انشا در مورد سفر به شمال با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا در مورد سفر به شمال: هر سال یکی دو بار به اتفاق خاله و دایی به شمال سفر می کنیم و خاطرت خوبی را رقم می زنیم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد مضرات اضافه وزن و چاقی

انشا در مورد سفر به شمال

مقدمه: شمال ایران به دلیل نزدیکی به دریای خزر دارای آب و هوای معتدل و مرطوب بوده و هر سال تعداد زیادی از مسافران از سراسر کشور به این منطقه سفر می کنند. دو استان گیلان و مازندارن با مناظر دیدنی و جهانی همواره مورد نظر تمامی گردشگران هم بوده اند.

بدنه: مناطقی باریک از سواحل دریای خزر دارای آب و هوایی دوست داشتنی با گلدان های همیشه سبز شمعدانی و میخک پذیرای مهمانان زیادی است. من و خانواده ام به اتفاق خاله و دایی و بچه هایشان هر سال به این منطقه جذاب و دوست داشتنی سفر می کنیم و از نزدیک دریا را دیده و در ساحل گرم و میان شن های نرم دراز کشیده و دوش آفتاب می گیریم.

درختان ناز و پر از شکوفه را می بینم و جاده های باریکی که دالان درختی زده اند و خنکای سایه شان تن مسافران را نم دار می کند. صدای پرندگان و آواز قناری و جیک جیک گنجشک ها و نوای دلنواز موج دلم را می برد و هر بار که نام شمال بر زبانم جاری می شود، حس سفر کردن در من زنده می شود و دوست دارم بساط چای و کباب را در جنگلی دور به راه اندازم.

اما یادمان باشد ما در مقابل حفظ محیط زیست هم مسئولیت های زیادی بر عهده داریم، همان گونه که پدران  ما این نعمت های خدادادی را به ما سپردند، ما هم موظف هستیم که این موهبت های بی نظیر را به دست آیندگان بسپاریم.

کم کم ساک را بستیم و به راه افتادیم نزدیکی شهر منجیل و رودبار آب و هوا و نمای شهر و جاده هم عوض شد و طبیعتی زیبا و پر رمز و راز خودش را نشان داد.

نتیجه گیری: خدای این همه زیبایی ها را شکر که چنین موهبت های بی مانندی را رایگان به ما هدیه کرده است. بیایید تلاش کنیم که درخت و جنگل و طبیعت همواره سالم و زیبا بمانند و همه علاقه مندان بتوانند از آن استفاده کنند.

انشا در مورد سفره به جاده های سبز شمال

مقدمه: مناطقی بکر و پر از رمز و راز که در ان تعدادی درختان انگار سر به گوش هم فرو برده اند و برای هم درد دل می کنند، کاج وافرا در کنار هم هستند و با هم زمزمه می کنند که کاش امسال مسافران چاقو و جسم داغ به من نزنند. کاش کمی در کنار هم بنشینند و ما حرف هایشان را بشنویم.

بدنه: شهرهای نزدیکی که فاصله چندانی با هم ندارند و گاهی در میان جاده سروکله حیوانی خانگی پیدا می شود و جاده را برای مدتی می بندد، روزی که قصد سفر به شمال را داشتیم را خوب به یاد دارم، ساعت ۵ صبح همه خواب آلود به راه افتادیم و در نزدیکی یکی از شهرهای استان گیلان بود که بساط صبحانه را به راه انداختیم وزیر سایه درختان نشستیم و حرف زدیم.

من  با خود دفتری برده بودم و به هر شهر که می رسیدم یادداشتی هرچند کوتاه بر می داشتم و بین راه مرور می کردم. چه درختان جالب و خوش بر و رویی که هر کدام برای خود عروسی طناز هست. گلدان های بنفشه و میخک و شمعدانی که بزم و مهمانی دارند و چون نوعروسان جلوه گری می کنند.

رودهای کم آب و پر آبی که از هر گوشه و کنار در راه هستند و در انتها به آغوش دریا می پیوندند.  به شمال که می روید، دنیای زیبا و جذابی را تجربه می کنید و می توانید چند روزی دور از دغدغه های روزمرگی و زندگی به استراحت بپردازید.

دریا را با همه ی جذابیتش از نزدیک ببینید. قایق ها را نگاه کنید و گاهی گشتی روی آب بزنید و خالق این همه عجایب را لمس کنید. صدف های زیبا و هزار رنگ را جمع کنید و برای دوستان هدیه بیاورید.

مناظر چشم نوازی که هیچ وقت از خاطر انسان نمی روند و هر روز عشق را به همه نثار می کنند. روزهایی به یاد ماندنی که هر لحظه اش با صدای روح نواز پرنده ای زیباتر می شود . مناظر پر از جذابیت شالیزارهای زمردین که بوی خوش بوی ایرانی همه جا را پر کرده است.

رنگین کمان پر رنگ و رویی که پس از هر باران قلب و روح را نوازش می دهد. آفرین به خالق این همه مناظر که بی طرح و نقشه همه را به بهترین صورت به تصویر کشیده است. شمال یعنی روح زندگی و دریا یعنی لمس خدا از نزدیک

نتیجه گیری: شمال ایران یعنی نگین سبز ایران بهترین مکان برای تفریج و شادی و سرور است. کاش قدرش را بدانیم و برای پاسداریش تلاش کنیم. این طبیعت متعلق به همه نسل های آینده است.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد بت پرستی
و
انشا در مورد جدایی تلخ برگ از درخت
و
انشا درباره سیب از زبان خودش

☑️ به پایان انشا درباره سفر به شمال رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.