بیوگرافی مهران غفوریان: از طنزهای دهه ۷۰ تا چهره محبوب تلویزیون ایران
بیوگرافی مهران غفوریان ؛ از خیابان مولوی تا ستاره طنز تلویزیون ایران، نگاهی به زندگی، آثار، خانواده و تحولات شخصی این هنرمند پرانرژی
مهران غفوریان، بازیگر، کارگردان، نویسنده و کمدین محبوب ایرانی، از چهرههایی است که با ترکیب ذاتی از شوخطبعی، احساس و هوش هنری، توانسته جایگاه ویژهای در دل مردم پیدا کند. او از دهه ۷۰ با برنامههای طنز تلویزیونی وارد دنیای هنر شد و خیلی زود با سبک خاص بازی و لبخند همیشهاش، به یکی از نمادهای طنز ایران تبدیل شد.
از کارگردانی مجموعههای پرطرفداری چون زیر آسمان شهر گرفته تا بازی در سریالهایی چون زوج یا فرد، نقطهچین، زنزندگیمردزندگی و حضور در آثار جدیتر سینمایی، مهران غفوریان نشان داده که هنرش فراتر از خنده است؛ او بازیگری است که در هر ژانری میتواند احساس، طنز و واقعیت را به زیبایی در هم بیامیزد. در ادامه در بخش زندگینامه ماگرتا همراه ما باشید.

باکس پروفایل
| عنوان | اطلاعات |
|---|---|
| نام و نام خانوادگی | مهران غفوریان |
| تاریخ و محل تولد | ۳ شهریور ۱۳۵۳ تهران |
| مدرک و رشته | کارشناسی نقاشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی |
| حرفه | بازیگر، کارگردان، نویسنده ،مجری و کمدین |
| سالهای فعالیت | از ۱۳۷۳ تا امروز |
| وضعیت تأهل و فرزند | همسر: آرزو کمالی از ۱۳۹۳؛ یک دختر به نام هانا |
| والدین و خانواده | پدر: خسرو غفوریان افسر نیروی دریایی؛ برادر: مهدی غفوریان آهنگساز |
| قد و ویژگی اجرا | چهره بشّاش، انرژی بالا، بداههپردازی کلامی، ریتم کمدی سریع |
| شناختهشده برای | کارگردانی و بازی در زیر آسمان شهر، حضور در خندوانه، سریال همسایهها، نیسان آبی، نقشهای کمدی شهری |
| رخدادهای مهم | سکته قلبی سر صحنه نیسان آبی در مهر ۱۴۰۰ و جراحی قلب باز؛ بازگشت به اجرا و تلویزیون پس از بهبود |
کودکی، خانواده و ریشههای کمدی
مهران غفوریان در محلههای قدیمی تهران رشد کرد؛ از خیابان مولوی تا تهرانسر و دریا، فضای شهری و آدمهای تیپیکِ جنوب شهر، بعدتر در خندهسازهای او تبدیل به کاراکتر شدند.
پدری نظامی با انضباط دقیق و مادری تبریزی که گرمای خانه را نگه میداشت، ترکیبی از سختگیری و مهربانی ساخت که در شخصیت خودش هم دیده میشود: روی صحنه رها و بازیگوش، بیرون از صحنه اهل نظم و کار منظم. از نوجوانی کاریکاتور میکشید و با تئاترِ مدرسهای، مزه نمایش را چشید. همان علاقه به تصویر بود که او را به رشته نقاشی کشاند؛ گرچه قاب اصلی زندگیاش، قاب دوربین شد.

ورود به تلویزیون و اولین نقش جدی
غفوریانِ جوان سال ۱۳۷۳ با مجموعه لبخند سوم جلوی دوربین رفت. ورودش آرام بود اما خیلی زود فهمید تماشاگر از او انتظار شوخیِ موقعیت، بدن و کلام را دارد. برنامههای گلها و حرف تو حرف برایش حکم کارگاه داشت: تمرین نویسندگی آیتم، زمانبندی شوخی و کارگردانی سبکِ تلویزیون.
همان سالها همکاری با مهران مدیری و تجربه فرمهای مختلف کمدی باعث شد سلیقهاش شکل بگیرد؛ توجه به موقعیت، ریتم تند، و قصههایی که با آدمهای معمولی شهر پیش میروند.

«این چند نفر» و تمرین سریالسازی
پیش از جهش بزرگ، «این چند نفر» را ساخت؛ سریالی آیتممحور که بهخاطر کاراکتر «هژیرها» مشهور شد. او تمرین کرد چطور با یک گروه بازیگر، دنیایی از تیپها خلق کند بیآنکه به لودگی بیفتد. همین تجربه، حوصله و مهارت لازم را برای ساخت یک سریال نود شبی به او داد.

زیر آسمان شهر؛ امضای نسل و عادت هر شب
سال ۱۳۸۰ «زیر آسمان شهر» از شبکه سه پخش شد و تلویزیون را وارد دوران تازهای کرد: سریال نود شبی با قصههای روزمره، شخصیتهای همسایهوار و شوخیهای اجتماعی بیپیرایه. غفوریان همزمان کارگردان و بازیگر بود و بهاصطلاح نبضِ کار دستش بود.
موفقیت سری اول چنان بود که سری دوم و سوم هم ساخته شد و تماشاگر، بعد از خبر ساعت ۲۲، عادت کرد با همان آدمها بخندد، قصههایشان را دنبال کند و در ناخودآگاه شهر، محلهای خیالی اما آشنا بسازد. امروز هم اگر از زیر آسمان شهر یاد شود، نام مهران غفوریان مثل لوگو کنار آن میآید.

«ورود ممنوع» و توقف، «همسایهها» و بازگشت
غفوریان سال ۱۳۸۲ «ورود ممنوع ممنوع» را برای شبکه پنج ساخت، اما پخش سریال پس از چند قسمت متوقف شد؛ تجربهای سترون اما آموزنده. سالها بعد در تولید «همسایهها» ابتدا بازیگر بود، اما با مصدومیت کارگردان، مسئولیت را بر عهده گرفت و پروژه را از نو سر و سامان داد.
اینبار بهجای آیتمهای کوتاه، با روایت خطی و قهرمانمحور طرف بود و نشان داد از مدیریت تولید تا هدایت بازیگر، زبان تلویزیون عمومی را خوب میشناسد.

کمدیِ شهر؛ از استندآپ تا نقشهای سینمایی
او از اوایل دهه نود سراغ استندآپ رفت. در «خندوانه» روی صحنه ایستاد و با اعتمادبهنفس، شوخیهای شخصیاش را به اشتراک گذاشت؛ از خاطرات کودکی تا نقد ملایم زندگی شهری. همین حضورِ زنده، محبوبیتش را در میان نسل شبکههای اجتماعی بالا برد.
در سینما هم با کارگردانهایی از مانی حقیقی و کمال تبریزی تا آرش معیریان کار کرد؛ گاهی نقش مکمل سرحال و گاهی شخصیتهای تیپیک اما دوستداشتنی. امضای او در سینما، انرژی و خنده زنده است: ورودش به قاب، ریتم صحنه را بالا میبرد.

بحران سلامتی و بازگشت امیدوارانه
۲۶ مهر ۱۴۰۰ سر صحنه نیسان آبی دچار سکته قلبی شد. همان روز به بیمارستان جماران منتقل و یک روز بعد عمل قلب باز انجام شد. خبر کوتاه بود و تکاندهنده؛ مردم با تصاویر بیمارستان همراهش شدند و ویدیوی تشکرش پس از عمل، بسیار دیده شد.
چند ماه بعد با مراقبت پزشکی و تغییر سبک زندگی، به کار برگشت؛ این بار صبورتر، با شوخیهایی که قدردانی از زندگی را پررنگتر میکردند. او بعدها گفت محبت مردم انرژی ویژهای بود که در دوران نقاهت، به حفظ روحیهاش کمک کرده است.

زندگی شخصی
سال ۱۳۹۳ با آرزو کمالی ازدواج کرد و در ادامه صاحب دختری به نام «هانا» شد. خانوادهاش را تا حد ممکن از هیاهو دور نگه میدارد.
در مصاحبهها بارها به نقش برادرش، مهدی غفوریان، در موسیقی و همراهی حرفهای اشاره کرده است. علاقهاش به نقاشی و طراحی هم رها نشده؛ هنوز گاهی بهعنوان تفریح و رهایی ذهن، سراغ بوم و کرباس میرود.

تداوم کار؛ از اجرا تا بازی
در کنار بازی و کارگردانی، اجرا هم کرده است: برنامههایی چون سهشو و شب خوش، که وجه شوخطبع و بداههگوی او را پیش چشم مخاطب زنده نگه داشتهاند. اجرا برایش سکوی تمرینِ ارتباط مستقیم با تماشاگر است؛ همان چیزی که در استودیو به کار فیلمبرداری میآید.

امضای کمدی؛ ریتم، بداهه، مهربانی
کمدی او مبتنی بر مهربانی است؛ با آدمها میخندد نه به آدمها. بداههگوییاش از دل تمرین میآید، نه صرفاً فیالبداهه؛ برای همین اکثر شوخیها در قاب مینشینند. ریتم را میشناسد؛ میداند کجا جمله را کوتاه کند و کجا سکوت، خنده میآورد. در کارگردانی هم همین منطق را دنبال میکند: کاتهای سریع، نماهای نزدیک برای دریافت واکنشها، و موقعیتهایی که از زندگی واقعی استخراج شدهاند.

وایرالها و حاشیههای پر بازدید
چند موج پر سر و صدا در شبکههای اجتماعی حول او شکل گرفت: خاطرات «زیر آسمان شهر» که هر سال در سالگرد پخش دوباره دستبهدست میشود، استندآپهای «خندوانه» و رقابت او با امیرمهدی ژوله، و البته سلفیها و ویدیوهایش پس از عمل قلب که امیدبخش بود. همچنین حضور در پروژههای پربینندهای مثل نیسان آبی و ویدیوهای پشتصحنه، او را مرتب روی تایملاینها نگه داشته است.

آثار سینمایی
| سال | نام فیلم | کارگردان | توضیح |
|---|---|---|---|
| ۱۳۷۶ | کلید ازدواج | داوود موثقی | نخستین تجربه بلند سینمایی |
| ۱۳۸۳ | شارلاتان | آرش معیریان | کمدی گیشه |
| ۱۳۸۳ | انتخاب | تورج منصوری | اجتماعی |
| ۱۳۸۵ | کلاهی برای باران | مسعود نوابی | کمدی موقعیت |
| ۱۳۸۵ | زن بدلی | مهرداد میرفلاح | کمدی رمانتیک |
| ۱۳۸۵ | دختر میلیونر | اکبر خامین | کمدی |
| ۱۳۸۸ | شیر و عسل | آرش معیریان | نقش مکمل |
| ۱۳۸۸ | حلقههای ازدواج | شاهین باباپور | کمدی اجتماعی |
| ۱۳۸۸ | پرواز مرغابیها | علی شاهحاتمی | دفاع مقدس با رگههای طنز |
| ۱۳۸۹ | سه نفر روی خط | خسرو ملکان | کمدی شهری |
| ۱۳۸۹ | فوتبالیها | سیامک خواجهوند | ورزشی-کمدی |
| ۱۳۸۹ | پیتزا مخلوط | حسین قاسمی جامی | گیشهای |
| ۱۳۹۱ | جابهجا | علی توکلنیا | اجتماعی-طنز |
| ۱۳۹۲ | کالسکه | آرش معیریان | کمدی خانوادگی |
| ۱۳۹۳ | مجرد ۴۰ ساله | شاهین باباپور | کمدی موقعیت |
| ۱۳۹۴ | ۵۰ کیلو آلبالو | مانی حقیقی | حضور کوتاه اما بهیادماندنی |
| ۱۳۹۴ | ناردون | فریدون حسنپور | ملودرام-کمدی |
| ۱۳۹۵ | آس و پاس | آرش معیریان | کمدی فانتزی |
| ۱۳۹۵ | ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا | عبدالرضا کاهانی | پروژه خبرساز |
| ۱۳۹۶ | ما خیلی باحالیم | بهمن گودرزی | کمدی جادهای |
| ۱۳۹۶ | خالتور | آرش معیریان | کمدی موزیکال |
| ۱۳۹۶ | داش آکل | محمد عرب | بازخوانی فضا با رگه طنز |
| ۱۳۹۷ | ما همه با هم هستیم | کمال تبریزی | کمدی پربازیگر |
| ۱۴۰۲ | بیسروصدا | مجیدرضا مصطفوی | اجتماعی مدرن |
| ۱۴۰۲ | آبی روشن | بابک خواجهپاشا | درام شهری |
| ۱۴۰۲ | تمساح خونی | جواد عزتی | تجربه متفاوت ژانری |
| ۱۴۰۳ | زیبا صدایم کن | رسول صدرعاملی | نقش متفاوت |
| ۱۴۰۳ | کفایت مذاکرات | سهیل موفق | کمدی سیاسی |
تلویزیون و اجرا
| سال یا بازه | عنوان | سمت | کارگردان یا طراح | شبکه |
|---|---|---|---|---|
| ۱۳۷۷ | عید آن سالها | بازیگر | سعید ابراهیمیفر | دو |
| ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ | گلهای ۷۷ تا ۷۹ و جنگ ۷۷ | بازیگر و کارگردان در برخی اپیزودها | گروهی | سه |
| ۱۳۷۸ | شب روباه نسخه تلویزیونی | بازیگر | همایون اسعدیان | دو |
| ۱۳۷۹ | گلهای ۷۹، تماشا ۷۹ | بازیگر | — | سه |
| ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۱ | زیر آسمان شهر ۱ تا ۳ | کارگردان و بازیگر | — | سه |
| ۱۳۸۲ | ورود ممنوع ممنوع | کارگردان | — | پنج |
| ۱۳۸۴ | ارث بابام | بازیگر | سید جواد رضویان | سه |
| ۱۳۸۵ | قرارگاه مسکونی | بازیگر | سید جواد رضویان | سه |
| ۱۳۸۸ | عید امسال، زنبابا | بازیگر | — | پنج |
| ۱۳۹۰ | راه در رو، چمدان | بازیگر | سعید آقاخانی، خسرو ملکان | دو |
| ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ | خانه اجارهای ۱ و ۲ | بازیگر | رامین ناصرنصیر، شاهد احمدلو | سه |
| ۱۳۹۲ | روزهای بد بهدر | بازیگر | سعید آقاخانی | سه |
| ۱۳۹۳ | سیگنال موجود است | بازیگر | مهدی مظلومی | سه |
| ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ | در حاشیه ۱ و ۲ | بازیگر | مهران مدیری | سه |
| ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ | خندوانه فصلهای ۲ تا ۵ | استندآپ و مهمان | رامبد جوان | نسیم |
| ۱۳۹۵ | همسایهها | بازیگر و سپس کارگردان | — | دو |
| ۱۳۹۶ | پنچری | بازیگر | برزو نیکنژاد | سه |
| ۱۳۹۷ | کوبار | بازیگر | فریدون حسنپور | دو |
| ۱۳۹۸ | زوج یا فرد | بازیگر | علیرضا نجفزاده | سه |
| ۱۳۹۸ | اعجوبهها | مجری | احسان عبدیپور | سه |
| ۱۴۰۱ | حضور مهمان در برنامهها | مهمان | — | — |
| ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳ | شب خوش | مجری | — | — |
| ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۵ | سلمان فارسی | بازیگر | داود میرباقری | سه |
شبکه نمایش خانگی و پروژههای پربازدید
| سال | عنوان | نقش | توضیح کوتاه |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۰–۱۴۰۱ | نیسان آبی | بازیگر | مجموعه پربیننده؛ سکته قلبی او در جریان تولید رخ داد و پس از بهبود به کار برگشت |

جوایز، نامزدیها و رکوردهای محبوبیت
غفوریان بیشتر از آنکه جایزههای رسمی سینمایی داشته باشد، رکورد محبوبیت تلویزیونی دارد. پیروزی مشترک با امیرمهدی ژوله در رقابت «خنداننده برتر» یک نشانه بود که چگونه با استندآپِ قصهگو دل تماشاگر عام و خاص را برد. بازگشت موفق به کار پس از عمل قلب، برای بسیاری به نماد امید تبدیل شد.
شیوه همکاری با گروه و نگاه به نسل جدید
از ویژگیهایش «اهل گروه بودن» است. کار با نویسندههای کمدی را جدی میگیرد و حین تمرین، پیشنهادهای ریز برای بالابردن ضرب و ربط شوخیها میدهد. با بازیگران جوان روراست است؛ از آنها میخواهد نفس شوخی را بفهمند نه فقط متن را. میگوید شوخی وقتی میگیرد که واقعیت داشته باشد، و واقعیت از دل مشاهده میآید.

پیوند نقاشی و بازیگری
تحصیل در نقاشی فقط یک خط در رزومه نیست؛ نگاه بصریاش به قاب، نور و رنگ از همینجا آمده است. در کارگردانی، انتخاب لباس و دکور را به چشم نقاش میبیند: کنتراست رنگها، چرخه رنگ شخصیتها و اینکه حضور یک رنگ خاص، تن شوخی را چطور تغییر میدهد.
تاثیر اجتماعی و ماندگاری
نسلی با «زیر آسمان شهر» بزرگ شده و همچنان با ویدیوهای کوتاهش میخندد. کمدی شهریِ بدون تحقیر، نقطه قوت کارنامه اوست. در روزگاری که طنز میتواند تیز و آزارنده باشد، او عمداً لحن را مهربان نگه داشته است؛ همین انتخاب، عمر شوخیهایش را زیاد کرده است.

سوالات متداول
مهران غفوریان کِی و کجا به دنیا آمده است؟
۳ شهریور ۱۳۵۳ در تهران
چطور وارد تلویزیون شد؟
با مجموعه لبخند سوم در سال ۱۳۷۳ بهعنوان بازیگر معرفی شد و خیلی زود به کارگردانی تلویزیونی رسید.
مهمترین اثر کارنامهاش چیست؟
زیر آسمان شهر بهعنوان سریال نود شبیِ اثرگذار که هم کارگردانی و هم بازیاش را در آن دیدیم.
داستان سکته قلبی چه بود؟
در ۲۶ مهر ۱۴۰۰ سر صحنه نیسان آبی دچار سکته قلبی شد و روز بعد عمل قلب باز انجام داد؛ پس از بهبود به فعالیت برگشت.
آیا در استندآپ هم موفق بوده است؟
بله؛ در خندوانه به فینال رسید و با امیرمهدی ژوله مشترکاً جایگاه اول را گرفت.
الان بیشتر در چه حوزهای فعال است؟
همچنان بازی میکند، گهگاه اجرا دارد و در پروژههای تلویزیونی و نمایش خانگی حاضر میشود.
جمعبندی
مهران غفوریان از دلِ تلویزیون عمومی آمد و به یکی از چهرههای پایدار کمدی معاصر بدل شد. از کارگاههای آیتمی تا سریال نود شبی، از استندآپ تا نقشهای سینمایی و اجرا، امضای او همیشه روشن است: ریتم دقیق، بداههپردازی کنترلشده و مهربانی با تماشاگر.
بحران قلبی میتوانست نقطه توقف باشد اما به فرصتی برای بازتعریف انرژیاش تبدیل شد؛ بازگشتی که نشان داد پشتِ خنده، ارادهای جدی ایستاده است.
نظر شما چیه؟
مهران غفوریان برای بسیاری از ما یادآور خندههای بیریا، لحظات پرانرژی و خاطراتی از دوران طلایی تلویزیون ایران است. شاید شما هم با دیدن یکی از نقشهای او در زیر آسمان شهر یا نقطهچین لبخند زدهاید و حس نزدیکی خاصی با او داشتهاید.
به نظر شما بهترین نقش مهران غفوریان در کدام مجموعه یا فیلم بوده است؟ آیا او را بیشتر در نقشهای طنز دوست دارید یا در قالبهای جدیتر و احساسی؟ لطفاً نظرات خود را در بخش کامنتها بنویسید تا این مقاله با حضور شما پرشورتر و صمیمیتر شود. 🎬💖


















