انشا در مورد پاک کن جادویی ⚡️ انشا جان بخشی به اشیاء پاک کن

انشا در مورد پاک کن جادویی با مقدمه و نتیجه : کاش پاک کنی داشتم که همه چیز را پاک می کرد و می توانستم از اول و تازه بنویسم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

مطلب پیشنهادی: انشا در مورد حیاط مدرسه

انشا در مورد پاک کن جادویی

مقدمه: کاش یک پاک کن جادویی داشتم تا هرجا را که دوست داشتم از برگ زندگی‌ام را پاک کنم. هر جا را که زجرم می دهد پاکش کنم و حالم خوب شود. آنجا که تنبلی و بی حوصلگی برایم دارد، آنجا که عمرم را تباه کرد، روزهایی که در تقویم زندگی‌ام کمی آزار دهنده و حاوی تصاویر دردناک است را پاک کنم.

بدنه: چه قدر راحت اشتباه می کردیم و نمی دانستیم قابل پاک کردن نیست. حال ان روزگاران تمام شده و من در انتظار معجزه ای هستم که روزهای سیاه زندگی مرا پاک کند. کاش پاکنی داشتم که خودکار همه چیز را پاک می کرد و جایش خوبی و خوشی و روزهای ناب را جا می زد. کاش خاطرات تلخم را فاکتور می گرفت و برای روزهای مانده عمرم خطی جدید در نظر می گرفت.

درس نخواندن ها، بی احترامی ها، بی ادبی ها و نادانی‌هایم را پاک می کرد و جایش صندوقچه زیبایی می گذاشت که پر از عشق و درستی و امید بود. کاش دستی جادویی با پاکنی تمیز و سفید از راه می رسید. کاش حواشی تاریک را بر می داشت و به جایش نقش زیبای عشق می زد. پاک کن خوبم بیا و برایم هر آنچه که لازم است را بردار و ببر در دوردست ها رها کن. بگذار خوبی و سفیدی دفتر عمرم جاوید بماند.

اگر پاک کنم را داشتم هیچ وقت نگران کرده‌هایم نمی شدم و برای خودم راحت بودم. هر وقت که می خواستم کنارم بود و من در حوالی عمرم کسی را داشتم که کمکم کند تا در کوره راه مشکلات خاطرات خوبی برجای بماند. کاش پاکنی داشتم که مرگ را از روی زمین بر می داشت و من می توانستم تا همیشه عزیزانم را داشته باشم. کاش آن پاک کن را تا همیشه قاب کنم و در نزد خود نگه داریم.

نتیجه گیری: کاش در طول عمر خویش حواسمان باشد که کاری نکنیم که از کرده خویش پشیمان شویم و دنبال پاک کن جادویی باشیم تا رفتارهای نادرست ما را پاک کند. کاش روزهای خوش عمر را درگیر تاریکی نکنیم که مجبور شویم دست به پاک کردن و عذر خواهی ببریم.

انشا در مورد جان بخشی به اشیاء پاک کن

مقدمه: عمر یک فرصت عالی و استثنایی و یک نعمت است.کاش خوب و مناسب استفاده کنیم تا از روزهای رفته‌اش درسی بماند و کوله بار حسرت روی دوشمان باقی نماند. کاش خط به خطش را دقیق و منظم و حساب شده بنویسیم و از این موهبت عظیم به خوبی مراقبت و محافظت نماییم.

بدنه: اگر پاکنی داشتم از او می خواستم که عمر رفته پدر را پاک کند و من به جایش عمری جوان از خدا بخواهم. کاش می توانستم دست و پای دردمند مادرم را با کمک پاک کن قدیمی و جادویی عوض کنم و برایش دست و پایی جدید تهیه کنم. کاش آن پاک کن می توانست روح بلند پدرم را در جسمش نگه دارد و من بی پدر نمی شدم. کاش دفتر جوانیم را به دستش می دادم تا برایم نقش و نقوش دختران جوان را زنده کند و من بتوانم سخن زلفشان را باز گو کنم.

کاش دلم را به دریا می زدم و پاک کن را تا همیشه در کنار خودم نگه دارم. کاش می توانست موهای سفید مادر را برگرداند و برادر جوانم را هم در کنارم ببینم. کاش روزگار از این پاک کن ها فراوان داشت و من می توانستم هر آنچه که مطلوب نیست را از صفحه عمرم پاک کنم. کاش پاک کنی داشتم که خاطرات خوب را در صفحه و دفتر و عمرم جامی کرد و تمام دردها و مشکلات و ناملایمات را از صفحه زیبای عمرم برمی داشت.

کاش می توانست جوانی پدرم را برگرداند و یا آن روزهای خوش که در حوالی کوچه آفتاب با برادر و خواهرم بازی می کردم را دوباره زنده کند. کاش پاک کن جادویی من همیشه در کنارم برایم می ماند. کاش روز اول مدرسه را برایم جذاب می نوشت ،کاش آن دلتنگی و اضطراب را از روی آن صفحه پاک می کرد، کاش می توانست برایم دوستی خوب پیدا کند. دلم می خواهد پاک کنی داشته باشم که همه گلها و بنفشه و همه زیبایی ها را در دفترم بنویسد یا جایی برای شان باز کند. پاک کن جادوی تو را کجا می توانم پیدا کنم، که هر طور که دلم می خواهد عمرم را سفید و زیبا حفظ کنی.

نتیجه گیری: کاش عمری را زیبا می نوشتم تا نیاز به پاک کن نباشد. کاش از روزهای زندگی خوب و خوش استفاده کنیم و عمر را به بطالت نگذرانیم. کاش گلها و بنفشه ها را دریابیم و در دفتر زندگی بهار نامشان را بنویسیم. عمر را غنیمت بدانیم و از روزهای رفته پشیمان نشویم.

انشاهای پیشنهادی:
انشا درباره چرا کتاب می خوانیم
و
انشا در مورد جان بخشیدن به اشیا

☑️ به پایان متن های انشا در مورد پاک کن جادویی رسیدیم، حتما نظرات خود را در مورد این متن در بخش نظرات برای ما بنویسید.