنگ زد؟
• وقتی معلم وارد شد صحبت می کردند؟

C. Tell your teacher how ‘past progressive’ is made

C. به معلمتان بگویید «زمان گذشته استمراری» چگونه ساخته می‌شود.

D. Read the ‘Conversation’ and underline all ‘past progressive verbs’.

D. مکالمه را بخوانید و زیر فعل‌های زمان گذشته استمراری خط بکشید.

پاسخ: were reading- was reading- working- was studying

جواب و معنی صفحه ۸۵ درس سوم زبان انگلیسی دهم

E. Read the following paragraph and choose the best verb forms.

E. پاراگراف زیر را بخوانید و بهترین شکل فعل را انتخاب کنید.

It was raining yesterday. I was sitting/sit in the living room

دیروز داشت باران می‌بارید. من نشسته بودم / می‌نشینم در اتاق پذیرایی.

I watched/was watching a movie about a great scientist, Ghiyath al-Din Jamshid Kashani.

من تماشا کردم / داشتم تماشا می‌کردم فیلمی درباره یک دانشمند بزرگ غیاث‌الدین جمشید کاشانی.

He was a great inventor. He was from Kashan. His father was a doctor.

او مخترع بزرگی بود. او اهل کاشان بود. پدرش یک پزشک بود.

Jamshid is/was very interested in numbers and planets.

جمشید به اعداد و سیارات بسیار علاقه‌مند است / بود.

Actually, he invented/invent many interesting things when he was solving/solved math problems.

در واقع او چیزهای جالب زیادی اختراع کرد/ اختراع می‌کند وقتی که او داشت حل می‌کرد / حل کرد مسایل ریاضی را.

Sadly, this scientist has/had a very short life. Someone was killing/killed him when he worked/was working in his observatory. He was/is only 42 years old.

متأسفانه، این دانشمند عمر بسیار کوتاهی دارد / داشت. شخصی او را داشت می‌کشت / کشت وقتی که او کار کرد / داشت کار می‌کرد در رصدخانه‌اش. او فقط 42 سال داشت / دارد.

F. Pair up and talk about the things you were doing at the given times.

F. جفت شوید و در مورد کارهایی که در زمان های مشخص انجام می دادید صحبت کنید.

1- Yesterday at 5 I was watching a movie.
2- When the teacher came in, we were talking.
3- This morning at 5:30, I was sleeping.
4- When my father came home , I was reading a novel.

دیروز ساعت ۵، من در حال تماشای فیلم بودم.
وقتی که معلم وارد شد، ما در حال صحبت کردن بودیم.
امروز ساعت ۵:۳۰، من در حال خوابیدن بودم.
وقتی که پدرم آمد خانه، من داشتم یک داستان بلند می‌خواندم.

G. Go to Part II of your Workbook and do A, B and C.

G. به قسمت دوم کتاب کار خود بروید و A، B و C را انجام دهید.

معنی صفحه ۸۶ درس سوم زبان دهم

See Also
همچنین ببینید

A. Read the following examples with ‘Self Pronouns’

A. مثال‌های زیر را با «ضمیر خود» بخوانید.

خودم خودت خودش خودش خود خودمان خودتان خودشان

آزمایش را انجام داد

من شما زهرا امیر کامپیوتر رایانه من و مریم شما و دوستانتان دانشمندان

– Alexander Graham Bell invented the telephone himself.
– Marie Curie found uranium herself.

• الکساندر گراهام بل خودش تلفن را اختراع کرد.
• ماری کوری خودش اورانیوم را پیدا کرد.

همچنین ممکن است بگویید:

آزمایش را انجام داد

خودم خودت خودش خودش خود خودمان خودتان خودشان

من شما زهرا امیر کامپیوتر رایانه من و مریم شما و دوستانتان دانشمندان

– Alexander Graham Bell himself invented the telephone.
– Marie Curie herself found uranium.

• الکساندر گراهام بل خود تلفن را اختراع کرد.
• ماری کوری خودش اورانیوم پیدا کرد.

B. Go to Part II of your Workbook and do D.

B. به قسمت دوم کتاب کار خود بروید و D را انجام دهید.

معنی لیسنینگ و اسپیکینگ صفحه ۸۷ زبان انگلیسی دهم درس سوم

Listening & Speaking
گوش دادن و صحبت کردن

A. You may use ‘simple past’ and ‘past progressive’ together to narrate a story. Past progressive is sometimes used to give background/ situation to the story.

A. شما می توانید از ماضی ساده و ماضی استمراری برای نقل یک ماجرا استفاده کنید. از ماضی استمراری برای ایجاد یک پس زمینه در داستان استفاده می کنیم.

Last night at 8 o’clock we were sitting in the hall. We were talking about our day. Suddenly we heard a noise. My father went out to see what was making the noise. When my father was walking in the yard, we went to the kitchen. We saw a kitty in the kitchen. It was eating a cookie. The Poor kitty was hungry.

شب گذشته ساعت هشت، ما در هال نشسته بودیم. ما در حال صبحت کردن در مورد روزمان بودیم. ناگهان صدایی شنیدیم. پدرم بیرون رفت تا ببیند چه چیزی آن صدا را ایجاد کرده است. وقتی که پدرم داشت در حیاط قدم می‌زد، ما به آشپزخانه رفتیم. ما در آشپزخانه یک گربه دیدیم. آن در حال خوردن کلوچه بود. گربه بیچاره گرسنه شده بود.

You may use the following patterns to ask and answer about stories that happened in the past.

می توانید از الگوهای زیر برای پرسش و پاسخ درباره داستان هایی که در گذشته اتفاق افتاده است استفاده کنید.

What were you doing (yesterday at 8)?

تو (دیروز ساعت ۸) در حال انجام چه کاری بودی؟

What was happening (yesterday at 8)?

(دیشب ساعت ۸) چه اتفاقی در حال رخ دادن بود؟

جواب و معنی ۸۸ صفحه درس سوم زبان انگلیسی دهم

B. Listen to the following conversations and complete the sentences.

B. به مکالمات زیر گوش دهید و جملات را کامل کنید.

Conversation 1
مکالمه ۱

1. Leila was walking home.
2. The driver careless.

1. لیلا داشت به سمت خانه می رفت.
2. راننده بی احتیاط.

Pair up and ask your friends about the things they were doing last weekend in the afternoon. You may use the verbs in the box.

دو نفره شوید و از دوستانتان در مورد کارهایی که آخر هفته گذشته در بعدازظهر انجام می دادند بپرسید. می توانید از افعال موجود در کادر استفاده کنید.

talk to someone, read a book, watch TV, play in the yard

با کسی صحبت کنید، کتاب بخوانید، تلویزیون تماشا کنید، در حیاط بازی کنید

Conversation 2
مکالمه ۲

1. Amir went shopping.
2. Amir was walking at bazar.

1. امیر رفت خرید.
2. امیر در حال قدم زدن در بازار بود.

Pair up and ask your friends about the things they did or didn’t do when they were solving a problem. You may use the verbs in the box.

دو نفر شوید و از دوستانتان در مورد کارهایی که در هنگام حل مشکل انجام داده اند یا انجام نداده اند بپرسید. می توانید از افعال موجود در کادر استفاده کنید.

study hard, work long hours, quit working, feel weak, try hard, give up trying

سخت مطالعه کنید، ساعت های طولانی کار کنید، کار را رها کنید، احساس ضعف کنید، سخت تلاش کنید، دست از تلاش بردارید

معنی صفحه ۸۹ درس ۳ زبان انگلیسی دهم

Pronunciation
تلفظ

A. Listen to the following sentences. Notice how the speakers say some words with more emphasis.

A. به جملات زیر گوش کنید. توجه کنید که گوینده چگونه روی کلمات خاص تاکید می کند.

1. Were you doing the research? No, Ali was.

۱. آیا تو بودی که داشتی جستجو می کردی؟ نه . علی بود.

2. Who broke the window? It wasn’t me.

۲. کی پنجره را شکست؟ من نبودم.

3. Why were the students making so much noise? They weren’t. The workers were making noises.

۳. چرا دانش آموزان این قدر سرو صدا می کردند؟ آن ها نبودند. کارگران سرو صدا می کردند.

4. Is it Jim’s car over there? No, his car is white.

۴. آیا ماشین جیم آنجا است؟ نه ماشین جیم ، سفید رنگ است.

When you want to put special emphasis on something, you say it more strongly.
وقتی می خواهید روی چیزی تاکید ویژه داشته باشید، آن را با شدت بیشتری بیان می کنید.

جواب و معنی صفحه ۹۰ درس سوم زبان دهم

B. One word in each sentence is red. Say the sentence with emphatic stress on that word. Can you guess how the meanings of the sentences are different?

یک کلمه در هر جمله قرمز است. جمله را با تاکید بر آن کلمه بگویید. آیا می توانید حدس بزنید که معنی جملات چگونه متفاوت است؟

1. Mina’s dress is white.
2. Mina’s dress is white.
3. Mina’s dress is white.

۱- لباس مینا سفید است. (نه لباس شخص دیگری)
۲- لباس مینا سفید است. (نه چیز دیگری)
۳- لباس مینا سفید است. (نه رنگ دیگری)

C. Go to Part IV of your Workbook and do it.

C. به قسمت چهارم کتاب کار خود بروید و آن را انجام دهید.

جواب و معنی Writing صفحه ۹۱ و ۹۲ درس سوم زبان دهم

Writing
نوشتن

Verb
فعل

A verb is a word that expresses an action or a state of being.

فعل کلمه ای است که یک عمل یا حالتی از وجود را بیان می کند.

1) Action verbs:

۱) افعال عملی:

2) State verbs:

۲) افعال حسی:

A. Read the ‘Reading’. Find ‘the action and state verbs’

A. بخش «Reading» را بخوانید. «افعال عملی و حسی» را پیدا کنید.

جواب و معنی صفحه ۹۳ زبان دهم درس ۳

Simple and Continuous Forms
شکل های ساده و استمراری

1) We can use the simple or the continuous form of action verbs:
– I cleaned my room yesterday.
– I am cleaning my room now.

۱) می‌توانیم شکل ساده یا استمراری افعال حرکتی استفاده کنیم.
دیروز اتاقم را تمیز کردم
اکنون مشغول تمیز کردن اتاقم هستم.

2) We usually use the simple form rather than the continuous form of state verbs:
– I don’t know the name of the street.
– Kids love chocolate.

۲) برای افعال حسی به جای شکل استمراری معمولاً از شکل ساده استفاده می‌کنیم.
اسم خیابان را نمی‌دانم.
بچه‌ها شکلات دوست دارند.

B. Read the following sentences and choose the best verb forms:

B. جملات زیر را بخوانید و بهترین شکل فعل را انتخاب کنید.

(پاسخ صحیح را با رنگ آبی مشخص کرده‌ایم.)

1. I (don’t like / am not liking) reading newspapers.

۱- من (دوست ندارم / در حال دوست نداشتن) خواندن روزنامه‌ها را.

2. At 3 o’clock yesterday, I (needed / was needing) a taxi.

۲- دیروز ساعت سه من (نیاز داشتم / در حال نیاز بودم) یک تاکسی.

3. She (watches / is watching) television at the moment.

۳- او (تماشا می‌کند / در حال تماشا است) تلویزیون را در این لحظه.

4. I (want / am wanting) to go to the cinema tonight.

۴- من (می‌خواهم / در حال خواستن) بروم به سینما امشب.

5. Unfortunately, he (didn’t remember / wasn’t remembering) my name.

۵- متأسفانه او (بیاد نمی‌آورد / در حال بیاد نیاوردن بود) اسم مرا.

جواب و معنی صفحه ۹۵ زبان دهم درس سوم

What You Learned
آنچه شما یاد گرفتید

A. Listen to the first part of a story.

A. به بخش اول داستان گوش کنید.

1. Fill in the blanks based on what you just heard.

۱. جاهای خالی را با توجه به آنچه شنیدهاید کامل کنید.

– Sajjad was taking pictures yesterday at the park.
– When he was taking pictures fire fighters came to help.

2. Listen again and list ‘past progressive verbs’.

۲. دوباره گوش کنید و فعل های ماضی استمراری را بنویسید.

پاسخ: was taking- was walking- was waiting

B. Now listen to the rest of the story.

B. ب- حالا به ادامه داستان گوش دهید.

The firefighters jumped out of their cars. They were working quickly. They were putting out the fire. People were standing near the building. They were watching the fire. It was dangerous. Sajjad put his camera aside and asked people to leave. The firefighters put out the fire when he was talking with people.

آتش‌نشان‌ها از ماشین‌هایشان بیرون پریدند. آنها سریع کار می‌کردند. آنها آتش را خاموش می‌کردند. مردم در کنار ساختمان ایستاده بودند. آنها آتش را تماشا می‌کردند. آن خطرناک بود. سجاد دوربینش را کنار گذاشت و از مردم درخواست خروج کرد. آتش‌نشانان آتش را خاموش کردند هنگامی که او با مردم صحبت می‌کرد.

3. Underline all ‘past progressive verbs’.

۳. زیر همه «افعال استمراری گذشته» خط بکشید.

پاسخ: در متن بالا رنگ قرمز مشخص شده است.

C. Work in pairs. Ask and answer. Use appropriate sentence stress and intonation.

C. دوتایی همکاری کنید. بپرس و جواب بده. از تاکید و لحن جمله مناسب استفاده کنید.

– What was Sajjad doing in the park? He was taking pictures.

سجاد در پارک چه می کرد؟ داشت عکس می گرفت.

– Did Sajjad put out the fire? No, the firefighters did.

سجاد آتش را خاموش کرد؟ نه، آتش نشان ها انجام دادند.

– Were the firefighters working slowly? No, they were working very fast.

آیا آتش نشان ها کند کار می کردند؟ نه، آنها خیلی سریع کار می کردند.

همچنین بخوانید: جواب تمرینات و معنی درس اول زبان انگلیسی دهم

توجه: شما دانش آموز پایه دهم متوسطه دوم می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به جواب تمرینات دروس کتاب زبان انگلیسی ۱ دهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.

مطلب پیشنهادی: جواب سوالات درس 3 کتاب کار زبان انگلیسی دهم

در انتها امیدواریم که مقاله جواب و معنی درس ۳ سوم زبان انگلیسی ۱ پایه دهم متوسطه دوم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. شما می توانید سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید.