جواب درس چهارم نگارش هشتم صفحه ۵۲ ، ۵۳ ، ۵۴ ، ۵۵ و ۵۶
گام به گام پاسخ و حل فعالیت های صفحه 52 ، 53 ، 54 ، 55 و 56 درس 4 چهارم کتاب نگارش کلاس هشتم
جواب درس 4 چهارم نگارش هشتم ؛ در این مطلب به پاسخ و جواب سوالات فعالیت های نگارشی و انشا صفحه ۵۲ و ۵۳ ، ارزیابی صفحه ۵۴ درست نویسی صفحه ۵۵ و تصویر نویسی انشای آزاد صفحه ۵۶ درس ۴ چهارم گوش بدهیم و بنویسیم کتاب نگارش هشتم متوسطه اول پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.
پاسخ درس بعدی: جواب درس پنجم نگارش هشتم
جواب فعالیت های نگارشی صفحه ۵۲ درس ۴ نگارش هشتم
🔶 متن زیر را بخوانید و مشخص کنید که نویسنده در کدام بخش، تحت تأثیر قوه شنیداری خود قرار گرفته است.
پاسخ: مویه میکرد و روناک را صدا میزد. زار زد و دوید. صدای نازک گریهاش، سنگهای بیابان را میخراشید. سنگها پایش را کوبیدند. دایهات بمیره، روله. دشت یک پارچه صدا شده بود و ناله و مویه. باد صدای کژال را غلتاند و با خود برد. «آزاد» سر زمین بود که فریاد کژال را شنید. باز هم جیغ. صدا از سمت تپه بود. کسی کمک میخواست. صدا او را به خود میخواند. روناک خفه گریه می کرد و گرگ خرناسه میکشید.
جواب صفحه ۵۳ درس چهارم نگارش هشتم
🔶🔶 شنیدن صداهای زیر چه حس و حالی به شما می دهد؟ یکی از صداهای زیر را انتخاب کنید و حس و حال خود را درباره آن بیان کنید.
صدای وزش شدید باد ⚫ صدای لالایی مادر ⚫ صدای باران ⚫ آهنگ سرود ملی ⚫ قار قار کلاغ
نکته: در این بخش به عنوان نمونه، انشای سه مورد از موضوع های گفته شده را برایتان آماده کرده ایم.
انشا در مورد صدای وزش شدید باد
بخش آغازین (مقدمه): وزش باد پدیده ای طبیعی و مورد نیاز چرخه ای است که در آن زندگی می کنیم، این اتفاق روی زمین در فصول مختلف انجام خواهد شد، در واقع مسئله این است که گاه شدید و گاه آرام است و حتی در برخی مواقع و شرایط ممکن است توجه ما را جلب کند. هر کسی می داند که باد می تواند باعث اتفاقات مثبت و مورد نیاز در طبیعت شود و همان قدر هم برای از بردن بسیاری از پدیده ها مضر است.
بخش میانی (تنه یا بدنه انشاء): صدای وزش باد شدید برای برخی از انسان ها تبدیل به خاطره می شود، روز های پاییزی که بسیاری عقیده دارند کمی غمگین هستند، بخصوص اگر در غروب این روز ها به وزش بادی دقت کنید که انگار با کم ترین سر و صدای ممکن کار خود را انجام می دهد، در واقع دوست دارد که بی سر و صدا باشد اما در اثر برخورد با بسیاری از اجسام صدایی از خود تولید می کند که امکان شنیدن آن به خوبی وجود دارد.
باید بگوییم که بسیاری از ما انسان ها درست مانند شرایطی که در اطرافمان رخ می دهد دچار تغییرات می شویم، گاه آرام و گاه عصبانی، گاه خوشحال و گاه ناراحت، گاه خندان و گاه گریان.
بخش پایانی (نتیجه گیری): صدای وزش باد باعث می شود که حس کنیم هر چیزی که در زندگی به اشتباه از آن یاد می شود ممکن است پاک شود اما از ذهن ما نخواهد رفت، در بسیاری از مواقع ورود یک انسان و یا یک اتفاق می تواند مانند باد به ما آسیب وارد کند.
گاه نیز چنین آسیبی دیده نمی شود چون ما مقاومت بالایی در برابر حادثه ها و خطرات بزرگ و سخت داریم و می دانیم که باید در این شرایط چه انجام دهیم.
انشا در مورد صدای لالایی مادر
بخش آغازین (مقدمه): هر صدایی حس و حالی را در وجود انسان زنده میکند. یکی از صداهای گرم و لطیف که به خصوص به نوزادان و کودکان حس امنیت میدهد، صدای لالایی مادر است. کودک به شنیدن صدای مادر نیاز دارد. به بیان دیگر همانگونه که برای پرورش جسم به شیر مادر نیاز دارد، برای پرورش روح به صدای مادر نیاز دارد.
بخش میانی (تنه یا بدنه انشاء): صدای لالایی مادر برای نوزادان از همه صداها خوشایندتر است. دو دلیل عمده برای خوشایند بودن آن وجود دارد؛ اول اینکه صدا، صدای نزدیکترین فرد به نوزاد است و دلیل دوم اینکه لالایی شعری آهنگین و ساده است و این موزون بودن کلام دلنشین است.
موسیقی بر روح و روان آدمی اثر خوشایند دارد و طبق تحقیقات محققان به افزایش هوش کمک میکند. شنیدن صدای لالایی نیز مانند موسیقی است و میتواند کودک را با آواها آشنا کند. وقتی کودکان از شنیدن صدایی لذت میبرند، تنفس آنها منظم شده و بهتر نفس میکشند.
کودکی که قبل از خواب در آن سیاهی و تاریکی شب هیچ جا را نمیبیند، باید از طریقی آرامش یابد تا هم بتواند به خواب برود و هم بتواند آسوده باشد و این آسودگی را شنیدن صدای لالایی مادر برای او فراهم میکند. صدای لالایی به کودک کمک میکند که بخوابد و این او را از افسردگی در دوران بزرگسالی نجات میدهد.
صدای لالایی فقط به رشد عاطفی کودک کمک نمیکند، شنیدن صدای لالایی مادر مهارتهای کلامی را افزایش میدهد. همچنین صدای لالایی مادر باعث رشد عقلی کودک میشود.
در تمام فرهنگها و ملل مادران برای کودک خود لالایی میخوانند این لالایی مخصوصاً برای کودکانی که حساس هستند، منبع آرامش است. چرا که کودک به طور طبیعی از همان آغاز زندگی، با بعضی صداها و آواها آرام میشود.
دلیل غمگین بودن لالاییها غمگین بودن مادران نیست. بلکه تحقیقات ثابت کرده که یک صدای شاد و پرانرژی باعث میشود کودک به جنب و جوش درآید. اما صدای غمگین حرکات او را آهسته کرده و کودک را برای خواب عمیق آماده میسازد.
بخش پایانی (نتیجه گیری): صدای لالایی مادر فایدههای زیادی دارد اما از همه اینها مهمتر داشتن یک موسیقی شخصی و اختصاصی و منحصر به فرد در تمام دنیا است.
انشا در مورد صدای باران
بخش آغازین (مقدمه): صدای رعد و برق آسمان سکوت سنگین شهر را می شکند. دانه های تسبیح از دست ابر رها می شوند و هر کدام در جای جای این شهر فرو می افتند. یکی بر سر دشت، یکی بر روی رود. دیگری بر صورت گلی سرخ و آن یکی بر سقف خانه ما.
بخش میانی (تنه یا بدنه انشاء): باران با همه عظمتش می بارد تا گلی را زنده کند و زمینی را تازه کند و دل خاک خورده انسانی را از غم بشوید. بارانی که از خود می گذرد تا شاعر با آهنگ دل نشینش شعری بسراید و به راستی که چه صدای موزونی دارد! صدای تپش قلب آسمان همانند لالایی مادران آرام و گوش نواز است و انسان را به وجد می آورد.
صدای شلپ شلپ پای مردمی که با چترهایشان زیر باران قدم می زنند و چاله های آب را رد می کنند نیز زیبا است. جالب تر از آن کودکانی هستند که بدون توجه به باران، همچنان گل کوچک بازی می کنند سر و از پا نمی شناسند وبدون هراسی از سرما خوردگی فریاد می دوند و فریاد می زنند، دعوا می کنند و در نهایت خسته می شوند.
باران شدید مرا مجبور می کند به خانه پناه می ببرم. بهترین مکان خانه هنگام بارش باران اتاق زیر شیروانی است. صدای تاک تاک باران اتاق را پر کرده است و این پیام را به من می دهد که باران هنوز ادامه دارد. و درپس این پیام، امید به آینده را نیز در وجود من تداعی می کند. اینکه بالاخره باران تمام می شود و از خانه بیرون خواهم آمد.
بخش پایانی (نتیجه گیری): مروارید های الهی به بزرگی خداوند متعال ایمان دارند و این گونه از اوج آسمان پایین می آیند و سر بر خاک می گذارند. در حالی که ما انسان های روی زمین هنوز در خواب غفلت به سر می بریم. پس چه خوب است که با شنیدن صدای این نعمت بزرگ الهی ، از خواب غفلت بر خیزیم و خدا را با تمام وجود حس کنیم.
انشا در مورد آهنگ سرود ملی
بخش آغازین (مقدمه): سرود ملی نماد عشق، عظمت و هویت یک کشور است. کشوری که فاقد سرود ملی و پرچم باشد، اساساً بدون هویت و بیهدف است. زیبایی و جذابیت کلمات سرود ملی، همچون نقشهای برای ملتها عمل میکند، تا مسیر و هدف خود را در طول زمان گم نکنند.
بخش میانی (تنه یا بدنه انشاء): یکی از شهدا در لحظات پایانی حیاتش، آخرین قطره آب را نوشید و به دوستش گفت که مراقب پرچم کشور باشد. دیگری در دوران اسارت تاکید کرد که باید نام و اعتبار وطن حفظ شود. فردی در سازمان ملل به احترام کشورش ساعتها ایستاد. یکی از افسران نیروی انتظامی، در مراسم تشییع شهید مرزبان، با چشمانی اشکآلود و پرچم در دست، غم و احترام خود را نشان داد. در زمانی که وطن در معرض تهدید بود، ندای عشق به کشور را سر داد و گفت که این نغمه آسمانی باید تا آخرین نفس حفظ شود.
در روزهای دشوار، این نغمه شیرین، همچون طنین رعد در دل کوهستان، دلها را گرم میکند و در هر مکان و زمانی که طنینانداز میشود، توجه دوستان و دشمنان را جلب میکند. این آواز به غرور و شجاعت مردانی مانند آرش، آریو، و شهید سلیمانی شباهت دارد. من عاشق این سرود بهشتی هستم، به ویژه وقتی در مسابقات جهانی نواخته میشود و فضای مسابقات را پر میکند؛ در آن لحظات، عشق به کشور تمام وجودم را در بر میگیرد و بیاختیار فریاد میزنم: زنده باد ایران، زنده باد وطن، و زنده باد ورزشکاران و سرود ملیام. این سرود را به اندازه آیات قرآن دوست دارم.
بخش پایانی (نتیجه گیری): کسی که اصالت و هویت کشورش را فراموش کند، در نهایت به شکست دچار خواهد شد. بنابراین، ضروری است که در حفظ و انتقال سرود ملی به نسلهای آینده کوشا باشیم. سرود ملی برای من همچون صحیفهای از عشق و غرور است و من آن را به اندازه جان شیرینم گرامی میدارم.
انشا در مورد قارقار کلاغ
بخش آغازین (مقدمه): صبح زود بود که صدای قارقار کلاغها از پشت پنجره به گوش رسید. صدایی که شاید برای برخی آزاردهنده باشد، اما برای من همیشه جذاب و پر از رمز و راز بوده است. کلاغها، با آن پرهای سیاه و چشمان تیزبینشان، موجوداتی باهوش و اجتماعی هستند که در فرهنگهای مختلف نمادهای متفاوتی دارند. اما آنچه مرا بیشتر به آنها علاقهمند کرده، صدای خاص و منحصر به فرد قارقار آنهاست.
بخش میانی (تنه یا بدنه انشاء): قارقار کلاغها شبیه به زبانی است که فقط خودشان آن را میفهمند. هر بار که به صدای آنها گوش میدهم، به این فکر میکنم که شاید آنها در حال گفتوگو با یکدیگر هستند. شاید خبری را به هم میرسانند، یا شاید هم فقط از زندگی لذت میبرند و با این صدا شادی خود را بیان میکنند. کلاغها معمولاً در گروههای بزرگ دیده میشوند و قارقار آنها گاهی مانند یک همآوازی بزرگ به نظر میرسد. این صدا، اگرچه ممکن است برای برخی بلند و آزاردهنده باشد، اما برای من نشانهی زندگی و جنبوجوش است. حتی گاهی اوقات، قارقار کلاغها به من یادآوری میکند که طبیعت همیشه زنده است و هر موجودی، حتی کوچکترین آنها، صدایی برای بیان خود دارد.
بخش پایانی (نتیجه گیری): قارقار کلاغها، اگرچه ساده به نظر میرسد، اما برای من پر از معناست. این صدا نشاندهندهی حضور پررنگ طبیعت در زندگی ماست و یادآور میشود که هر موجودی، حتی کلاغها، داستان خود را دارند. شاید دفعهی بعد که صدای قارقار کلاغها را شنیدم، بیشتر به آن توجه کنم و به جای نادیده گرفتن، سعی کنم زبان آنها را بهتر درک کنم. بعد از همه، این صدا بخشی از موسیقی طبیعت است که زندگی را زیباتر میکند.
پاسخ نتیجه بررسی و داوری صفحه ۵۴ درس ۴ نگارش هشتم
🔶🔶🔶 یکی از نوشتههای تمرین ۲ را انتخاب کنید و آن را با سنجههای زیر، بررسی و نقد کنید.
پاسخ: نوشته در هنگام خواندن مشکلی نداشت و مطالب را درست و کامل به دیگران منتقل کرد.
نوشته طبقه بندی ذهنی داشت.
شنیده ها را درست و دقیق توصیف کرده بود.
متن را درست و پاکیزه و بدون قلم خوردگی نوشته بود.
بدون غلط املایی بود.
پاسخ درست نویسی صفحه ۵۵ درس چهارم نگارش هشتم
🟪 دانش آموزان این کلاس، در کارهای گروهی، پیشاهنگ هستند.
🟪 دانش آموزان این کلاس، در کارهای گروهی، پیش آهنگ هستند.
جمله نخست درست است؛ زیرا هرگاه بخش دوم کلمههای ترکیبی با نشانه «آ» شروع شود، فاصله از میان دو بخش برداشته میشود، علامت مَد، حذف میشود و کلمه را پیوسته مینویسیم.
🔶 جملههای زیر را ویرایش کنید:
🟪 امروز، هم آیش دانش آموزان خوش فکر، برگزار میشود.
پاسخ: امروز، همایش دانش آموزان خوش فکر، برگزار میشود.
🟪 اگر بدخواهان، در هم آوردی نابرابر، زورگویی پیشه کنند، تسلیم نخواهیم شد.
پاسخ: اگر بدخواهان، در هماوردی نابرابر، زورگویی پیشه کنند، تسلیم نخواهیم شد.
جواب تصویر نویسی انشای آزاد صفحه ۵۶ درس چهارم نگارش هشتم
🔶 موافقید تصویرسازی امروز به صورت کارگاهی، طی مراحل زیر انجام شود؟ پس شروع کنید.
١. تصویری از کتابهای درسی خود یا عکسی که خودتان از مناظر طبيعت گرفتهايد يا هر تصویر دیگری را که دوست دارید انتخاب كنيد و آن را در نوشتهتان توصیف کنید. یادتان باشد دوستان شما نباید آن تصویر را ببینند.
٢. انشایتان را برای دوستانتان بخوانید. آنها با گوش دادن به انشای شما تصوری در ذهن خود ایجاد میکنند.
٣. دوستانتان براساس تصور ذهنی خود دربارۀ تصویری که شما توصیف کردهاید صحبت میکنند.
۴. حالا تصویر را به دوستانتان نشان دهید.
۵. برداشت دوستان شما چقدر به تصوير واقعى نزدیک است؟
پاسخ: برای نمونه تصویر زیرا انتخاب کرده ایم که در ادامه به توصیف پرداخته ایم.
بخش آغازین (مقدمه) : شبی برفی بود. دانه های بلورین برف، هم چون مسافرانی در باد سفر نه چندان طولانی خویش را از مبدا ابر های تیره و تاریک به زمین طی میکردند. کمی بعد زمین رخت سپید بر تن کرده و سپید پوش شد.
بخش میانی (بدنه یا تنه) : دانه های برف نیز از این که زمین برای آن ها مانند مادری مهربان آغوش گسترانده بود خوش حال شدند. بچه ها هم برای شنیدن خبر تعطیلی بی تابی میکردند ، ولی خود را از بازی با برف محروم نمی دانستند. آن شب تاریک با بارش برف تبدیل به منظره ای زیبا از دانه های سفید و خجالتی برف شده بود.
در آن شب ماه که چراغ راه شب و در شب بسیار زیبا، درخشان و سفید است از زیبایی و درخشش دانه های بلورین برف جذابیت و زیبایی دوچندان یافته بود و ابر ها هم مانند پدرانی دل سوز و مهربان خود را برای مقابله با خورشید صبح روز بعد آماده میکردند تا فرزندانشان در آسایش بمانند، ولی امان از دست این باد، همان بادی که ابر ها را به این طرف آورده بود، رابطه ی پدر و فرزند را خراب می کرد ، خوب دیگر، باد آورده را باد می برد.
آن شب دیگر شب نبود، بیشتر بچه ها مانند پرندگانی که تازه طعم لذت بخش آزادی را چشیده اند در ان شب برفی در حال جنبش و تکاپو بودند. پدران و مادران هم برای خرسند کردن دل فرزندانشان به تماشای خبر های شبانه ی تلویزیون نشسته بودند، تا با شنیدن خبر تعطیلی از آن شب برفی لذت بیشتری ببرند، گویی خود کودک هستند، آری آنان همان بچه های دیروزند.
بخش پایانی (نتیجه گیری) : آن شب دیگر شب نبود، بیشتر بچه ها مانند پرندگانی که تازه طعم لذت بخش آزادی را چشیده اند در ان شب برفی در حال جنبش و تکاپو بودند. پدران و مادران هم برای خرسند کردن دل فرزندانشان به تماشای خبر های شبانه ی تلویزیون نشسته بودند، تا با شنیدن خبر تعطیلی از آن شب برفی لذت بیشتری ببرند، گویی خود کودک هستند، آری آنان همان بچه های دیروزند. اما اگر تعطیل نمی شد چه! این ها بودند پاره ای از زیبایی های یک شب برفی
پاسخ درس قبلی: جواب درس سوم نگارش هشتم
توجه: شما دانش آموزان عزیز اگر می خواهید به راحتی به جواب های نگارش هشتم دسترسی داشته باشید، تنها کافیه جواب درس مورد نظرتان را به همراه عبارت « ماگرتا » در گوگل جست و جو کنید.
در این مقاله جواب سوالات فعالیت های درس 4 چهارم کتاب نگارش هشتم را به صورت کامل بررسی کردیم، شما دانش آموزان عزیز می توانید از قسمت دیدگاه، نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
عالی و بینظیر ممنون ❤️
انشا درباره قار قار کلاق نداشت
عالی بود مرسی👌
عالیه مطالبتون عالی هستند و بدون کپی کردن از سایت های دیگه❤️❤️😍
دمتون گرم🌹
خیلی خیلی ممنون خیلی خوب توضیح میدید
عالیی🌹
خسته نباشید خوب بود🌹
عالییییییییییییییییی بود دست شما درد نکنه ❤❤❤❤❤ زنده باشید.❤❤❤❤❤❤❤
Yes,Thanks
خوب بود.
عالی بود
ایول دمتون گرم👏👏👏عالییی بود💖
عالی بود
عالی بود مرسی 👌
عالیییییییی
عالی بود ؛گودبای
خیلی عالی بود دستتون درد نکنه زحمت کشیدین
خسته نباشید 😌👧😌👌😌👧😌🙄👲🍾
عالیییییییی