جواب درس هشتم نگارش هشتم صفحه ۹۱ ، ۹۲ ، ۹۳ ، ۹۴ و ۹۵
پاسخ و حل سوالات فعالیت های صفحه 91 ، 92 ، 93 ، 94 و 95 درس هشتم کتاب نگارش پایه هشتم متوسطه اول
جواب نگارش هشتم درس هشتم ؛ در این مطلب به جواب و پاسخ سوال های فعالیت های نگارشی صفحه ۹۱ و ۹۲ ، درست نویسی صفحه ۹۴ و بازنویسی حکایت نگاری صفحه ۹۵ درس ۸ هشتم دگرگونه ببینیم و گونهگون بنویسیم کتاب نگارش هشتم متوسطه اول پرداختهایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.
همچنین بخوانید: گام به گام نگارش هشتم
پاسخ فعالیت های نگارشی صفحه ۹۱ درس هشتم نگارش هشتم
🔶 متن زیر را بخوانید و تفاوت نگاه دو شخصیت (پدر و پسر) را بنویسید.
پاسخ: دو شخصیت پدر و پسر، هر کدام از دیدگاه و منظره خود قضیه نگاه میکنند، پسر از دیدگاه آرامش و وسعت، و پدر از دیدگاه ثروت، در واقع زندگی بیرونی هر دو یکی است، اما دیدگاهها فرق میکند.
پاسخ دیگر: پدر همه چیز را با پول نگاه میکند و فکر میکند همه چیز با پول حل میشود اما از نظر پسر ثروتمندی بدتر از فقیری است چون فقیری هم درها را بر روی تو باز میکند و تو را نسبت به آفریدههای خداوند آگاه تر اما ثروت تو را مغرور و دنیا را بر تو کوچک میکند.
جواب تمرین فعالیت های نگارشی صفحه ۹۲ درس ۸ نگارش هشتم
🔶🔶 یکی از خوشههای نمودار زیر را انتخاب کنید و از نگاه او، متنی درباره «تامین اجتماعی» بنویسید.
انشا درباره تامین اجتماعی از نگاه بیمار
مقدمه : فرد وارد بیمارستان تامین اجتماعی میشود که در آن جمعیت زیادی موج میزند و هر کدام یک مشکلی دارند.
بدنه : فرد بیمار به پذیرش مراجعه میکند، که برای سه ماه دیگر به او نوبت میدهند و اعتراض میکند شاید تا سه ماه دیگر من مردم! من تا سه ماه چگونه تحمل کنم، مگر این بیمارستان از پول من و سایر افراد مثل من که هر ماه پول بیمه را به حساب این سازمان پرداخت میکنیم، تامین نمیشود پس چرا باید سه ماه منتظر بمانم؟
بعضی از افراد کادر پذیرش خوش برخورد هستند و بعضی برخورد مناسبی با بیماران ندارند. از طرفی بیماران توان پرداخت هزینههای بیمارستانهای خصوصی را ندارند به ناچار باید سه ماه دیگر مراجعه کنند و تا این سه ماه خدا بزرگ است.
اکثر افرادی که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند، فرق زیادی بین هزینههای پزشکی تامین اجتماعی و آزاد نمیبینند، ولی میگویند پس چرا هر ماه پول بیمه از ما میگیرند ولی خدمات رسانی آنان ضعیف است و به صورت کافی و فوری نیست. این پول بیمه ما کجا میرود و صرف چه اموری میشود؟، چرا هر وقت به آن نیاز داریم قابل دسترسی نیستند و هزاران چرای دیگر که کسی قادر به پاسخگویی نیست.
نتیجه : بیماران تامین اجتماعی از اقشار ضعیف و متوسط جامعه هستند که عمری تلاش کردند و حال دوست دارند از خدمات این سازمان استفاده کنند.
انشا درباره تامین اجتماعی از نگاه بازنشسته
مقدمه : او وقتی وارد کارخانه شد جوان بود و سرزنده، خوشحال از اینکه بعد از کلی دوندگی و معطلی بالاخره در یک جا مشغول به کار شده، حالا دغدغهاش این است که کار فرما چگونه با او برخورد خواهد داشت، آیا از کارش راضی خواهد بود؟ آیا می تواند از عهده وظایفی که به او محول شده است بر بیاید یا خیر؟ آیا توان ایستادن به مدت طولانی پشت دستگاه را دارد یا خیر و صدها سوال دیگر.
بدنه : او سرانجام مشغول به کار میشود روزها، هفتهها، ماهها و سال های زیادی میگذرد روز به روز خستهتر و فرتوتتر و ناتوانتر میشود، ولی همچنان ادامه میدهد. فکر روزهایی که پیر میشود، روزهایی که بچههایش بزرگ میشوند و باید هر یک به سوی سرنوشت خود بروند، به این فکر است که با این حقوق چگونه میتواند زندگی فرزندانش را سر و سامان بدهد، با خود میگوید خدا بزرگ است به پول ما برکت میدهد.
حال بعد از سالهای طولانی باید کار و دستگاه را رها کند و در خانه بنشیند، باید باز نشسته شود و از زندگی در کنار خانواده لذت ببرد، ولی همچنان دغدغههایش پایان ندارد، که چگونه میتواند از پس هزینههای بیماری و مهمانیهای عروس و دامادها و نوه هایش بر بیاید، باز هم خدا را شکر میکند و میگوید خدا برکت می دهد و واقعا هم خداوند بزرگ به زندگی او برکت میدهد.
زیرا سی سال شب و روز در گرما و سرما بدون تعطیلی زحمت کشیده و حالا باید از مزد زحمتهایش استفاده کند و خدا را شاکر است که اگر یک عمر زحمت کشیده و اگر چه موهایش همه سفید شده و پشتش خم شده است، یک آب باریکهای دارد که او را از دیگران بی نیاز میکند و محتاج هیچکس نیست، جز خدای رحمان که به زندگی او و فرزندانش و به سفرهاش و به درآمد یک ماههاش برکت میدهد که کم نیاورد.
نتیجه : خدا برکت بدهد به تمام بازنشستههایی که هیچگاه خستگی حریف آنان نشد و نتوانست آنان را مغلوب کند.
انشا درباره تامین اجتماعی از نگاه مزد بگیر
مقدمه : در معنای لغوی مزدبگیر به کسی میگویند که در ساعت معینی سرکار حاضر میشود و ساعت معینی را کار میکند و در مقابل آن مزد میگیرد. این مزد ممکن است روزانه هفتگی یا ماهانه باشد. که معمولا در کشور ما به صورت ماهیانه پرداخت میشود.
بدنه : معمولا کارفرما در مقابل مزدی که پرداخت میکند انتظار دارد که آن کار به بهترین وجه انجام شود تا هم برای کارفرما و هم کارگر مشکلی پیش نیاید. معمولا کسی که مزد را پرداخت میکند همیشه مبلغی از آن کسر میکند که صرف بیمه و مالیات شود. کسی که مزد میگیرد و در جایی مشغول کار است این کسری را با جان و دل می پذیرد، زیرا مانند پس انداز کردن است برای زمانی که به آن نیاز دارد.
انسان در مقابل کاری که انجام میدهد و مزد میگیرد و بهایی را هم پرداخت میکند و آن بالارفتن سن و پایین آمدن توان بدنی میباشد و جایی که انسان به سنی میرسد که دیگر توان کار کردن را ندارد. بنابراین باید از اندوختهاش که همان کسرهایی است که از حقوقش صورت گرفته استفاده کند.
همیشه به صورت مثبت و با کمال رضایت این کار را انجام میدهد و آن را به صورت پشتوانهای میداند که میتواند به آن تکیه کند و مابقی عمر را با عزت و سربلندی بگذراند، زیرا زحمت کشیده و حال اندوختهای دارد که میتواند از آن اندوخته استفاده کند و از خرج کردن آن و گذراندن امور زندگی خود و خانوادهاش لذت ببرد.
نتیجه : بنابراین برای تامین اجتماعی یک مزد بگیر ارزش و احترام زیادی قائل است و آنرا پستوانهای محکم و همیشگی می داند.
انشا درباره تامین اجتماعی از نگاه بیکار
مقدمه : در جامعه ما بیکار به کسی گفته میشود که دارای هیچ شغلی نیست و به تبع آن درآمدی هم ندارد و زندگی او به سختی میگذرد.
بدنه : وقتی شخصی بیکار است راههای گوناگونی را برای امرار معاش خود انتخاب می کند، راههایی مانند دست فروشی سر چهار راهها، کارهایی مانند واکس زدن، کار در میوه فروشی به صورت نیمه وقت یا کارهای ساختمانی یا کارهایی که در کارگاههایی انجام می شود که تحت پوشش هیچ نوع بیمهای نیستند.
بنابراین، این افراد هم به نوعی بیکار تلقی میشوند، زیرا نیازشان را فقط در زمان حال برطرف میکنند و برای آینده برنامه و پشتوانه ای ندارند. یک فرد بیکار همیشه به این فکر می کند که اگر جایی مشغول به کار بود و شغل دائم داشت و حقوق ماهیانه مناسبی هم در یافت می کرد، می توانست برای آیندهاش برنامه ریزی کند و به زندگیاش سر و سامان دهد، ازدواج کند و صاحب خانواده شود و برای روزگار پیری و ناتوانی نیز اندوخته ای داشته باشد که او را از دیگران بی نیاز سازد.
فرد بیکار همیشه افق دیدش فراتر از زمان حال است و دغدغههایش هم بسیار می باشد و همین دغدغه ممکن است او را در مسیرهای مختلفی قرار دهد که بعضی از این مسیرها هم ممکن است او را به بیراهه بکشاند. این وظیفه دولتها است که با توجه به امکانات مادی و معنوی جامعه در جامعه شغل ایجاد کند و جوانان را سر گرم کار کند، زیرا برای یک حوان بهترین سرگرمی کار است و شیطان برای افراد بیکار کار در ست میکند و ممکن است آنان را راهی دیار ناامیدی کند که عاقبت خوبی هم ندارد.
نتیجه : دولتها باید با برقراری بیمه بیکاری تا زمانی که فرد مورد نظر کاری پیدا کند و یا با پرداخت وامهای اشتغالزایی برای بیکاران و جوانان بستر مناسبی فراهم آورد تا آنان در مورد آینده نگرانی نداشته باشند و هنگامی که به سن پیری و ناتوانی رسیدند از عمری که گذراندهاند راضی و خرسند باشند.
انشا درباره تامین اجتماعی از نگاه حادثه دیده
مقدمه : هر روز که از خواب برمیخیزیم تا لحظهای که دوباره به بستر بازمیگردیم، خطرات و حوادث بیشماری ما را تهدید میکنند. عقل سلیم ایجاب میکند که در زمان سلامتی، برای روزهای سخت و پیشبینینشده تدبیری بیندیشیم.
بدنه : کارخانه محیطی است که کارگران در آن با دستگاههای صنعتی سر و کار دارند. گاهی پشت دستگاه مینشینند و گاهی ایستاده کار میکنند. اما یک لحظه غفلت کافی است تا حادثهای جبرانناپذیر رخ دهد. ممکن است دست کارگر درون دستگاه گیر کند، پایش بلغزد و سقوط کند، یا دچار آسیبهای جدی مانند شکستگی، دررفتگی و حتی قطع عضو شود.
در چنین شرایطی، اگر فرد تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی باشد، این سازمان مسئولیت حمایت از او را بر عهده دارد. مستمریای برای او در نظر گرفته میشود و هزینههای درمانش تأمین میگردد. میزان این مستمری تابع قوانین مشخصی است و برای همه بهصورت یکسان محاسبه میشود، بدون توجه به تعداد اعضای خانواده یا هزینههای فردی.
برخی ممکن است مبلغ مستمری یا دیه دریافتی را زیاد بدانند، اما حقیقت این است که هیچ مبلغی نمیتواند جایگزین سلامتی شود.
نتیجه : سازمان تأمین اجتماعی نهادی است که در شرایط سخت به یاری افراد میشتابد. با این حال، امید آن میرود که با رعایت اصول ایمنی، حوادث به حداقل برسد و سلامت کارگران همواره حفظ شود.
انشا درباره تامین اجتماعی از نگاه از کار افتاده
مقدمه : حضرت محمد (ص) فرمودند: «اگر کسی برای انجام کار نیکی به قصد تامین معاش خانوادهاش از خانه خارج شود و در راه برایش حادثهای رخ دهد که منجر به مرگ او گردد، مانند کسی است که شهید شده و پاداش شهید را خواهد داشت.»
بدنه : هر فردی که برای کار از خانه خارج میشود، همواره در معرض خطرات و آسیبهای گوناگون قرار دارد. این خطرات ممکن است در مسیر رفتوآمد رخ دهد، مانند سکته قلبی، تصادفات رانندگی و غیره، یا ممکن است در محیط کار اتفاق بیفتد، مانند سقوط از ارتفاع، آسیبدیدگی دست یا بدن توسط دستگاهها، انفجار دیگ بخار، سوختگی و مواردی از این دست که گاهی منجر به از کارافتادگی فرد میشوند و او را از توانایی ادامه کار محروم میسازند.
در چنین شرایطی، سازمان تامین اجتماعی بر اساس قوانین و مقررات وارد عمل میشود و از فرد آسیبدیده حمایت میکند. این سازمان برای شخص از کارافتاده مستمری ماهیانه در نظر میگیرد که تا پایان عمر او و خانوادهاش پرداخت میشود. البته این حمایت مشروط به این است که فرد در زمان وقوع حادثه تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی بوده و حق بیمه خود را بهطور منظم پرداخت کرده باشد. خدمات تامین اجتماعی ممکن است شامل ارائه شغلی سادهتر به فرد آسیبدیده باشد که توانایی انجام آن را دارد، یا در صورتی که فرد کاملاً توانایی کار کردن را از دست داده باشد، مستمری دائمی برای او در نظر گرفته میشود. نوع خدمات ارائهشده بسته به شرایط فرد و نوع آسیب متفاوت است.
نتیجه : سازمان تامین اجتماعی حامی و پشتیبان افرادی است که به هر دلیلی از کار افتادهاند. این سازمان باعث میشود فرد آسیبدیده حداقل نگرانی درباره تامین هزینههای زندگی خود و خانوادهاش داشته باشد و تنها درد ناشی از از کارافتادگی را تحمل کند، نه درد نیاز به دیگران را.
انشا درباره تامین اجتماعی از نگاه بازمانده
مقدمه : در کشور ما سازمانهایی وجود دارند که به افرادی مانند بیسرپرستان، زنان سرپرست خانوار و نیازمندان کمک میکنند. یکی از این سازمانهای مهم، سازمان تأمین اجتماعی است که نقش بسزایی در حمایت از این افراد دارد.
بدنه : با شنیدن صدای زنگ تلفن همراه، دلش فرو ریخت. چه اتفاقی افتاده است؟ همسرش هرگز از محل کار تماس نمیگرفت و همین موضوع او را نگران کرد. با دستانی لرزان تلفن را برداشت. صدایی مضطرب به او گفت: «همسرتان در محل کار دچار حادثه شده و به بیمارستان منتقل شده است. لطفاً همراه شناسنامه او به بیمارستان بیایید.»
زن، فرزندانش را به همسایه سپرد و با شتاب راهی بیمارستان شد. افکار منفی رهایش نمیکردند. با خود میگفت: «حتماً حادثه جدی نیست، حالش خوب میشود.» اما وقتی مقابل بیمارستان رسید و همکاران همسرش را گریان دید، دنیایش در هم فرو ریخت. آینده فرزندانش چه میشود؟ چگونه بدون همسرش زندگی کند؟ اندوه از دست دادن او امانش را بریده بود.
اما او باید به خاطر فرزندانش قوی باشد. به یاد آورد که تأمین اجتماعی میتواند کمکحالش باشد. مستمری همسرش هرچند جای او را نمیگیرد، اما کمکی برای گذران زندگی است. با صرفهجویی و برنامهریزی، میتواند آینده فرزندانش را تأمین کند. تأمین اجتماعی مانند چتری است که او را از طوفانهای زندگی در امان نگه میدارد. اگر این سازمان نبود، چه سرنوشت تلخی در انتظار بسیاری از خانوادهها میبود.
نتیجه : هرچند هیچ چیز جای عزیز از دست رفته را نمیگیرد و جای خالی او همیشه احساس میشود، اما وجود سازمانهایی مانند تأمین اجتماعی، کمیته امداد و نهادهای حمایتی دیگر، میتواند دست یاری به سوی نیازمندان دراز کند. این سازمانها امید را در دلهای ناامید زنده نگه میدارند و از فروپاشی خانوادههایی که در گرداب مشکلات گرفتار شدهاند، جلوگیری میکنند.
انشا درباره تامین اجتماعی از نگاه کارفرما
مقدمه : در روابط کاری، سه طرف اصلی وجود دارند: کارگر، کارفرما و سازمان تامین اجتماعی. رابطه بین این سه طرف اغلب چندان مطلوب نیست، چرا که کارفرما تمایل دارد بیشترین بهرهوری را از کارگر بگیرد و در مقابل، کمترین دستمزد را پرداخت کند و حتی از بیمه کردن او نیز خودداری نماید.
بدنه : کارگران برای مقابله با این بیعدالتی، گاهی به روشهای مختلف از زیر کار شانه خالی میکنند تا کار کمتری انجام دهند. این موضوع باعث میشود که کارگر و کارفرما با نگاهی پر از تنفر به یکدیگر بنگرند. با این حال، هر دو به یکدیگر نیازمندند و ناگزیر با هم تعامل میکنند. زیرا بدون کارفرما، کار و شغلی وجود نخواهد داشت و بدون کارگر، هیچ کالا یا خدمتی تولید نمیشود و جامعه به سمت افول پیش میرود.
در این میان، سازمان تامین اجتماعی به عنوان میانجی بین کارگر و کارفرما عمل میکند. این سازمان موظف است منافع هر دو طرف را حفظ کند تا هیچ یک آسیب نبینند. به همین دلیل، قوانین کار شکل میگیرند که وظایف و مسئولیتهای هر یک از طرفین را مشخص میکند. هم کارفرما و هم کارگر موظفند مطیع قوانین تامین اجتماعی باشند و سهم خود را به این سازمان پرداخت کنند تا حقوق هیچ یک پایمال نشود. در صورت بروز اختلاف، تامین اجتماعی سعی میکند بیطرفانه عمل کند و حق هر دو طرف را ادا نماید. با این حال، بسیاری از کارفرماها از تامین اجتماعی دل خوشی ندارند و سعی میکنند تا حد امکان با این سازمان درگیر نشوند. برخی حتی برای فرار از مسئولیتهای بیمهای، از افراد بازنشسته استفاده میکنند تا مجبور نباشند کارگران خود را بیمه کنند.
نتیجه : سازمان تامین اجتماعی یکی از بنیادیترین نهادهای جامعه است. کارفرماها ممکن است از آن رضایت نداشته باشند، اما ناگزیرند قوانین آن را اجرا کنند. اجرای این قوانین نه تنها به نفع کارگران، بلکه به نفع کل جامعه، از جمله کارفرماها است.
پاسخ نتیجه برسی و داوری صفحه ۹۳ درس ۸ نگارش هشتم
🔶🔶🔶 یکی از نوشتههای تمرین قبل را براساس معیارهای زیر، ارزیابی کنید.
پاسخ: نوشته من دارای پیشنویس است و در آن از علائم نگارشی بهدرستی استفاده شده است. نویسنده به حاشیهگذاری و درستنویسی توجه کرده و متن بدون غلط املایی است. ساختار نوشته شامل بخش آغازین، میانه و پایانی بهدرستی رعایت شده است. همچنین، نویسنده با نگاهی متفاوت به موضوع پرداخته و شیوه خواندن متن رسا و روان است.
پاسخ درست نویسی صفحه ۹۴ درس هشتم نگارش هشتم
🟪 آرش تیری بیفكند و پرچم پیروزی ایرانیان را بر فراز کوه بیفراشت.
🟪 آرش تیری بافکند و پرچم پیروزی ایرانیان را بر فراز کوه بافراشت.
شیوه نوشتاری جمله اول درست است. زیرا در نوشتار معیار امروز، هرگاه حرفهای «ب، ن، م» بر سر فعلهایی قرار بگیرند که با نشانه همزه «ا» آغاز شده باشند، حرف «ی» جانشین همزه میشود.
مثال: انداز ⭠ بینداز، انگیخت ⭠ بینگيخت، افروخت ⭠ بیفروخت
🔶 جملههای زیر را ویرایش کنید:
🟪 با تلاش فراوان میتوانستند، علوم بسیاری باندوزند.
پاسخ: با تلاش فراوان میتوانستند، علوم بسیاری بیندوزند.
🟪 هرگز، فرصت امروزت را به فردا، مافكن.
پاسخ: هرگز، فرصت امروزت را به فردا، میفکن.
جواب حکایت نگاری صفحه ۹۵ درس هشت نگارش هشتم
🔶 حکایت زیر را بخوانید و بازنویسی کنید:
متن حکایت: به روزگار انوشیروان، روزی وزیرش، بزرگمهر، نزد وی آمد،. انوشیروان گفت: ای وزیر، همه چیز در عالم، تو دانی؟ بزرگمهر، خجل شد و گفت: نه، ای پادشاه. انوشیروان گفت: همه چیز، پس که داند؟ بزرگمهر گفت: همه چیز، همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزادهاند. قابوس نامه، عنصرالمعانی کیکاووس
بازنویسی حکایت قابوس نامه به روزگار انوشیروان
روزی روزگاری در زمان های قدیم انوشیروان وزیرش را که نامش بزرگمهر بود فراخواند و وزیرش نیز نزد او آمد. انوشیروان گفت: ای وزیر، همه چیزی که در عالم وجود دارد تو از آن آگاهی داری؟! وزیرش، بزرگمهر خجالت زده شد و گفت: نه ای پادشاه. انوشیروان باری دیگر پرسید: پس همه چیز را در عالم چه کسی می داند؟! بزرگمهر گفت: همه چیز را همگان می دانند و کسی به نام همگان هنوز به دنیا نیامده است.
بازنویسی دیگر: در زمان حکمرانی انوشیروان، پادشاه ایران، وزیری دانا و خردمند به نام بزرگمهر در دربار حضور داشت. روزی انوشیروان او را فراخواند و بزرگمهر نزد پادشاه حاضر شد.
انوشیروان پرسید: «ای وزیر، آیا تو از همه چیزهای دنیا آگاهی داری؟»
بزرگمهر با شرمندگی پاسخ داد: «نه، ای پادشاه.»
انوشیروان دوباره پرسید: «پس چه کسی در جهان از همه چیز آگاه است؟»
بزرگمهر لبخندی زد و گفت: «همه چیز را همگان میدانند، اما کسی به نام همگان هنوز از مادر متولد نشده است.»
پاسخ درس قبلی: جواب درس هفتم نگارش هشتم
توجه: شما دانش آموزان عزیز اگر می خواهید به راحتی به جواب های نگارش هشتم دسترسی داشته باشید، تنها کافیه جواب درس مورد نظرتان را به همراه عبارت « ماگرتا » در گوگل جست و جو کنید.
در این مقاله جواب همه سوالات فعالیت های نگارش هشتم درس هشتم را به صورت کامل بررسی کردیم، شما دانش آموزان عزیز می توانید از قسمت دیدگاه، نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
سلام
سلام
امتحان املا آسون تر از همهای درس هاست
و ریاضی سخت تر از همهای درس هاست
سلام من معلم روستای کوران هستم همه دانش آموزانی که در مدرسه کوران درس میخوانند تو گوگل می شناسم 🤭🤔
عالی
میتوانید این سایت را واضع تر جواب بدین😊
خیلی خوب
عالی
عالی
عااااالی🖤👌🙃
عالییییی
عالی بود.
خیلی عالی بود