انشا در مورد فوتبال ⚽+ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا در مورد فوتبال : از کودکی دوست داشتم فوتبالیست شوم و در تیم های معروف و مشهور جهان بازی کنم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا درباره مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

انشا در مورد فوتبال

مقدمه : فوتبال یک بازی معروف و دوست داشتنی است که تیم های معروف جهانی داشته و گاهی یک خبر از فوتبال جهان را در شک خبری فرو می برد. این بازی مهیج که در مستطیل سبز انجام می شود دارای طرفداران زیادی بوده و گاهی تمام جهان برای یک دیدار در هیجانی عجیب فرو می رود.

بدنه: دو تور زیبا سوار بر دروازه و یک مستطیل سبز که چمنی خوشرنگ داشته و به صورت مرتب و طبق قوانین بازی خط کشی شده است. هر تیم در زمین بازی 11 نفر بازیکن دارد و دارای 3 مربی می باشد که هر مربی وظایفی خاص بر عهده دارد. مربی دروازه بان، سرمربی و یک نفر مربی است. هر تیم دارای تعدادی ذخیره است که در زمان خاصی و با صلح دید مربیان وارد زمین می شوند. هر بازی دارای 4 داور است که یک داور در وسط بوده و داوران دیگر کمک هستند.

قوانین فوتبال جهانی بوده و هر فرد یا بازیگر فوتبال موظف به رعایت قوانین فوتبال است. استفاده از دست در فوتبال ممنوع بوده و خاطی کارت زرد خواهد گرفت. در محوطه دروازه اگر مدافعی فرد مهاجم را به زور و خطا متوقف کند، خطای پنالتی گرفته شده و یک ضربه مستقیم به سمت دروازه زده خواهد شد.

خطای دیگری که در فوتبال وجود دارد آفساید نام دارد که در آن فرد مهاجم جلوتر از مدافع پا به توپ به سمت دروازه حرکت کند. قانون آوانتاژ یکی از قوانین زیبای فوتبال است که اگر خطای رخ داده در بازی به نفع فردی باشد که پا به توپ است، بازی ادامه یافته و خطا گرفته نمی شود تا بازی متوقف نشود.

نتیجه گیری: فوتبال یک بازی مهیج است که بیشتر جوانان دارای یک تیم مورد علاقه هستند و دوست دارند که تیمشان هر چهار سال به بازی های جام جهانی راه یابد. این یک بازی نیست که نمایش اتحاد و مهربانی مردم قاره های مختلف بوده و در زمین بازی اخلاق و مهروزی و دوستی نمایش داده می شود.

انشا در مورد تیم فوتبال کلاس ما

مقدمه: بچه که بودم همیشه آرزو داشتم که در مستطیل سبز بازی کنم و برای خودم برنامه داشتم که در ردیف بازیکنان بزرگ جهان قرار گیرم. رونالدو و زیدان و علی دایی، مردانی که هم اخلاق دارند و هم تکنیک. دوست داشتم در تیم های مطرح جهان توپ بزنم و مانند خورشید بدرخشم.

بدنه: هر غروب که می شد توپ پلاستیکی را برمی داشتم و به کوچه می رفتم. کم کم یاد گرفتم توپم را دولایه کنم و محکمش کنم. با یک کتانی که همه تابستان آن را می پوشیدم.  کم کم یاد گرفتم و روش های یارگیری و قوانین بازی را با خودم مرور می کردم. چه قدر خوب می دویدم و قدم هایم استوار شده بود.

می دانستم که محوطه ۱۸ قدم چیست و وزن استاندارد توپ فوتبال چه اندازه است. می دانستم که زمان یک مسابقه فوتبال دو نیمه ۴۵ دقیقه است که گاهی ممکن است به وقت اضافه هم کشیده شود. دانستم که داوران در اطراف زمین قرار می گیرند و از دور بازی را مدیریت می کنند.

خطاهای بازی را شناختم و به درستی همه را تمرین کردم. به دبیرستان که آمدم تمام قوانین بازی را می دانستم و آماده بازی برای تیم مدرسه بودم. با مربی ورزش همراه شدم و هنوز هم با وجود اینکه دانشچو هستم با عشق و علاقه بازی می کنم. در کنار فوتبال آموختم که اخلاق و انسانیت و رفتار و منش پهلوانی از هر چیزی مهم تر و بهتر است.

فهمیدم که فوتیال یک یازی نیست و مستطیل سبز میدان فرو خوردن خشم است و من باید در اوج عصبانیت انسان باشم. آموختم که فوتبال فقط یک بازی است و انسانییت یک منش، دانستم  محوطه ۱۸ قدم نزدیکترین مکان به دروازه است و اما مهربانی هم بهترین راه رسیدن به کمال و نوع دوستی و عشق ورزیدن است.

گاهی در فوتبال بازیکن عوض می شود و جایش را به دیگری می دهد، زندگی هم همین طور است، یکی می آید و دیگری می رود. فوتبال را با تمام وجود بازی کردم، مانند زندگی که هرچه در توان داشتم، گذاشتم و حالا یک مربی معروف هستم و برای زندگی هم کم نگذاشتم و به یک موضوع پی بردم که همه زندگی مانند زمین فوتبال است و باید حدودش مشخص و انسان هایش هم در حد و اندازه خویش باشند تا به نتیجه مطلوبی برسم.

نتیجه گیری: زندگی یک بازی است که همه در زمینش هستیم. همه قوانین را که رعایت کنیم برنده خواهیم شد. بهتر است تلاش کنیم که خطاهای بازی کمتر شود و کارمان به کارت قرمز نکشد.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد ورزش والیبال
و
انشا درباره ورزش و سلامتی
و
انشا و گزارشی درباره ی دیدار دو تیم ورزشی

☑️ به پایان انشا درباره فوتبال رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.