اخبارعلمی

جواب در میان تارنماها صفحه ۳ شیمی دوازدهم فصل اول

توضیح و حل سوال های در میان تارنما ها صفحه ی 3 فصل اول کتاب شیمی دوازدهم رشته تجربی و ریاضی فیزیک

جواب در میان تارنماها صفحه ۳ شیمی دوازدهم تجربی و ریاضی ؛ در این مقاله به پاسخ و جواب سوالات تمرین در میان تارنماها صفحه ی 3 فصل اول مولکول ها در خدمت تندرستی کتاب شیمی دوازدهم تجربی و ریاضی فیزیک متوسطه دوم پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: جواب خود را بیازمایید صفحه ۲ و ۳ شیمی دوازدهم

جواب در میان تارنماها صفحه ۳ شیمی دوازدهم فصل اول
جواب در میان تارنماها صفحه ۳ شیمی دوازدهم فصل اول

پاسخ و حل در میان تارنما صفحه ۳ شیمی دوازدهم تجربی و ریاضی

با توجه به اینکه پیشگیری و درمان بیماری‌ها نقش مهمی در افزایش شاخص امید به زندگی دارد، با مراجعه به منابع علمی معتبر درباره همه‌گیری وبا و نیز آمار جان‌باختگان این بیماری در جهان و ایران از آغاز سده بیستم تاکنون، گزارشی تهیه و به کلاس ارائه دهید.

تحقیق درباره همه گیری وبا و نیز آمار جان باختگان این بیماری در جهان و ایران از آغاز سده بیستم تاکنون

جواب در میان تارنماها صفحه ۳ شیمی دوازدهم :

بیماری وبا را «مرض موت» و یا «مرگامرگی» نامیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. وبا از خصوصیات سرزمین‌های عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتاده و از عوامل عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماندگی است. از جهتی زاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی فقر است و از جهتی موجد فقر، قحطی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد و به دنبال قحطی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. معمولاً دامنگیر مردمی است که از وسایل مقدماتی بهداشت و تأمین اجتماعی برخوردار نیستند. از نظر اقتصادی، وبا عاملی است عمده در کاهش میزان جمعیت فعال و کاهش میزان تولید. از نظر سیاسی تأثیر آن در تغییر مسیر تاریخ انکارناپذیر است.

بیماری وبا که در انگلیسی cholera خوانده می‌شود از واژه یونانی kholera به مهنی صفرا مشتق شده است. گمان می‌رود که منشأ باستانی این بیماری از هند و دلتاهای رود گنگ باشد. شرایط بهداشتی بعد در آنجا و استفاده از آب استخرهای آلوده‌ای که آب در آنها ساکن بود، باعث شد که از عهد باستان، موارد این بیماری در هند رایج شود.

بیماری نخست از طریق راه‌ها تجاری خشکی و دریایی در سال ۱۸۱۷ به روسیه رسید. سپس از روسیه به موازات پیشرفت‌های فناوری در این کشور و مبادلات تجاری، به اروپا و سپس آمریکای شمالی رسید.

به طوری کلی در یک فاصله زمانی ۱۵۰ ساله می‌توانیم ۷ همه‌گیری یا پاندمی عمده این بیماری را ذکر کنیم:

همه‌گیری اول در قسمت بنگال هند بین سال‌های ۱۸۱۷ تا ۱۸۲۴ رخ داد. بیماری از هند به جنوب شرقی آسیا و سپس چین و ژاپن و خاورمیانه و جنوب روسیه رسید.

همه‌گیری دوم بین سال‌های ۱۸۲۷ تا ۱۸۳۵ رخ داد و عمدتا آمریکا و اروپا را متأثر کرد. دلیل آن هم پیشرفت‌های فناوری و میزان زیاد مبادلات تجاری و مهاجرت‌های گسترده‌ای بود که رخ می‌داد.

همه‌گیری سوم بین سال‌های ۱۸۳۹ تا ۱۸۵۶ بود و به شمال آفریقا و جنوب آمریکا هم رسید و به خصوص در برزیل غوغا کرد.

همه‌گیری چهارم بین سال‌های ۱۸۳۶ تا ۱۸۷۵ رخ داد و منطقه زیر صحرای بزرگ آفریقا را گرفتار کرد.

همه‌گیری‌های پنجم و ششم به ترتیب بین سال‌های ۱۸۸۱ تا ۱۸۹۶ و ۱۸۹۹ تا ۱۹۲۳ رخ دادند. این دو آمار مرگ و میر کمتری داشتند، چون در این زمان باکتری وبا کشف شده بود و راه پیشگیری از آن مشخص شده بود.

اما متأسفانه در مصر، ایران، هند و فیلیپین وبا در همین زمان به طرز گسترده‌ای شایع شد و افراد زیادی به خاطر ابتلا به آن درگذشتند.

آخرین همه‌گیری (هفتم) در سال ۱۹۶۱ در اندونزی گزارش شد و به خاطر ظهور گونه جدیدی بود که همان El Tor باشد. این گونه هنوز هم در کشورهای در حال توسعه شیوع می‌یابد.

از قرن نوزدهم به بعد، بیماری وبا باعث مرگ ده‌ها میلیون نفر شده است. در روسیه به تنهایی بین سال‌های ۱۸۴۷ تا ۱۸۵۱، بیش از یک میلیون نفر به خاطر ابتلا به آن مردند. در طی همه‌گیری دوم ۱۵۰ هزار آمریکایی کشته شدند. بین سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۲۰، ۸ میلیون هندی به خاطر وبا درگذشتند.

وبا و طاعون یکی از مهمترین دلایل فوت زودرس افراد در ایران محسوب می‌شد. عدم توجه به سلامت و بهداشت و کم توجهی عامه مردم به مسائل بهداشتی در شیوع این بیماری‌ها تأثیر فراوان داشته‌است. در این دوران، ارتباطی تنگاتنگ میان وبا و طاعون تصور می‌شد، به صورتی که در کتب تاریخی و طبی، این دو بیماری توامان اشاره شده‌است. بر اساس نظر طبیبان، ورود هوای عفونی وبایی باعث خلط و بروز طاعون می‌شد. به علاوه در این زمان، بر اساس گفتمان طبِ اسلامی، دعاهای مختلفی از پیامبر و امامان برای پیشگیری و مقابله با وبا و طاعون نقل می‌گردید.

گسترش وبای بزرگ ۱۲۳۶ در ایران بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌سابقه بود. در خلیج فارس روزی ۱۵۰۰ نفر را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشت و چون به ناچار اجساد را به دریا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریختند، بیماری گسترش می‌یافت. طوری که بعد از رسیدن به شیراز، در عرض تنها ۴ هفته، دو سوم شهروندان آن، مردند.

حاج زین‌‌‌‌‌‌‌‌‌العابدین شیروانی هم که از آن ولایت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذشت نقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند: «شیرازیان کفاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی گناهان خود را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌دادند و باری‌‌‌‌‌‌‌‌‌تعالی بلای وبا را بر آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها گماشت و در مدت قلیلی جمع کثیری طریق عدم پیش گرفتند.» این وبا از شیراز به مرکز ایران رسید، در سراسر مملکت «از صدهزار تن افزون بکشت.»

در ۱۲۵۰ باز وبا آمد. به همین سال طاعون هم به کردستان زد. در این سال وبای سختی در سراسر ایران شایع شد.

در ۱۲۶۹ وبا دوباره در تهران عود نمود. لیکن نسبت به سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قبل چندان شدتی نداشت. در روزهای اول، روزانه ۶۰ الی ۷۰ نفر تلف شدند. در شعبان‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماه به روزی ۱۳۰ نفر رسید. همان‌‌‌‌‌‌‌‌‌گاه نوشتند: «چون‌‌‌‌‌‌‌‌‌که ۴۶ روز است این ناخوشی در تهران است، باید موافق قاعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ایام سابق در این روزها انشاالله تمام بشود. در این ولایت هر وقت بروز کرده است، بیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر از ۵۰ روز یا ۲ ماه طول نکشیده است.»

اما در رمضان هنوز روزانه ۱۵ الی ۱۶ نفر را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشت. آخر رمضان به روزی ۳۰ نفر رسید. مردم تهران به قم پناه بردند. در این شهر خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که از زوار خالی باشد، باقی نماند و از شدت جمعیت، روی قبرستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها چادر زدند و بدین طریق تهرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها ناخوشی را با خود به قم و کاشان بردند. در ماه صفر از همین وبا در تبریز روزی ۵۰ تا ۶۰ نفر مردند. برف و باران آمد و ناخوشی تخفیف یافت.

در ۱۲۷۳ وبای سخت دیگری به همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ولایات ایران افتاد. کنت‌‌‌‌‌‌‌‌‌دوگوبینو که در این سال در تهران به سر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌برد، نوشت: «هر کس دو پا داشت و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانست فرار نماید برای حفظ جان خود از پایتخت گریخت. مردم چنان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌مردند که گویی برگ از درخت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزد، من تصور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم که بیش از یک سوم سکنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی شهر تهران در اثر وبا مردند.»

از تهران هم نوشتند: «در شهر ما و شمیران به جز خبر ناخوشی وحشت خبری نیست… از صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کن تا ساحت سوهانک زیادتر از بیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌سی‌‌‌‌‌‌‌‌‌هزار نعش آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.» حاکم بروجرد گزارش داد: «از قراری که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسند و مذکور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، این ناخوشی در همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بلاد ایران بروز یافته.» بعد از تهران، در خراسان و قم و کاشان شدت کرد. یزد را هم گرفت و در فارس و قشلاقات فارس قریب ۲۰۰۰۰ نفر را کشت. وضع تبریز چنان بود که اگر جنگ هم شده بود این‌‌‌‌‌‌‌‌‌گونه ویرانی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد.»

در ۱۲۸۴ وبای شدید دیگری همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی شهرهای ایران را گرفت. در همان سال دکتر طبق برآورد طولوزان حدود یکصدهزار نفر نبوده به خاطر ابتلا به وبا درگذشتند.

در ۱۲۸۷ وبا همراه قحطی آمد و روزی ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر می‌مردند. از فارس گزارش رسید: «بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌آذوقگی و قحطی در ولایات و بلوکات، حاصل شده و از کشتن و کشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدن یکدیگر به جهت تحصیل روزی باک ندارند.»

در ۱۲۸۸ هنوز قحطی ادامه داشت؛ وبا هم مزید بر علت شد. در تهران به گواهی امین‌‌‌‌‌‌‌‌‌الضرب روزی ۲۰۰ تا ۴۰۰ نفر در کوچه و بازار و محله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مردند. تنها تهران نبود؛ در همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ولایات، ناخوشی مشهود و کسادی و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌رونقی و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌پولی افتاد. در این سال در قوچان ۱۲۰۰۰ نفر از دست رفتند.

در ادامه در ۱۲۹۴ از نو وبای سختی در گیلان پدیدار گشت و ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر را تلف نمود.

در ۱۳۰۷ باز وبا از کرمانشاهان آمد. اعتمادالسلطنه به طعنه نوشت: «رنگ شاه پریده، دماغ کشیده و صدا گرفته. معلوم شد اسهال که در این چند روزه بود، شدت کرده… چون در کرمانشاهان وبا هست. شاه وحشت کردند که خدای ناکرده وبایی شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.»

آخرین وبایی که مطالعه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم وبای بسیار سختی بود که در ذیحجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ۱۳۰۹ از بادکوبه آغاز گشت و روسیه را گرفت. شدت آن به اندازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بود که به مبالغه نوشتند: «از شهرهای روسیه دیگر چیزی باقی نگذاشت.» به اندک زمانی از حاجی ترخان به رشت رسید. در تابستان ۱۳۰۹ بود وبا به سمنان و دامغان زد و در اوایل محرم ۱۳۱۰ در تهران شیوع یافت.

وبای ۱۳۱۰ تهران ابتدا در محله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی سرچشمه بروز کرد بعد در پامنار و سرتخت و خیابان ناصریه… و تا حضرت عبدالعظیم تعدی نمود. هنوز به دهم محرم نرسیده، به قولی روزی ۲۰۰ نفر و به قولی روزی ۲۵۰ نفر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشت. از نیمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دوم محرم تا اوایل صفر بیماری بر شدت خود افزود و به گفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی برخی روزی ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌مردند. اعتمادالسلطنه می‌گوید: «بین ۲۰ تا ۲۱ محرم یعنی در دو روز، ۱۶۰۰ نفر تلف شدند.»

تجار نوشتند: «روزی ۱۰۰۰ نفر از میان رفتند.» برخی ۱۲۰۰ نفر را هم در اوایل صفر ثیت کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. دکتر فوریه که در آن روزها در تهران بود گواهی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که وبای تهران روزی نزدیک به ۸۰۰ نفر را کشته و این مقدار تلفات اگر در نظر داشته باشیم که جمعیت تهران در تابستان نصف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، بسیار زیاد است.

سال ۱۳۴۴ هجری خورشیدی همه‌گیری (اپیدمی) وبا در ایران رخ داد و ایران منطقه آندمیک وبا شد اولین سروتایپ شناسایی شده در ایران سروتایپ اوگاوا بود. سروتایپ اینهابا اوایل سال۵۰ خورشیدی در ایران دیده شد و سپس به‌طور متناوب تا سال ۱۳۵۶ خورشیدی اینهابا و اوگاوا در ایران دیده می‌شد. پس از سال ۱۳۵۶ تقریباً تمام موارد در ایران اوگاوا بود.

در ایران از سال ۷۹ تا ۸۴ سالانه نزدیک به ۱۰۰ مورد بیماری وبا گزارش گردیده‌است. (در اپیدمی ۱۳۷۷ حدود ۱۱۰۰۰ مورد وبا در ایران گزارش گردید؛ که تقریباً در تمام موارد میکروب از نوع التور سروتایپ اوگاوا بوده‌است) و باعث مرگ می‌شود.

توجه: شما دانش آموز پایه دوازدهم رشته های نظری ریاضی فیزیک و تجربی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به جواب تمرینات و سوالات فصل های اول تا چهارم کتاب شیمی دوازدهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.

✅ در انتها امیدواریم که مقاله توضیح و جواب سوال های در میان تارنماها صفحه ۳ فصل اول شیمی دوازدهم تجربی و ریاضی ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 + نوزده =