ادبیاتفرهنگ و هنر

انشا خاطره ای در مورد سفری که به یادم ماند نگارش پنجم

در مورد موضوع سفری که به یادم ماند یک انشا و خاطره بنویسید صفحه 21 درس سوم نگارش کلاس پنجم دبستان

انشا خاطره ای در مورد سفری که به یادم ماند نگارش پنجم ؛ در این مطلب از بخش آموزش و پرورش ماگرتا به پاسخ و جواب انشا خاطره ای درباره سفری که به یادم ماند از صفحه 21 در سوم کتاب نگارش پنجم دبستان پرداخته ایم. در ادامه با ما همراه باشید.

همچنین بخوانید: انشا خاطره ای درباره روزی که به کلاس اول دبستان رفتم نگارش پنجم

انشا خاطره ای در مورد سفری که به یادم ماند نگارش پنجم
انشا خاطره ای در مورد سفری که به یادم ماند نگارش پنجم

انشا درباره خاطره ی سفری که به یادم ماند صفحه 21 نگارش پنجم

مقدمه: درست است که ایران سرزمین چهار فصل و هفتاد و دو ملت و هزار رنگ است و هر گوشه از آن زیبایی های ناشناخته بسیاری دارد اما واقعاً به نظر می رسد که زیبایی شمال ایران کمیاب و شگفت انگیز است و انسان تا خودش توی اون فضا قرار نگیره نمی تونه عکسی رو که می بینه و تعریفی را که ازش میشه را درک کند. به همین دلیل انشای خاطره نویسی خود را با موضوع سفرم به شمال انتخاب و برای شما روایت می کنم.

بدنه انشا: من خیلی دوست داشتم شمال را ببینم. ایجاد آن خواسته در من زمان برد، اما خدا را شکر به آن جامه عمل پوشاندم، اتفاقی با خانواده ام به یک سفر شمال رفتیم. ما سفر خود را از صبح یکشنبه آغاز کردیم. صبحانه در خرم آباد، ناهار در بروجرد و شام در قم. شب جمکران خوابیدیم. برادرم به همه خندید و گفت ما اینگونه می رویم مثل لاک پشت، اگر بخواهیم بریم مشهد یک سال مانده است که برگردیم. خلاصه این سرعت حرکت و توقف های زیاد باعث خنده همه می شد و برادرم مدام همه را مسخره می کرد.

شب را در قم گذراندیم، هوا بسیار گرم بود و کمی شوکه شده بودیم. بنابراین صبح زود حرکت کردیم و از راه تهران و قزوین به رشت رسیدیم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ما از هر سه این چهار شهر معروف به پایتخت گذشتیم. (قم پایتخت مذهبی، تهران پایتخت رسمی ایران و قزوین پایتخت خوشنویسی ایران). ناهار را در رشت خوردیم، استان گیلان از نظر تنوع غذایی در کشور بی نظیر است و ما قصد کردیم چند روزی که آنجا هستیم به جای غذاهای خودمان غذاهای گیلانی رو امتحان کنیم. غذاهایی مثل باقالا قاتق، میرزا قاسمی، کباب ترش، اناربیج و ترش تره.

اولین بار بود که به شمال سفر می کردم. خیلی خوب بود. راه طولانی کسل کننده و خسته کننده نبود. تا چشم کار می کرد فقط رنگ سبز بود، خیلی پرسیدیم و بالاخره راه ماسال را پیدا کردیم. شهرهای بین این دو به قدری کوچک بودند که نفهمیدیم چگونه شهرها از هم جدا شده اند. ما از ماسال گذشتیم و برای دیدن منطقه ییلاقی که مقصدمان بود. نیم ساعت از کوه بالا رفتیم.

ییلاقات ماسال از جمله منطقه آلسبلنگاه، واقعا زیبا بود و گفتم خدایا تو خیلی خوش سلیقه ای. زیبایی هم طبیعی بودنش بود. زیبایی خاصی داشت و آرامش خاصی داشت. از پدرم خواستم ضبط ماشین را خاموش کند و به صدای درختان و آب جاده گوش دهد. خلاصه به بالای کوه رسیدیم و دو سوئیت اجاره کردیم. هوا واقعا سرد بود. همش می گفتیم تلافی دیشب که قم و گرماش رو اینجا در میاد.

بوی خاکی باران، درختان و علف های خیس. بوی گاو و گوسفند و صدای مرغ و خروس و اردک همه چیز دلنشین بود با اینکه خسته بودم می خواستم بیرون بمانم و نخوابم حالا به خودم قول دادم که نهایت استفاده و لذت رو از آن بهشت بکنم. خلاصه جا گرفتیم، شب خیلی سرد شد، خیلی سرد. دلچسبیش بیشتر به این خاطر بود که اون سرمای قشنگ را توی تابستان تجربه می کردیم. هر چی بگم خوش گذشت کم گفتم.

خلاصه دو روز اونجا بودیم. بعد رفتیم رامسر. تلکابین و کاخ رامسر را هم دیدم و بالاخره وارد آب شدیم و در دریا شنا کردیم. اولین بار بود که در دریا شنا می کردم. واقعا چقدر شور بود. آن روز امواج بلند و دریا طوفانی بود، به همین خاطر مامورها نزاشتن خیلی شنا کنیم، سریع مردم را بیرون کشیدند. خوب بود. کاخ رامسر هم عالی بود و می توانستیم با خانواده صحبت کنیم و بخندیم.

خلاصه در اولین سفر به شمال از گوشه و کنار سفر لذت بردم و با تمام خاطرات خوش و فراموش نشدنی به شهر خود برگشتیم.

همچنین بخوانید: انشا گزارش بازدید از یک مکان تاریخی علمی آموزشی نگارش پنجم
جواب سوال های درس سوم نگارش پنجم

توجه: شما دانش آموزان پایه پنجم دبستان عزیز اگر می خواهید به راحتی به جواب های کتاب نگارش فارسی پنجم ابتدایی دسترسی داشته باشید، تنها کافیه جواب درس مورد نظرتان را به همراه عبارت « ماگرتا » در گوگل جست و جو کنید.

در این مقاله جواب تمرین انشا درباره خاطره ای در مورد سفری که به یادم ماند از صفحه 21 درس 3 نگارش پنجم ابتدایی را به صورت کامل بررسی کردیم ، شما دانش آموزان عزیز می توانید از قسمت دیدگاه، نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هشت + هفت =