انشا در مورد قالی ✔️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد قالی با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا در مورد قالی : قالی یا فرش از هنرهای دست ایرانیان است که مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
انشا پیشنهادی : انشا در مورد غذای سالم و ناسالم
انشا در مورد قالی
مقدمه: قالی یا فرش که به دو شیوه دستی و ماشینی با فته می شود دارای طرح و رنگ و مدل های گوناگونی است. ماده یا تاروپود قالی یا از ابریشم است یا نخ ساده که هرکس مطابق نظر خود از آن استفاده می کند.
قالی از رنگ های متنوعی تشکیل می گردد. قالی بافان افرادی هنر مند و هنر دوست هستند که با رویا و خیال زیبایشان بر روی فرش ها نقش خاطره می زنند.
بدنه: دانه به دانه و رج به رج خیال می پردازند و در کنارش دور از هیاهوی زندگی و سر و صدایش خاطرات را رنگ سبز عشق می زنند. روزهای خوب و خوش را در تار و پود آینه می بینند و همواره با هر رجش کم کم به رویاها نزدیک می شوند.
نقش ترنج و گل آبی و آهوی جنگلی را با دستان نازک و هنرمندشان دانه به دانه روی تارو پود گره می زنند. مادران و دخترانی که در سکوت بافتن قالی زندگی ها را ساختند و دانه به دانه جلو رفتند. قالی را قاب خاطره ها کردند و برای تاریخ وطن منظره ها ساختند.
قالی را در کنار همه داشته هایشان نقش زدند و در کنارش کودک و فرزند را درس زندگی را آموختند. قالی هنر و خلوت زنانی است که در میان هیاهوی زندگی شهری و مدرن غرق نشدند و توانستند به زندگی رنگ خوش و تازه ای بدهند.
قالی را به اندازه نخ و داشته هایشان چله بریدند ولی رنگ و لعابش را به اندازه همه دنیا زیبا زدند. قالی را که خوب نگاه کنید همه گل ها و نقش هایش با انسان سخن می گویند و صدایت می کنند. چه قدر خوش آب و گل و زیبا و پر از نقش و نگارهای قدیمی و جدید که هنر دست مرد و زن ایرانی است.
نتیجه گیری: مردان و زنان ایرانی بسیار توانمند و هنرمند هستند. این هنر زیبای ایرانی را نقش خاطره بزنید و از همه آنها به خوبی مراقبت کنید تا به دست آیندگان برسد.
انشا درباره گفت و گویی خیالی با قالی
مقدمه: هنر فرش و قالی ایرانی قدمتی چند هزار ساله دارد که در جهان معروف و زبانزد است. فرش های دست بافت ایرانی هنوز در مهمان سراها و خانه های قدیمی و جدید به چشم می خورد و آبروی هر خانه است.
بدنه: نوک انگشتانش صاف و بی رنگ شده بود و نمی توانست خودکار بگیرد و وقتی اثر امضا می خواستند اثری روی دستگاه دیجیتال نماند و کارش ناتمام. رو به فرزندش کرد و گفت برای بافت قالی است که انگشتانم از بین رفته اند.
نرم نرم با کمری خمیده راه می رفت و من هم از دور نگاهش می کردم. کم کم به او نزدیک شدم و پرسیدم مادر چه فرش هایی می بافتی در جواب گفت همه رنگ و نوع و مدل، از رنگ طبیعی و روناس استفاده می کردیم و شب و روز در کنارش خوشحال بودیم.
دار قالی را می گویم مهمانی می گرفتیم و چله می کشیدیم. حالا مردم همه را ازیاد برده اند و در حوالی موبایل پرسه می زنند. وقتی نوبت چله بری و چله کشی می شد همه با دایره و تنبک می آمدند و هلهله بود و همه خوشحال و سرخوش بودیم.
هر کس نقش جدید یاد می گرفت به دیگری می آموخت و همه در کنار هم نقش جدید را می زدند. قالی را که خوب نگاه کنید با انسان حرف می زند روزهایی که دختران جوان دانه می زدند را یاد آوری می کند و برای ما زنده می کند خاطرات زندگی را، گل ها در کنار هم پر از حس ناب زندگی هستند و ما در حوالی آفتاب آنها را نقش زدیم.
نرم نرم تار و پود را به هم رسانیدیم و همه ناملایمات را لابه لای این گلها پنهان کردیم. قالی کرمان و کاشان و قم نداشتیم و یک دست می بافتیم. حالا می گویند فرش ماشینی هم آمده ولی هرچه قدر هم که زیبا باشد روح ندارد. می دانم زیباست و بی مانند ولی خاطرات مرا و دختران جوان را و عشق بازی هایشان را ندارد.
می دانم شاید گران تر هم باشد ولی من همان فرشهای قدیمی و ناب را می خواهم و دوست دارم. کم کم از کنارم رفت و من هم به فکری عمیق فرو رفتم و به هنر مردان و زنان وطنم به خود بالیدم.
نتیجه گیری: هنر نزد ایرانیان است و بس، پس بهتر است که این هنر بزرگ را ارج نهیم و از ورود محصولات خارجی جلو گیری کنیم.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد قهرمان زندگی من
و
انشا در مورد کلاغ
و
انشا در مورد کشاورزی
☑️ به پایان انشا درباره قالی رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.