ادبیاتفرهنگ و هنر

انشا در مورد کودکان کار با مقدمه و نتیجه

متن های انشاهای زیبا و توصیفی درباره کودکان کار و سختی کار آن ها

انشا در مورد کودکان کار : نامش محمد است و دو سال است که ترک تحصیل کرده است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

مطلب پیشنهادی: انشا در مورد ذات انسان

انشا در مورد کودکان کار

انشا در مورد جانشین یک کودک کار باشید

مقدمه: دو سال است که پدرش مرده و کار می کند. هر روز با طلوع خورشید از خانه بیرون می زند و با خورشید سر به بالش می گذارد. گاهی نان خشک جمع می کند و زمانی واکس می زند، گاهی شیشه ماشین می شوید و زمانی هم گل فروشی، کارش فصل به فصل فرق دارد.

بدنه: روزهایی که مادرش سرکار نمی رود و خرج کفاف نمی دهد،محمد مجبور است که کمک خرج شود و چاره نیست. مادرش هم ناتوان شده و دستش از رخت شویی و کار ترک برداشته است . محمد به سختی گونی ضایعات را حمل می کند و ان طرف مردی حاجی با ماشینی شاسی بلند ایستاده و مشغول خوردن نوشابه خنک است.

چه قدر راحت است و پول دار، راستی چند نفر تو کشور ما راحت زندگی می کنند و مشکلی ندارند. محمد هر بار زیر گونی کمر خم می کند تا مادر دستش را جلوی نامرد دراز نکند و سرش بالا باشد. مدرسه و درس هم که آرزو شد و کم کم فراموش می شود. روزهایی که با خوبی و خوشی مدرسه می رفت، خاطره شد و حال اندوهی جانکاه مانده است. کفشش پاره و لباسش هم کهنه شده و حتی روی مدرسه رفتن هم ندارد.

روزی که برایش کتانی نو دادند دو سال پیش بود و حال دو سال از آن روز گذشته است و حال کفشش هم پاره شده است.نه نانی و نه غذایی، صبح تا غروب کودکی مظلوم زیر آفتاب گرم و سرمای دی ماه تن خسته می کند و درد می کشد. سرپناهی ندارد و همیشه آواره است.

نتیجه گیری: کودکان کار هم از این سرزمین هستند و باید از تحصیل و آموزش برخوردار باشند و راحت زندگی کنند. کودک کار درس و خانه و کیف و کفش و رفاه می خواهد.

انشاء درباره کودکان کار با مقدمه و نتیجه

مقدمه: نامش کودک کار است و مجبور است که کارهای طاقت‌فرسا هم انجام دهد. شب و روز ندارد و به جایش ثروتمندان در ناز هستند. تمام روز راه می رود و اخر شب هم سر بر سنگ می گذارد و می رود.

بدنه: مینا دختر همسایه را چند باری دیده‌ام که سر چهارراه گل می فروشد و به مدرسه نمی آید. یک بار گه دیدمش پرسیدم مینا چرا نمیای مدرسه، سرش را پایین انداخت و گفت مادرم کار دارد و من باید کمکش کنم. کم کم خیاطی کنم و کمک خرج شوم. کلی ناراحت شدم و تلفن را برداشتم و به عمویم زنگ زدم و برای مینا درخواست کاری کردم.

کم کم مینا به مدرس برگشت و گاهی عصرها فقط برای کمک به خیاطی می رفت. با خودم گفتم که چرا نباید مریم به مدرسه برود، چرا مادر هنوز کار می کند و چرا متین سر کوچه آدامس می فروشد، مگر این کشور ثروتش هنگفت نیست، مگر مردم روی نفت ننشسته اند، مگر گاز مال مردم ما نیست، سهمشان کو و کجاست. گروهی در ناز و نعمت و گروهی در درد و بدبختی، گروهی در سفرهای خارجی و عده ای هم کنج بیمارستان؟

گروهی در خوشی و عده ای هم در بیماری و درد، شب ندارند و روزشان به خشونت می گذرد، کفش های پاره و همیشه گرسنه و تشنه اند، روزهای سختشان تمامی ندارد و همیشه در عذابند. زمستان نامرد است و امانشان بریده می شود. خرج در می آورند و مرد نان اور، خشت زنی می کنند و کارگری، سر چهار راه گرسنه و تشنه منتظرند، شب که می شود بالششان سنگ است.

روزگار امان نمی دهد و طاقتشان کم شده، نازنین دوام بیاور، شیرمرد کوچک دوام بیاور و از چیزی مهراس که روزی تو هم مثل آنان خواهی شد. امروز آمار دانش آموزانی که ترک تحصیل کرده اند روبه افزایش است و باید دلیلش بررسی شود. جوانان و کودکان هم بازی کردن را از یاد برده اند و در کوچه ها دنبال مشتری هستند و فروش لوازمشان.

نه خوابی و نه خوراکی، گاهی نوازش کنیم و دلداری بدهیم و نان و غذایی، کاش زمین دهن باز کند و مادری و پدری که شرمنده اولاد هستند فرو روند. کودک معصوم کار، می دانم درد می کشی، ولی درس بخوان و روی دست همه بلند شو. درس را پله ترقی کن و برای همه کسانی که تو را کوچک می شمردند دست تکان بده.

نتیجه گیری: هیچ وقت کودک کاری را به مسخره نگاه نکنید و بدانید روزی همه چیز تغییر خواهد کرد و دنیا دست آنها قرار خواهد گرفت. به کودک کار تحصیل و درس را یاد اوری کنیم و کمک کنیم درس بخواند.

انشاهای پیشنهادی:
انشا در مورد غم و شادی
و
انشا در مورد ظاهر و باطن انسان ها

☑️ به پایان متن های انشا انشا در مورد کودکان کار رسیدیم، اگر دیدگاهی درباره این موضوع دارید حتما آن را از بخش نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

موسوی پوران

هم‌بنیانگذار مجله ماگرتا ، زندگی ۲۴ ساعته روی خط آنلاین دهکده جهانی وب . تحلیلگر و متخصص تولید محتوای با ارزش و با کیفیت هستم و ۸ سالی می شود که وارد دنیای دیجیتال شدم. مدیر تیم تحقیق و توسعه شرکت هستم. بالاترین لذت برای من انجام کار تیمی ست.

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو + پانزده =