انشا در مورد ظاهر مادر ❤️ + مقدمه و نتیجه گیری

انشا در مورد ظاهر مادر ؛ مادرم هر نوع پوشش و ظاهری دارد برای من قابل پرستش است و دوست می دارم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

مطلب پیشنهادی: انشا درباره توصیف چهره مادر

انشا در مورد ظاهر و رفتار مادر

مقدمه: نامش مادر است، فرشته زمینی که برای شادی سلامتی و تندرستی من هر کاری می کند، دست هایش گاه خشن زخمی، گاهی رنگ سبزی و زمانی هم بریده، گاهی وقت ها که می بینم در آشپزخانه ایستاده و پای گاز غذا می پزد حالم گرفته می شود.

بدنه: او یک فرشته است چرا فرشته باید زحمت بکشد، چرا فرشته باید سخت ترین کارها را انجام دهد، چرا فرشته باید همیشه نگرانم باشد، چرا فرشته باید همیشه در مقابلِ سخت ترین روزهای من قد علم کند. روزهایی که کارش زیاد است خستگی از سر و رویش می بارد، نای حرف زدن هم ندارد، اما وقتی صدایش می کنم با صدای بلند می گوید جانم.

مادر گاهی چشم هایش توان ندارند، از بیداری های دیشب می فهمم که خسته و رنجیده است، اما کمر خم نمی کند حرف نمی‌زند و همواره پابرجا ایستاده است. هیچ وقت ظاهرش برایم مهم نبوده، او همیشه برایم بهترین است حتی اگر لباس هایش مرتب و شیک و اتو زاده نباشد، دستهایش هرچند خسته و زخمی ولی گرم و مهربان است. نگاهش هر چند بی تاب و بی رمق اما همان نگاهش گرمای من است.

آشپزی است که نه مزد می خواهد و مواجب، او کسی است که با تا پای جان برای من ایستاده است ،خسته نمی شود خوابش نمی آید، گرسنه نیست، طاقتش زیاد است، هیچ وقت دلتنگ می‌شود همیشه همه خواسته هایش را پنهان می‌کند تا من درد نکشم.

او هیچ وقت خرید لباس نو نمی کند و همیشه اولویتش کودکانش هستند. نه هوایی دارد و نه خواهشی، همه چیزش مطابق با برنامه خانواده تنظیم می شود و خوب می داند که ستون و چراغ خانه است. مادر خوبم تا پای جان دوستت دارم. تو چشم و دل و نور دیدگان منی و من می پرستمت.

نتیجه گیری: هیچ وقت از ظاهر مادرت شرم زده نشو که هر چه قدر هم که برایت ناخوشایند باشد باید بدانی که دوست داشتنی است و تو باید عاشق ظاهرش باشی، او همان کسی است که شب تا صبح به پای تب تو بیدار بوده و برایت زحمت کشیده است. قدر زحمت هایش را بدان و برای سلامتی او دعای فراوان کن.

انشاء درباره چهره زیبا مادرم با مقدمه و نتیجه

مقدمه: مادر خوبم سلام، هرجا هستی تنت سالم، هیچ وقت ظاهر و پوشش برای من مهم نیست. تو همان فرشته ای که در حوالی بهشت هستی و دلخوشم به هوای تو..

بدنه: مادر خوبم دست خسته و زخمی تو مرهم درد من است و من به گرمی می فشارمش، مادر خوبم وقتی در اوج گرمای تابستان در گوشه آشپزخانه غذا می پزی و حرفی نمی زنی ، روزهایی که در سرمای زمستان با پای پیاده تا مدرسه همراهیم می کنی، اصلا مهم نیست که ظاهرت چگونه است، تو مادر ایثارگرم می توانستی کنار بخاری بخوابی و مرا تنها راهی کنی، مادر خوبم مرا ببخش که حواسم به تو نبود و گاهی خسته به خواب می روی، مادر قشنگم مرا ببخش که گاهی نمی توانم محبت هایت را جبران کنم.

مادر خوبم هرچند چشم‌هایت خسته است، اما برای من دریاست، قلبت پرتپش است ولی همین تپش های قلبت نبض زندگی من است. مادر خوبم شاید تو فرصت نکنی شیک بپوشی و شاید دغدغه تو شیک پوشی کودکانت باشد، اما تو ملکه دنیای منی و بلقیس صبای شهر من، تو الیزابت و بزرگترین بانوی قلبم هستی و من روز تو را در دلم ملکه صدا می کنم. فرشته رویاهای من برایت بهترین لباس و پوشش را مهیا می کنم.

تو بهترین خلقت خدایی که به من رسیده‌ایی، تو همان عروسک دریایی هستی که بی آرایش بر تارک خانواده بهترین هستی، مادر خوبم هرچه قدر هم که خسته باشی و دردمند من تو را چون گلی تازه روی دوست دارم و هر روز می بویم. مادر خوبم تو وام دار زیبایی و جلودار عشق و مهر و وفایی، تو را که خوب نگاه می کنم خستگی از تنم می رود و می دانم که تو در اوج خستگی پر از انرژی هستی، مادر خوبم تو با هر لباس و ظاهر و کفش و لباس بهترین هستی، تو با هر مد و تیپ در راس قرار داری و من همواره تو را می پرستم.

نتیجه گیری: هیچ وقت مادر را با مادران دیگر مقایسه نکن، ظاهر مادرت تو را ناراحت نکند و بدان که مادرت برای اینکه فرزندانش در آرامش و آسایش باشند، هر زحمتی را به جان می خرد و تحمل می کند. هیچ گاه در میان مردم با مادرت تند و نامناسب سخن مگوی و قدرش را بدان

انشاهای پیشنهادی:
انشا در مورد چهره ای که هرگز فراموش نخواهم کرد
و
انشا در مورد لالایی مادر

☑️ در این نوشته انشا در مورد ظاهر مادر را مطالعه کردیم، اگر دیدگاهی درباره این موضوع دارید حتما آن را از بخش نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.