زندگینامه هوشنگ مرادی کرمانی: از کودکی در کرمان تا جهانی شدن با قصههای مجید
زندگی نامه هوشنگ مرادی کرمانی ؛ از روستای سیرچ تا قله ادبیات ایران، نگاهی به زندگی، آثار و اندیشههای نویسنده «قصههای مجید»
هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده نامآشنا و چهرهای ماندگار در ادبیات کودک و نوجوان ایران، از آن دست هنرمندانی است که با قلم ساده اما عمیق خود، عشق، فقر، امید و انسانیت را در دل میلیونها خواننده جای داده است. او خالق داستانهایی است که از دل مردم برخاستهاند و به زبان دل آنان سخن میگویند.
مرادی کرمانی با آثاری چون قصههای مجید، خمره، مربای شیرین و تنور نهتنها نسلهای مختلف را با خود همراه کرده، بلکه در تاریخ داستاننویسی ایران، سبکی خاص و انسانی را پایهگذاری کرده است. او در نوشتههایش کودکی، روستا و عشق به زندگی را با بیانی صادقانه به تصویر میکشد — بیانی که هم ساده است و هم سرشار از معنا. در ادامه در بخش زندگینامه ماگرتا همراه ما باشید.

باکس پروفایل
| مشخصات | جزئیات |
|---|---|
| نام و نام خانوادگی | هوشنگ مرادی کرمانی |
| زادروز | ۱۶ شهریور ۱۳۲۳ برابر با ۷ سپتامبر ۱۹۴۴ |
| زادگاه | سیرچ از توابع شهداد استان کرمان |
| حوزه فعالیت | داستان نویسی ادبیات کودک و نوجوان فیلم نامه نویسی همکاری با رادیو و تلویزیون |
| تحصیلات و آموزش | دبیرستان در کرمان دوره دانشکده هنرهای دراماتیک تهران و مدرک لیسانس ترجمه زبان انگلیسی |
| آغاز فعالیت حرفه ای | از اواخر دهه سی با نویسندگی در رادیو محلی کرمان و سپس انتشار داستان در مطبوعات دهه چهل |
| زبان و سبک | نثر ساده و صمیمی طنز تلخ توجه به ضرب المثل ها و آداب عامه واقع گرایی با چاشنی شاعرانه |
| افتخارات شاخص | چهره ماندگار ۱۳۸۴ عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده جوایز داخلی و بین المللی از جمله هانس کریستین اندرسن برلین و جوایز شورای کتاب کودک |
| آثار شاخص | قصه های مجید، بچه های قالیباف خانه، خمره مربای شیرین، مهمان مامان، ته خیار، قاشق چای خوری، لبخند انار، شما که غریبه نیستید |
| ترجمه و اقتباس | آثار متعدد به زبانهای گوناگون ترجمه شده و از بسیاری از نوشته ها فیلم سریال و انیمیشن ساخته شده است |
کودکی که از دل کمبودها قصه ساخت
هوشنگ مرادی کرمانی در سیرچ به دنیا آمد و کودکی اش با فقدان مادر و مشکلات پدر سپری شد. زندگی در خانه پدربزرگ و مادربزرگ در روستایی کویری که آب و نانش با زحمت و صرفه جویی تامین می شد از همان ابتدا رابطه نزدیک او با رنج و امید را ساخت. عموی جوانش معلم روستا بود و کتاب را به خانه آورد و همین جرقه علاقه به خواندن شد.
وقتی به کرمان رفت تا درس را ادامه دهد سینما هم به زندگی او راه پیدا کرد و نگاهش به قصه شکل تازه ای گرفت. او بعدها بارها گفته است که کودکی از ذهنش بیرون نرفته و همین ماندگاری حس کودکانه دلیل نفس گرم روایت هایش است. در نوشته هایش فقر شرم آور نیست بلکه واقعیتی است که با شوخی مهربان و امید کوچک رام می شود.
از همان سنین نوجوانی حواسش به کلمه ها بود و به رادیو محلی کرمان راه پیدا کرد و متن نوشت. تجربه رادیو به او ریتم دیالوگ و گوش تیز برای زبان مردم داد و در مطبوعات سراسری دهه چهل با داستان هایی که حال و هوای طنز و واقع گرایی داشتند شناخته شد.

تحصیل و پوست انداختن در تهران
پس از دبیرستان در کرمان به تهران آمد. دانشکده هنرهای دراماتیک برایش مدرسه دیدن و شنیدن بود. در همان سال ها ترجمه زبان انگلیسی را هم جدی گرفت تا دسترسی اش به ادبیات جهان باز شود. برخوردش با نثر فارسی کلاسیک و ادبیات معاصر باعث شد بیانی بسازد که از یک طرف با ضرب المثل و زبان محاوره و از طرف دیگر با ایجاز و موسیقی کلام پیش می رود.
او بعدها صریح گفت عامیانه نویسی را از صادق چوبک آموخته است ایجاز را از ارنست همینگوی و گلستان سعدی و حس و تلخی رقیق را از هدایت و طنز را از چخوف و دهخدا و در سینما شیفته نئورئالیسم ایتالیا شد. همه اینها در نوشته های او نشسته و به همان دلیل روایت هایش هم برای کودک خوش می نشیند هم برای بزرگسال.

نخستین قدم های حرفه ای و تولد مجید
اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه نخستین کتاب هایش منتشر شد. اما نقطه عطف سال ۱۳۵۳ بود وقتی که مجید را آفرید پسرکی نوجوان از طبقه فرودست با مادربزرگی مهربان که او را بی بی صدا می زند.
قصه های مجید خیلی زود به محبوبیت رسید چون درباره زیست واقعی یک کودک در شهری واقعی حرف می زد. مجید اشتباه می کند رویایش بزرگ است و همه چیز را با زبان خودش می سنجد.
قصه های مجید سال ها بعد در تلویزیون و سینما هم جان گرفت و جمع بسیاری را پای تماشای قصه ای ایرانی نشاند. برای نویسنده هم این مجموعه حکم امضا را یافت و تا امروز با نام او گره خورده است.

نگاه اجتماعی از دل روزمره
مرادی کرمانی اجتماعی نویس است اما شعار نمی دهد. او از مدرسه و خانه و صف نانوایی و کوچه می نویسد همان جاهایی که اخلاق عمومی شکل می گیرد. در خمره بحران آب مدرسه به بحران رابطه و قدرت بدل می شود در بچه های قالیبافخانه نفس کودکی زیر تار و پود قالی گرفته می شود و در مربای شیرین یک قاشق شیرینی کوچک به پرسشی بزرگ درباره نظم و قانون بدل می شود.
این مهارت در تبدیل جزئی ترین رخداد به موقعیتی پرکشش همان چیزی است که آثارش را در کلاس و خانه و سینما قابل خواندن و دیدن کرده است.

زبان شیرین با نمک کرمان
او زبان را از مردم می گیرد و به خودشان بر می گرداند. ضرب المثل در کارهایش زینت نیست بلکه موتور حرکت روایت است. جملات کوتاه اند اما موسیقی دارند. طنز او نه نیش می زند و نه تعارف می کند. خنده کوتاه می آید تا اشک را عقب بزند.
همین مزه زبانی باعث شده کتاب هایش در اجرا برای بلندخوانی در کلاس و برنامه های آموزشی موفق باشند. اگر بخواهیم یک ویژگی اصلی برای سبک او نام ببریم همین هم نشینی سادگی و فکر است. می خندانی تا چیزی عمیق در ذهن بماند.

همکاری با رادیو تلویزیون و سینما
از همان آغاز با رسانه آشنا بود. برخی آثارش مستقیم برای اجرا در رادیو و تلویزیون نوشته شد و بخشی هم بعدها اقتباس شد. در دهه هفتاد وقتی مجموعه تلویزیونی قصه های مجید به کارگردانی کیومرث پوراحمد پخش شد بسیاری از خانواده ها هر شب پای تلویزیون نشستند.
سینماگران دیگری هم سراغ داستان هایش رفتند. خمره با کارگردانی ابراهیم فروزش در جشنواره های جهانی درخشید و کیسه برنج و تیک تاک و چکمه با کارگردانی محمدعلی طالبی به نمونه های موفق سینمای کودک بدل شد.
داریوش مهرجویی مهمان مامان را از داستانی با همین نام ساخت و فیلم به اثری محبوب در کارنامه او تبدیل شد. این پیوند مداوم ادبیات و تصویر بخش مهمی از اثرگذاری نویسنده در فرهنگ عمومی ایران است.

جوایز و جایگاه حرفه ای
مرادی کرمانی در داخل کشور بارها از سوی شورای کتاب کودک و جشن های کتاب برگزیده مورد تقدیر قرار گرفته است. در سطح بین المللی نیز به دلیل تاثیر اجتماعی آثارش برای کودکان و نوجوانان مورد توجه بوده است.
در میانه دهه هشتاد از او به عنوان چهره ماندگار تقدیر شد و عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی نشان داد که جامعه ادبی او را فقط نویسنده محبوب نمی داند بلکه حافظ و خالق زبان هم می شناسد. آنچه جوایز نمی توانند نشان دهند محبوبیتی است که از کلاس های درس تا جمع های خانوادگی ادامه یافته است.
زندگی شخصی و خلوت نویسنده
اطلاعات زندگی خصوصی او همواره در سایه کار حرفه ای اش قرار داشته و هیچ گاه شخصیت رسانه ای پرحاشیه نبود. کودکی سخت و سال های جوانی با کار و درس در تهران از او نویسنده ای عملگرا ساخت که عادت به نظم و پشتکار دارد.
رفت و آمدش با دانش آموزان و معلمان در نشست های کتابخوانی فراوان بوده و به تجربه مستقیم شنیدن از مخاطب باور دارد. هویت کرمانی او هرگز از نوشته ها جدا نشده است و هر بار که از سفر به زادبوم حرف می زند از تازه شدن زبان و تصویر ذهنی می گوید.

حاشیه ها و آنچه وایرال شد
محبوبیت سریال قصه های مجید سبب شد شخصیت ها و تکه دیالوگ هایش به فرهنگ عامه راه پیدا کند. سال ها پس از پخش سریال و فیلم ها هر بار که بازیگرانش در گفت و گوها حاضر شدند بخش هایی از خاطرات پشت صحنه بازنشر و دست به دست شد.
در دوره شبکه های اجتماعی عکس های نویسنده در مدرسه ها و برنامه های داستان خوانی فراوان دیده شد و جمله های کوتاه از مقدمه ها و گفت و گوهایش درباره قدر دانستن کودکی و کتاب زیاد بازنشر شد. انتشار دوباره کتاب شما که غریبه نیستید و نسخه های صوتی آثار پرمخاطب شد و در سال های اخیر معرفی دوباره خمره و ته خیار و قاشق چای خوری در قالب صوتی میان کاربران فراگیر شد.
بخشی از حواشی هم درباره دقت در اقتباس های سینمایی بود جایی که طرفداران بر وفاداری به روح متن تاکید داشتند و همین گفتگوها گاهی در شبکه ها ترند شد.

امضای نوشتار هوشنگ مرادی کرمانی
اگر بخواهیم امضای او را در یک عبارت خلاصه کنیم باید گفت بزرگسالانه برای کودک و کودکانه برای بزرگسال می نویسد. یعنی دنیا را جدی می گیرد اما با زبان بازی و امید روایت می کند. شخصیت هایش تیپ نمی شوند. مجید کودک باهوشی است اما خودش است و قهرمان شکست ناپذیر نیست.
مدیر مدرسه در خمره فقط یک مقام خشک نیست بلکه انسانی است که در فشار حفظ نظم گیر کرده است. این نگاه انسانی به نقش ها باعث می شود کتاب در کلاس درس به بحث اخلاقی ساده فروکاسته نشود بلکه گفت وگوی واقعی درباره موقعیت ها بسازد.
تاثیر در آموزش و پرورش و کتابخوانی
آثار او از دهه شصت به بعد در مدرسه ها بلندخوانی شد و معلمان برای کار گروهی و نمایشنامه خوانی از آنها استفاده کردند. چون قصه ها کوتاه و ریتمیک اند و زبانشان ساده است دانش آموزان می توانند با آنها تمرین بیان کنند و درباره نظم و مسئولیت و دوستی حرف بزنند.
همین کارکرد آموزشی بخش مهمی از ماندگاری کتاب هاست. بسیاری از نسل ها اولین تجربه لذت بردن از داستان فارسی معاصر را با قصه های او داشته اند و این یعنی ورود به ادبیات از دری که بوی نان تازه می دهد.

جدول آثار داستانی چاپ شده
| سال انتشار | عنوان | قالب | یادداشت موضوعی یا جایگاه |
|---|---|---|---|
| ۱۳۴۹ | معصومه | مجموعه داستان | نخستین کتاب رسمی نویسنده |
| ۱۳۵۱ | من غزال ترسیده ای هستم | مجموعه داستان | تجربه های آغازین در طنز تلخ |
| ۱۳۵۸ | قصه های مجید | مجموعه داستان پیوسته | شناخته شده ترین مجموعه نویسنده و نقطه عطف کارنامه |
| ۱۳۵۹ | بچه های قالیبافخانه | رمان کوتاه | پرداخت اجتماعی درباره کار کودک برگزیده جوایز داخلی و بین المللی |
| ۱۳۶۱ | نخل | مجموعه داستان | روایت های جنوب و کویر |
| ۱۳۶۱ | چکمه | داستان بلند | بعدها مبنای فیلم سینمایی |
| ۱۳۶۸ | خمره | داستان بلند | بحران آب مدرسه و گفتگو درباره نظم و همبستگی |
| ۱۳۷۱ | مشت بر پوست | داستان | تجربه روایی متفاوت با محور موسیقی و صدا |
| ۱۳۷۳ | تنور | داستان | ادامه جهان کویر در استعاره های گرم |
| ۱۳۷۷ | مربای شیرین | رمان نوجوان | قانون و نظم از دل یک شیرینی کوچک بهانه گفتگوی بزرگ می شود |
| ۱۳۷۸ | لبخند انار | مجموعه داستان | نثر موجز و تصاویر بومی |
| ۱۳۸۰ | مهمان مامان | داستان | با اقتباس سینمایی موفق شناخته تر شد |
| ۱۳۸۲ | نه تر و نه خشک | داستان | بازی زبانی و شوخی های روزمره |
| ۱۳۸۴ | شما که غریبه نیستید | زندگی نگاره | روایت خودزندگی نامه ای طولانی و پرخواننده |
| ۱۳۸۶ | پلوخورش | داستان | طنز خانواده محور |
| ۱۳۸۶ | مثل ماه شب چهارده | داستان و متن نمایشی | بعدها اقتباس تلویزیونی شد |
| ۱۳۸۸ | نازبالش | داستان | برای گروه سنی کودک با ظرفیت نمایش |
| ۱۳۸۸ | هوشنگ دوم | داستان | تجربه طنز متا و خودارجاع |
| ۱۳۹۳ | ته خیار | مجموعه داستان | طنز اجتماعی با زبان روز |
اقتباس های سینمایی و تلویزیونی
| نام اثر اقتباسی | مدیوم | کارگردان | منبع ادبی |
|---|---|---|---|
| قصه های مجید مجموعه تلویزیونی و سه فیلم سینمایی | تلویزیون و سینما | کیومرث پوراحمد | مجموعه قصه های مجید |
| خمره | سینما | ابراهیم فروزش | داستان خمره |
| چکمه | سینما | محمدعلی طالبی | داستان چکمه |
| کیسه برنج | سینما | محمدعلی طالبی | داستانی از مجموعه نویسنده |
| تیک تاک | سینما | محمدعلی طالبی | داستانی از مجموعه نویسنده |
| مهمان مامان | سینما | داریوش مهرجویی | داستان مهمان مامان |
| مثل ماه شب چهارده | تلویزیون و یک فیلم | محمدعلی طالبی | متن نویسنده |
| انیمیشن خمره | پویانمایی سریالی | گروه ایرانی | برداشت آزاد از خمره با حضور در جشنواره های جهانی |
| داستان صنوبر با نام بیگانه | سینما محصول افغانستان | صدیق برمک | روایت کوتاه نویسنده با بومی سازی |
فیلم نامه ها و متن های نمایشی
| عنوان | نوع | یادداشت |
|---|---|---|
| طغیانگر | فیلم نامه | همکاری نگارشی |
| کاکلی | فیلم نامه | قصه نوجوان و هویت |
| تیک تاک | فیلم نامه | همکار در نگارش |
| کیسه برنج | فیلم نامه | همکاری در ایده و روایت |
| مهمان مامان | فیلم نامه اقتباسی | مشارکت در گسترش ادبی به درام |
| کبوتر توی کوزه | نمایشنامه | متن اجراپذیر با زبان موجز |
| پهلوان و جراح | نمایشنامه | ایده اخلاق و قدرت |
| ماموریت تلویزیونی | نمایشنامه تلویزیونی | متن مناسب تولید استودیویی |
جوایز و افتخارات مهم
| عنوان جایزه یا افتخار | سال یا بازه | توضیح |
|---|---|---|
| کتاب برگزیده سال برای جلدهای قصه های مجید | دهه شصت | انتخاب از سوی نهادهای کتابخوانی |
| تقدیر شورای کتاب کودک برای بچه های قالیبافخانه | ۱۳۵۹ | نخستین تقدیر جدی نویسنده |
| توجه و جوایز بین المللی به خمره در جشنواره ها | اوایل دهه هفتاد | حضور و جایزه در رویدادهای مختلف |
| جایزه جهانی اندرسن مرتبط با تاثیر در ادبیات کودک و نوجوان برلین | دهه هشتاد میلادی و اوایل دهه نود میلادی بنا به روایت های مطبوعاتی | ارج گذاری به اثرگذاری اجتماعی نویسنده |
| چهره ماندگار | ۱۳۸۴ | تقدیر ملی |
| عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی | مستمر | نشانه جایگاه زبان شناختی و فرهنگی |
چرا این آثار ماندگار شدند
سه علت را می توان شمرد. نخست صداقت روایت که از تجربه زیسته می آید. او درباره موضوعاتی می نویسد که با پوست و استخوان لمس کرده است. دوم زبان ساده و خوش آهنگ که از محاوره می آید اما نازل نمی شود. سوم تمرکز بر موقعیت های دراماتیک کوچک و روزمره که به پرسش های بزرگ اخلاقی تبدیل می شوند. در نتیجه کتاب برای کودک سرگرم کننده است و برای بزرگسال آینه رفتار اجتماعی.

خواندن پیشنهادی برای شروع
اگر قرار است کسی برای نخستین بار سراغ آثار او برود این مسیر ترکیبی پیشنهاد می شود. ابتدا چند داستان از قصه های مجید برای درک زبان و لحن سپس خمره برای جدیت درام و گفت وگو درباره نظم و مسئولیت بعد مهمان مامان برای دیدن پیوند ادبیات و سینما و در پایان ته خیار یا قاشق چای خوری برای آشنایی با طنز اجتماعی امروزتر نویسنده. این مسیر از حس نوستالژی عبور می کند و به تامل اجتماعی می رسد.
راهنمای بلندخوانی و استفاده در کلاس
برای معلمان و والدین بلندخوانی داستان های کوتاه قصه های مجید تمرین مناسبی برای تقویت مهارت شنیداری دانش آموزان است. هر داستان را می توان با یک پرسش ساده آغاز کرد مثلا اگر یک روز مدرسه آب نداشته باشد چه باید کرد سپس هنگام خواندن مکث های کوتاه برای پیش بینی ادامه ماجرا بگذارید.
بعد از خواندن با یک فعالیت کوچک مثل نوشتن یک نامه به مجید یا طراحی پوستر برای مدرسه خالی از آب خلاقیت را فعال کنید. این کارکرد آموزشی یکی از دلایل توصیه دائمی آثار او در برنامه های کتابخوانی است.

تاثیر بین المللی و ترجمه
داستان ها و رمان های او به زبان های گوناگون ترجمه شده اند و این ترجمه ها در معرفی چهره معاصر ایران نقش داشته اند. قصه های او چون به عناصر انسانی مشترک مثل دوستی ترس امید و عزت نفس تکیه دارند برای مخاطب غیرایرانی هم قابل فهم اند.
بسیاری از مترجمان نوشته اند که ساده نویسی او بسیار دشوار است چون باید موسیقی جمله ها و شوخی های ظریف را سالم عبور داد. با این حال ترجمه های متعدد نشان می دهد که جهان قصه های او از مرز زبان عبور کرده است.
میراث یک نویسنده مردمی
مرادی کرمانی از نویسندگانی است که در کنار نامشان یک حس جمعی می آید. وقتی می گوییم قصه های مجید بسیاری از نسل ها تصویر بی بی مهربان و پسر باهوش را به یاد می آورند. این یعنی اثر از کتابخانه بیرون آمده و وارد حافظه عمومی شده است.
او نشان داد که می توان از جزئی ترین تجربه های زیسته ادبیات ساخت که سال ها تازه می ماند. با این میراث هر بار که قصه ای از او بلندخوانی می شود کودکی درون شنونده بیدار می شود و لبخندی کوتاه پیش از تامل می نشیند.

سوالات متداول
هوشنگ مرادی کرمانی کجا به دنیا آمد و مسیر تحصیلی اش چه بود؟
در سیرچ از توابع شهداد استان کرمان متولد شد. دبیرستان را در کرمان گذراند و در تهران دانشکده هنرهای دراماتیک را تجربه کرد و لیسانس ترجمه زبان انگلیسی گرفت.
مشهورترین آثار او کدامند؟
قصه های مجید و شما که غریبه نیستید در صدرند و از میان داستان ها خمره مربای شیرین مهمان مامان ته خیار و قاشق چای خوری بسیار خوانده شده اند.
کدام آثار به فیلم یا سریال تبدیل شده اند؟
قصه های مجید به مجموعه تلویزیونی و سه فیلم تبدیل شد. خمره به فیلم سینمایی و بعدا به انیمیشن سریالی راه یافت. چکمه کیسه برنج تیک تاک و مهمان مامان هم اقتباس های سینمایی شناخته شده اند.
آیا جوایز بین المللی هم داشته است؟
بله از جمله توجه بین المللی به بچه های قالیبافخانه و دریافت جوایز مرتبط با جایزه جهانی اندرسن در اروپا و تقدیرهای متعدد داخلی و عنوان چهره ماندگار و عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
برای شروع خواندن آثار او چه پیشنهادی داری؟
از چند داستان قصه های مجید آغاز کنید سپس خمره را بخوانید، بعد مهمان مامان و برای کارهای جدیدتر ته خیار یا قاشق چای خوری را انتخاب کنید.
جمع بندی
هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده ای است که در مرز ظریف ادبیات کودک و ادبیات بزرگسال ایستاده و هر دو را با هم نگه داشته است. زبانش ساده است اما از دل سادگی به تامل اجتماعی می رسد. شخصیت هایش از مردم می آیند و بی واسطه با مردم حرف می زنند.
آثارش از مدرسه تا سینما و از کتاب تا نسخه صوتی سفر کرده و در هر رسانه ای خاصیت خود را حفظ کرده است. اگر در پی نویسنده ای هستیم که با کمترین اغراق تصویر زنده ای از ایران معاصر ارائه داده باشد باید به کارنامه او نگاه کنیم.
در جهانی که سرعت خبر و شبکه های اجتماعی فرصت مکث را کم کرده او هنوز با جمله های دقیق و شوخی های آرامش دهنده اش یادآوری می کند که روایت خوب از دل مشاهده مهربان و گوش سپردن دقیق می آید.
نظر شما چیه؟
هوشنگ مرادی کرمانی برای بسیاری از ما یادآور دوران کودکی، کتابهای مدرسه و سریالهای خاطرهانگیز تلویزیونی است. شاید شما هم با قصههای مجید یا مربای شیرین بزرگ شده باشید و در دل شخصیتهای ساده و صادق او، بخشی از زندگی خود را دیده باشید.
به نظر شما ماندگارترین اثر هوشنگ مرادی کرمانی کدام است؟ آیا او را بیشتر بهعنوان نویسندهای کودکانه میشناسید یا اندیشمندی که برای همه نسلها مینویسد؟ لطفاً نظر و خاطره خود را در بخش کامنتها بنویسید تا این مقاله با حضور شما انسانیتر، صمیمیتر و ادبیتر شود. ✍️🌸


















