بیوگرافی کیهان کلهر: از کودکی در کرمانشاه تا همکاری با بزرگان موسیقی جهان
بیوگرافی کیهان کلهر ؛ از کرمانشاه تا سالنهای جهانی، روایت زندگی هنرمندی که موسیقی ایرانی را به قلب جهان برد.
کیهان کلهر، نوازنده برجسته کمانچه، آهنگساز بینالمللی و یکی از چهرههای شناختهشده موسیقی ایرانی در جهان است. او با ترکیب اصالت موسیقی سنتی ایران و نگاه نوگرایانه به فرم و ملودی، پلی میان شرق و غرب ساخته و به یکی از سفیران فرهنگی کشور در عرصه جهانی تبدیل شده است.
کلهر با اجرای کنسرت در معتبرترین سالنهای موسیقی دنیا و همکاری با هنرمندان برجستهای چون شجاعت حسینخان، یو-یو ما و اردال ارزنجان، نشان داده که موسیقی برای او زبانی جهانی و انسانی است. صدای کمانچهاش، آمیختهای از درد، عشق و امید است؛ صدایی که روح شنونده را به سفری در زمان و احساس میبرد. در ادامه در بخش زندگینامه ماگرتا همراه ما باشید.

باکس پروفایل
| مشخصات | جزئیات |
|---|---|
| نام و نام خانوادگی | کیهان کلهر |
| زادروز | ۳ آذر ۱۳۴۲ بر پایه برخی منابع ۴ آذر ۱۳۴۳ |
| زادگاه | تهران با اصالت خانوادگی از ایل کلهر در کرمانشاه |
| ملیت | ایرانی |
| حرفه | موسیقیدان آهنگساز نوازنده کمانچه و سه تار پژوهشگر موسیقی نواحی |
| سال های فعالیت | از اوایل دهه پنجاه خورشیدی تا امروز |
| خانواده و وضعیت زندگی | ازدواج کرده و سالها میان ایران اروپا و آمریکا رفت و آمد کاری داشته است |
| گروه ها و همکاری های مهم | گروه دستان، گروه غزل سیلک رود انسامبل با یویوما مسترز آو پرشین میوزیک با محمدرضا شجریان و حسین علیزاده همکاریهای دورهای با کوارتت کرونوس بروکلین رایدر ارکستر سمفونیکها و گروههای معاصر |
| مهم ترین سازها | کمانچه و سه تار در کنار تجربه های آکوستیک و الکترونیک در پروژه های خاص |
| افتخارات شاخص | برنده گرمی به همراه سیلک رود انسامبل برای آلبوم سینگ می هوم در سال دو هزار و هفده نامزد چند دوره گرمی در شاخه موسیقی جهانی دریافت سفارش آهنگسازی از کرونوس کوارتت و پروژه سیلک رود |
روایت زندگی از ریشه های کردی تا جهان معاصر
کیهان کلهر در خانواده ای اهل موسیقی و فرهنگ بزرگ شد و خیلی زود مسیرش را پیدا کرد. از کودکی با ساز آشنا شد و آموزش رسمی را زیر نظر استاد احمد مهاجر آغاز کرد. در سیزده سالگی به ارکستر رادیو و تلویزیون ملی ایران راه یافت و پنج سال در همان مجموعه تجربه صحنه و ضبط را آموخت.
این شروع زودهنگام برای هر هنرمندی یک سرمایه است چون انضباط ارکسترال و کار جمعی را از همان نوجوانی به او هدیه می دهد. در هفده سالگی به مرکز فرهنگی چاووش و گروه شیدا پیوست تا زیر سایه نسل استادان موسیقی دستگاهی ایران کار کند و گوشش به ردیف و بداهه حساس تر شود.

از همان روزها نشانه های علاقه او به موسیقی نواحی غرب ایران و مقام های کردی در کارش دیده می شد و بعدها به یکی از اضلاع امضای شخصی اش تبدیل شد.
در سال های پس از آن با دستان همکاری کرد و به موازاتش مسیر فردی اش را پیش برد. مهاجرت های دوره ای و دعوت به صحنه های معتبر دنیا چشم او را به همکاری های بینافرهنگی بازتر کرد.
نتیجه این رفت و آمدها شکل گرفتن پروژه هایی بود که مرزهای سبک و جغرافیا را به هم نزدیک می کرد و نشان می داد کمانچه چقدر می تواند در بافت های صوتی متنوع حرف تازه بزند.

شکل گیری زبان شخصی در نوازندگی و آهنگسازی
نخستین نکته در نوازندگی کلهر رنگ صوتی ویژه اوست. صدای کمانچه در دست او مخملی و در عین حال نافذ است و با یک ویبره ظریف و جابه جایی های میلیمتری انگشت روی سیم حال و هوایی انسانی پیدا می کند. جمله بندی هایش از ردیف ایرانی تغذیه می کند اما شالوده ریتمیک را اغلب از مقام های کردی می گیرد.
همین تلفیق آرام و ریشه دار باعث شده شنونده هم اهل کلاسیک ایرانی را جذب کند و هم مخاطبی را که موسیقی جهانی می شنود. در آهنگسازی نیز به سادگی نزدیک می شود اما پشت این سادگی یک مهندسی دقیق در تنفس ملودی و چینش مدهای آشنا و غریب وجود دارد.
همکاری با گروه های زهی و پروژه های معاصر هم به این مهندسی افزود چون او را واداشت تا درباره نقش کمانچه در بافت های چندصدایی فکر کند.

همکاری های شاخص و گسترش افق ها
کلهر با شجاعت به سراغ جهان های دور رفت و با هنرمندان فرهنگ های دیگر آثاری ساخت که امروز مرجع هستند. با شجاعت حسین خان سیتارنواز هندی و سوان چودری در قالب گروه غزل دیالوگی میان دستگاه ایرانی و موسیقی هندوستان شکل داد که هم در استودیو و هم روی صحنه درخشید و نامزدی گرمی را برایشان به همراه آورد.
با یویوما و مجموعه سیلک رود انسامبل به یک زبان بین المللی دست یافت که مخاطب گسترده دارد و در سال دو هزار و شانزده آلبوم سینگ می هوم در همین پروژه برنده گرمی شد. با کرونوس کوارتت سفارش هایی را تجربه کرد و با کوارتت بروکلین رایدر آلبوم سایلنت سیتی را منتشر کرد که به خاطر سوگواری موسیقایی برای شهر حلبجه ستایش شد.
همکاری با اردال ارزنجان استاد باغلاما در آلبوم د ویند نشان داد که چطور می توان با دو ساز از دو سنت نزدیک و دور یک گفت و گوی عمیق ساخت.

حضور در پروژه های ایرانی و گروه های مرجع
در داخل سنت موسیقی ایرانی همکاری های او با محمدرضا شجریان حسین علیزاده و همایون شجریان راه را برای پروژه مسترز آو پرشین میوزیک باز کرد که در تورهای جهانی سالن ها را پر می کرد و تصویری معتبر از موسیقی دستگاهی امروز نشان می داد.
آلبوم شب سکوت کویر از دل همین همکاری های نزدیک بیرون آمد و برای مخاطبان بسیاری تبدیل به دروازه ورود به یک جهان صوتی تازه شد. کلهر بارها قطعاتی نوشته که خوانندگان بزرگ روی آن ها آواز داده اند و نقش آهنگساز و رهبر موسیقایی را نیز بر عهده گرفته است.

روایتی از اجراها و سفرها
سال های زندگی حرفه ای او سرشار از سفر بوده است. از جشنواره های معتبر اروپایی و آمریکایی تا سالن های تاریخی در آسیا و خاورمیانه بارها روی صحنه رفته است و کنسرت های تکنوازی اش در کنار اجراهای گروهی همواره پرمخاطب بوده اند.
ویژگی اجراهای تکنوازی او شنیدنی بودن سکوت هاست. او از مکث ها به اندازه نغمه ها استفاده می کند و با یک اقتصاد دقیق در بیان شنونده را تا پایان مسیر همراه نگه می دارد.

ماجراهای خبرساز و حاشیه هایی که وایرال شد
چهره ای که این اندازه بر صحنه های جهانی است گاه ناگزیر با خبرهای غیرهنری هم مواجه می شود. در بعضی مقاطع لغو مجوز اجرای او در داخل کشور خبرساز شد و تصمیمش درباره برنامه ریزی آینده در ایران بازتاب گسترده یافت.
چنین خبرهایی هر چند از متن موسیقی فاصله دارند اما نشان می دهند که نام او فراتر از جامعه موسیقی شنیده می شود و حساسیت عمومی نسبت به حضورش بالاست.
در شبکه های اجتماعی هم ویدئوهای کوتاه از بداهه نوازی های او یا گفت و گوهای کوتاه درباره فلسفه موسیقی دست به دست می شود و هر بار نسل تازه ای را با نام و ساز او آشنا می کند.

کارنامه آلبوم ها و پروژه های ضبط شده
در کنار اجراهای زنده یک رشته آلبوم های تاثیرگذار منتشر کرده که امروز منبع استناد پژوهشگران و شنوندگان جدی است. بسیاری از این آلبوم ها دو نفره یا گروهی هستند چون کلهر گفتگو را در متن کارش قرار داده است.
جدول آلبوم های شاخص
| سال انتشار | نام آلبوم | همکاران یا گروه | ناشر یا توضیح |
|---|---|---|---|
| دو هزار و شش | د ویند | اردال ارزنجان | همکاری ایران و آناتولی ثبت ترکیب باغلاما و کمانچه در بستری معاصر |
| دو هزار و هشت | سایلنت سیتی | بروکلین رایدر | بازتابی هنری از رنج جمعی کردها و یادکرد حلبجه |
| دو هزار و یازده | آی ویل نات استند الون | علی بهرامی فرد | گفت و گوی کمانچه و سنتور باس با رنگ صوتی تیره و مدرن |
| دو هزار و شانزده | هاونیاژ | آینور و جمیل قوچگیری و سلمان قنباروف | پروژه کردی با رویکرد آوانگارد و آواز آینور |
| دو هزار و نوزده | ایتس استیل آتمن | تریوی ریمبرانت فریریکس | تلفیق کمانچه با پیانو کلاوسن و کنترباس در زبان جز معاصر |
| دو هزار و بیست و سه | د اسکای ایز د سیم کالر اوریور | توامانی دیاباته | پیوند کمانچه با کُرا و گفت و گوی ایران و غرب آفریقا |
| دو هزار | این د میرور آو د اسکای | علی اکبر مرادی | منظری از مقام های کردی و بداهه های درخشان |
| دو هزار | نایت سایلنس دزرت | با شجریان و علیزاده در قالب مسترز آو پرشین میوزیک | آلبوم مرجع برای شنونده عام موسیقی اصیل ایرانی |
جدول همکاری با سیلک رود انسامبل
| سال انتشار | آلبوم | نتیجه و نکته |
|---|---|---|
| دو هزار و یک تا دو هزار و سیزده در چند آلبوم مجموعه | ون استرینجرز میت و بیاند د هورایزن و نیو ایمپاسیبیلیتیز و پلی لیست ویتاوت بوردرز | تعریف زبان مشترک میان سنت های گوناگون از چین و ژاپن تا ایران و آمریکا |
| دو هزار و شانزده | سینگ می هوم | برنده گرمی در شاخه موسیقی جهانی حضور موثر کلهر در قطعات آلبوم |
جدول همکاری ها و سفارش های ویژه
| کارفرما یا گروه | نوع همکاری | نمونه |
|---|---|---|
| کرونوس کوارتت | قطعه سفارشی و اجرا | همکاری های دوره ای در پروژه های معاصر |
| پروژه سیلک رود | آهنگسازی و اجرا در تورها | نقش محوری در رنگ ایرانی پروژه |
| گروه غزل | تشکیل و اجراهای بین المللی | همکاری با شجاعت حسین خان و سوان چودری نامزدی گرمی |

جایگاه پژوهش و آموزش در مسیر حرفه ای
کلهر علاوه بر نوازندگی و آهنگسازی به مفهوم انتقال تجربه حساس است. کارگاه های آموزشی او در شهرهای مختلف دنیا برگزار شده و معمولا تمرکز بر بداهه در چارچوب مدال دارد.
تاکیدش بر شنیدن قبل از نواختن و بر کشف رابطه نفس و آرشه است. برای او تکنیک بدون معنا ارزشی ندارد و معنا بدون تکنیک ماندگار نمی شود.
نگاه شخصی به بداهه و فرم
بداهه برای او معادل بی نظری نیست. بداهه از نظر کلهر یک معماری در لحظه است که با تجربه های طولانی در تمرین و اجرا ممکن می شود. او اغلب ساختار را ساده می گیرد تا فضای کافی برای گفت و گو میان سازها فراهم شود.
در همکاری با پیانو یا کوارتت زهی با کمترین نت ها بیشترین کشش احساس را می سازد و از بافت های تُن دار برای تکیه دادن به نغمه های شرقی استفاده می کند.

تاثیر اجتماعی و فرهنگی
نقش چهره هایی مثل کلهر فقط در تولید موسیقی خلاصه نمی شود. او پلی میان نسل ها و فرهنگ هاست. کنسرت های مشترکش با هنرمندان کرد ترک هندی عرب و آفریقایی نشان داده که موسیقی چگونه می تواند به زبان مشترک بدل شود.
آثارش برای بسیاری از شنوندگان خارجی نخستین تجربه آشنایی با کمانچه است و همین مسئولیت را سنگین تر می کند. از سوی دیگر در ایران نسل تازه ای از نوازندگان کمانچه با گوش دادن به کار او درک تازه ای از امکانات این ساز پیدا کرده اند.

بازتاب بحران ها و وقایع در آثار
بخشی از شهرت آلبوم سایلنت سیتی به خاطر پیوند عاطفی آن با شهر حلبجه است. موسیقی در این آلبوم به جای روایت مستقیم از استعاره و فضا برای انتقال اندوه جمعی استفاده می کند.
همین رویکرد در برخی بداهه نوازی های زنده او نیز شنیده می شود که وقایع تلخ انسانی را با موسیقی به یاد می آورد و مخاطب را به همدلی دعوت می کند.
جوایز و افتخارات
جوایز رسمی در کارنامه او فراوان اند اما بیش از تندیس ها مهم تاثیر پایدار آثار است. حضور مداوم در فهرست نامزدهای گرمی در شاخه موسیقی جهانی و پیروزی پروژه سیلک رود در سال دو هزار و هفده به همراه او نمونه واضحی از این مسیر است. در مجلات معتبر موسیقی معاصر نیز بارها از او به عنوان چهره مرجع کمانچه یاد شده است.
زندگی شخصی به روایت خودمانی
در گفت و گوهایی که از او باقی مانده، خانواده و آرامش را جزو اولویت های ثابت زندگی اش معرفی کرده است. سال ها میان ایران و جهان سفر کرده، اما ریشه هایش در فرهنگ کردی و ایرانی برایش هویت و پناه است. او با زهره سلطان آبادی ازدواج کرده است و زندگی بسیار بدون حاشیهای دارند.
علاقه اش به طبیعت و سکوت از همین ریشه می آید چون بسیاری از بداهه هایش با حال و هوای صبحگاهی و خلوت تمرین آغاز می شوند. موسیقی برای او فقط حرفه نیست شکل زیستن است.

کیهان کلهر روی صحنه چگونه دیده می شود
اگر کنسرت تکنوازی او را دیده باشید احتمالا اولین تصویری که می ماند آرامش بدنی و تمرکز چهره است. او روی صندلی بی حرکت نمی ماند اما هیچ حرکت اضافه ای هم ندارد.
هر حرکت آرشه معنای صوتی دارد و هر مکث در خدمت جمله بعدی است. مخاطب در سالن وقت می گذارد تا صدای کمانچه کم کم او را فرا بگیرد و این فراگیری ناگهانی نیست بلکه مثل طلوع تدریجی است.
جدول گزیده دیسکوگرافی برای شروع شنیدن
| مسیر پیشنهادی | اثر یا آلبوم | چرا شنیدن این اثر مفید است |
|---|---|---|
| تکنوازی و دوئت ایرانی | آی ویل نات استند الون با علی بهرامی فرد | آشنایی با زبان معاصر او روی بستر ایرانی و گفت و گوی دو ساز کمیاب |
| گفت و گوی ایران و آناتولی | د ویند با اردال ارزنجان | مواجهه با نزدیکی مقام های کردی و مایه های ترکی |
| گفت و گوی ایران و غرب | سایلنت سیتی با بروکلین رایدر | تجربه حضور کمانچه در بافت زهی معاصر با بار عاطفی قوی |
| پروژه کردی مدرن | هاونیاژ با آینور | آشنایی با خوانش تازه از آواز کردی در کنار کمانچه |
| جهان سیلک رود | سینگ می هوم با سیلک رود انسامبل | شنیدن نقش کمانچه در یک ارکستر جهانی و درک رنگ آمیزی چندفرهنگی |
سوالات متداول
مهم ترین همکاری های بین المللی او کدام است؟
عضویت محوری در سیلک رود انسامبل با یویوما همکاری با شجاعت حسین خان در گروه غزل سفارش های آهنگسازی برای کرونوس کوارتت و پروژه هایی با بروکلین رایدر و نوازندگان ترکیه ای و اروپایی از مهم ترین همکاری هاست.
آیا جایزه گرمی برده است؟
بله به عنوان عضو سیلک رود انسامبل برای آلبوم سینگ می هوم در سال دو هزار و شانزده جایزه گرمی در شاخه موسیقی جهانی کسب شد و خودش نیز چند بار نامزد گرمی بوده است.
چرا آلبوم سایلنت سیتی مهم است؟
به خاطر زبان موسیقایی ویژه برای یادکرد یک فاجعه انسانی و همچنین به خاطر تلفیق سنجیده کمانچه با کوارتت زهی معاصر.
آیا او بیشتر تکنواز است یا نوازنده گروهی؟
هر دو. تکنوازی هایش زبان شخصی او را عیان می کند و در عین حال در پروژه های گروهی از سیلک رود تا غزل و همکاری با ارکسترها حضور پررنگ داشته است.
جمع بندی
کیهان کلهر از موسیقی سنتی ایران آغاز کرد اما مرزهایش را به روی جهان گشود. صدای کمانچه در دست او نه فقط میراث که زبان امروز است. او نشان داد که چگونه می توان با حفظ ریشه ها در گفتگو با فرهنگ های دیگر شریک شد و اثری ساخت که هم اهل موسیقی دستگاهی را راضی کند و هم شنونده موسیقی معاصر را درگیر.
در کارنامه اش هم بداهه های ظریف هست و هم قطعات ساخته شده برای گروه های بزرگ. از تورهای جهانی با استادان موسیقی تا همکاری های جسورانه با هنرمندان جوان همه در جهت یک هدف است.
آوردن صدای ایران به گفت و گوی جهانی و بازگرداندن الهام های جهان به بوم ایران. اگر بخواهیم کارنامه او را در یک جمله خلاصه کنیم باید گفت که او سفیر کمانچه در جهان معاصر است و این سفارت را با فروتنی و وسواس حرفه ای پیش برده است.
نظر شما چیه؟
کیهان کلهر برای بسیاری از ما نماد اصالت و عمق موسیقی ایرانی است؛ هنرمندی که سازش نهتنها صدا، بلکه روح دارد. شاید شما هم بارها با شنیدن قطعهای از او به دنیایی از آرامش، اندیشه یا دلتنگی سفر کرده باشید.
به نظر شما کدام اثر یا اجرای کیهان کلهر تأثیرگذارتر بوده است؟ آیا موسیقی او را بیشتر احساسی میدانید یا فلسفی و اندیشمندانه؟ لطفاً دیدگاه و حس خود را در بخش کامنتها بنویسید تا این مقاله با حضور شما، جان تازهای بگیرد و به گفتوگویی از دل و موسیقی بدل شود. 🎶💫


















