فیلم ایرانی بمب یک عاشقانه ( Bomb, A Love Story ) فیلم جنگی و رمانتیک به کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی پیمان معادی است که برای اولین بار بهمن ماه ۱۳۹۶ در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. همچنین از اواسط پاییز ۱۳۹۷ به صورت گسترده در سینماهای ایران اکران شد. با فیلم ایرانی ماگرتا همراه باشید.
این فیلم در بخش جوایز سینمایی جشنواره آسیا پاسیفیک نیز حضور داشت و در نخستین حضور بینالمللی خود، در جشنواره بینالمللی فیلم بسفر در ترکیه، از آبان ماه ۲۰۱۸، به نمایش در میآمد. فیلم داستان زن و مرد جوانی است که در زمان بمبارانهای تهران در بحبوحه جنگ به دلیل مشکلی با یکدیگر مشاجره دارند، آنها فکر میکنند چیزی برای از دست دادن ندارند و هنگام اعلام وضعیت قرمز به پناهگاه نمیروند اما …
دانلود فیلم بمب یک عاشقانه
دانلود فیلم بمب یک عاشقانه به انتخاب شما بر اساس کیفیت (پیشنهادی)
- دانلود فیلم سینمایی بمب، یک عاشقانه با کیفیت Bluray
- دانلود فیلم بمب، یک عاشقانه با کیفیت 1080HQ
- دانلود مستقیم فیلم بمب، یک عاشقانه با کیفیت 1080P
- دانلود بمب یک عاشقانه کامل با کیفیت 720P
- دانلود فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه با کیفیت 480P
داستان فیلم بمب ، یک عاشقانه
در بحبوحهی جنگ ایران و عراق در سال 1367، تهران بیوقفه بمباران میشد. عشق، محبت، امید، زندگی و ترس از مرگ را در روزهای پر اضطراب آن زمان برای مردمی که درگیر جنگ بودند از بین میبرد. اغلب عشق به سختی درک میشود اما مرگ واقعیتی است ترسناک.
«بمب؛ یک عاشقانه» نشان میدهد که عشق و امید چطور حتی در مواجهه با تاریکی مرگ، راهشان را پیدا میکنند.
روایت انسانهایی است که هیچگاه فرصت عاشق شدن و به دلخواه خود زندگی کردن را نداشته و تنها برای لقمه نانی به سختی کار کردهاند. این فیلم روایت انسانهایی است که در استبداد زمان و مکان به دام افتادهاند اما گویی که آرزوهای بر باد رفتهی آنها همچنان گریبانگیر ما است.
گویی با تمام آن آرزوها از دوردستها آمدهاند و به انتظار هستند که داستانشان روایت شود، یا شاید کسی دوباره آن را زندگی کند: داستانی از عاشقی انسانی و ساده.
نقد و بررسی فیلم بمب، یک عاشقانه ؛ عشق تلخ و شیرین
ابتدا به این نکته اشاره کنم که نقدهایی که در زمان جشنواره نوشته می شوند بیشتر جنبه معرفی آثار را دارند و نگارنده تحلیل مفصل فیلم ها را به زمان اکران عمومی آن ها موکول می کند.
«بمب» برای بسیاری از ما که تجربه زیست در سالهای دهه 60 را نداشته ایم اتفاق ارزشمندی است خصوصاً که پیمان معادی در فضاسازی درست و باورپذیر آن سنگ تمام گذاشته است.
«بمب» فیلم نوستالژیهاست و قابلیت ایجاد حس همذات پنداری را برای بسیاری از مخاطبان خود بوجود می آورد. این مسئله به واسطه طراحی درست صحنه و لباس فیلم، تسلط فیلمساز به جزییات زیستیِ آن دوران، دیالوگ نویسی خوب و به طور کلی میزانسن هوشمندانه او شکل گرفته است.
برای منی که تجربه زندگی در آن دهه را نداشته ام فیلم به قدری ملموس و باورپذیر است که خود را به راحتی در فضای آن احساس می کنم و بدیهیست که این اتفاق برای افرادی که در آن دوره زندگی کرده اند به شکل دوچندان رخ می دهد.
درباره ی «بمب» باید به این مسئله اشاره کنم که فیلم با آن که در زمان جنگ اتفاق می افتد و سایه ی مصائب جنگ در لحظه به لحظه آن احساس می شود تا حد زیادی موفق می شود دیدگاه های ضدجنگ فیلمساز را بازگو کند.
معادی نیز مانند بسیاری از فیلمسازان جدید و قدیمی همچون منیر قیدی و نرگس آبیار در «ویلایی ها» و «نفس» و بهرام بیضایی در «باشو غریبه کوچک»، روایت متفاوتی را از جنگ ارائه می دهد.
«بمب یک عاشقانه» بهخوبی نشان میدهد که نگاه معادی در فیلمسازی و سینما تا چه حد پختهتر شده است و حضورش در سینمای جریان اصلی آمریکا هم سبب شده تا قصه و پیرنگ را بیشازپیش جدی گرفته و به درد اکثر فیلمهای این روزها یعنی قصه زدایی دچار نشود. هرچند فیلم معادی کماکان یک فیلم موقعیت محور محسوب میشود که داستان ویژه سروته داری به سبک کلاسیک قصهگویی ندارد
اما کارگردان و فیلمنامهنویس اثر موفق شده از داستان کمرمق زندگی روزمره یک زوج جوان و فروپاشی تدریجی آن درگذر سالهای پایانی جنگ تحمیلی، روایتی درهمتنیده و یکدست بسازد و با ترکیب بهجا و بهاندازهای از وجه تراژیک زندگی آنها و کمدی روزمره زندگی در آن سالها و سروکله زدن با بچههای مدرسهای، به یک ترکیب ویژه دست پیدا کند.
(شوخی با دستمایههایی مانند سیستم آموزشی آن سالها، احساسات عمومی مردم و اقشار مختلف نسبت به جنگ، لحظات موحش آژیر خطرها و همنشینیهای شبانه در پناهگاه که در عین ظرافت و بامزگی در پرداختشان، جنبه نوستالژیک قویای هم دارند، کمک شایانی به ساخت اتمسفر «بمب یک عاشقانه» کردهاند) ترکیب ویژهای که به وقتش تماشاچی را میخنداند، در خود فرومیبرد، به فکر یا افسوس وامیدارد… این برگ برنده «بمب یک عاشقانه» است.
فیلم موفق میشود بهدوراز تظاهر و تزویر، جهان خودش را بسازد و تماشاگر را در لحظهلحظههای آن غرق کند. لحظهلحظههایی که احتمالاً برای کسانی که در تبوتاب جنگ بزرگشدهاند یا جوانی کردهاند همانطور که گفته شد وجه نوستالژیک خاصتری هم پیدا میکند و بیشتر به دل مینشیند.
«بمب یک عاشقانه» فراموش نمیکند که در دل جهانی که ساخته با استعارهها و المانهای ریز درشتی که در جای درست خود قرارگرفتهاند (کاری که احتمالاً معادی چگونگیاش را از کار با فرهادی دریافته است)، پرداخت شخصیتها و موقعیتها را هم کامل کند. هرچند که کاراکترهای اصلی فیلم کمحرفترینها در میان همه آدمهای جهان «بمب یک عاشقانه» هستند،
اما آنها را بهتر از همه میشناسیم. بدون اینکه هیچ حرفی از مواضع مثلاً سیاسیشان در فیلم زده شود، رشته دختر و پوشش ظاهریاش یا صورت تراشیده پسر و کتاب روزنامه پیچ شدهای که میخواند نشان میدهد که از کدام طایفه و دستهاند و چطور فکر میکنند. همین رفتارها و المانهای جزئی را (نمونه دیگرش برخورد معادی در مدرسه بهعنوان ناظم با شاگردان) کنار هم بگذارید؛ پازلی به دست میآید از شخصیتهای فیلم و اصلاً از جهان آن.
«بمب یک عاشقانه» چه در خلق جهان اثر بر روی صفحات فیلمنامه و چه در ساختن فضا و جهان زوجش در پیش چشمان تماشاگر بسیار موفق عمل میکند.
ترکیب سیامک انصاری بامزه، حبیب رضایی و پیمان معادی در مدرسه و در سروکله زدن با پسرهای شر و بازیگوش مقطع راهنمایی، شیمی بینشان که بار اصلی کمدی فیلم را بر دوش میکشد تا ترکیب لیلا حاتمی و پیمان معادی که پیشتر امتحان خود را پس دادهاند و بهطورکلی یکدستی تیم بازیگری به فضاسازی فیلم کمک شایانی کرده است ضمن اینکه بازسازی خوب تهران سالهای آخر جنگ و خصوصاً بازسازی بمبارانهای مهیب بعثی را نباید فراموش کرد.
فیلم، البته می توانست ریتم تندتری داشته باشد. ایرادی که بر آن وارد است و البته پیمان معادی در نشست خبری فیلم اذعان داشت که تعمداً طراحی شده است تا بار عاشقانه و شاعرانه کار جدی تر شود. با این حال فکر می کنم کمی ضرباهنگ بخشیدن به «بمب» به وسیله ی تدوین مجدد می تواند اتفاق درستی باشد.
همان قدر که کاراکترها خوشایند و ملموس اند، بازی های فیلم نیز بسیار باورپذیر و تماشایی اند. ابتدا باید بگویم که «بمب» مجموعه ای قوی از بازیگران نقش های مکمل را دارد. چه معلمان مدرسه که همه در جای درست خود قرار گرفته اند، حضور به اندازه ای دارند و بازیگران این نقش ها نیز همگی درخشان اند خصوصاً سیامک انصاری و حبیب رضایی. این مسئله در انتخاب بازیگران نقش همسایه های زوج اصلی فیلم نیز به چشم می خورد.
اما دو بازیگر اصلی فیلم نیز بازی های درونی بسیار قوی و خوبی دارند که امیدوارم ازسوی هیئت داوران نادیده گرفته نشود زیرا اساساً بازی هایی این چنین درونی و مملو از سکوت کمتر به چشم می آیند و به شکل مضاعفی دشوار ترند.
موسیقی متن فیلم که تمی عاشقانه دارد نیز از نقاط قوت آن به حساب می آید.
«بمب» حاصل ریزبینی و دقت نظر کارگردانی ست که در فیلم دومش گام های رو به جلوی او آشکارا قابل مشاهده اند. فیلمی با فیلمنامه نسبتاً موزون، اجرای تمیز و مطلوب، شناخت درست فیلمساز از برهه زمانی انتخابی اش و در نهایت مجموعه درست انتخاب های او که «بمب» را به یکی از فیلم های خوب جشنواره سی و ششم تبدیل کرده است.
بعدتر وقتی خانوادهها در زیرزمین جمع شدهاند، پسرک مریض از پدرش میپرسد که آیا این بازی است و پدرش میگوید، بله یک بازی جدید است؛ و ما، همه دهه شصتیها که این تجربه را پشت سر گذاشتهایم خوب یادمان است که در پناهگاهها چقدر هیجانزده میشدیم و درست مثل سعید با دستانمان روی دیوار سایههای متحرک میساختیم. گرچه سعید هرچه میکند برای جذب سمانه است.
عشقی که بین سمانه و سعید در حال شکلگیری است، با اینکه نمیدانیم این حس به سمانه هم راهیافته است یا خیر، این حس ویرانگر که سعید را عاشق بمباران و آژیر قرمز کرده است، این حسی که او را عاشق جنگ کرده است و باعث میشود در نماز جماعت از “صدام یزید عزیز” تشکر کند که هر شب تهران را بمباران میکند تا او و سمانه چنددقیقهای در کنار هم باشند، چیزی شبیه احساسی است که در «درخت گلابی»میبینیم.
البته واضح است که نه این عشق آن است و نه سمانه میم؛ اما آن ناتوانی کودکی و آن حس معصوم و پاک همان عشق پسرک به میم است در «درخت گلابی».
با نزدیک شدن به پایان امتحانات سعید، او قرار است به همراه خانوادهاش تهران را ترک کند. در طبقه سوم اما ایرج و میترا کمی به هم نزدیکتر شدهاند و گرچه هنوز در سکوت هستند اما حداقل این سکوت را در کنار یکدیگر سپری میکنند و با نگاههای دزدکی و مخفیانهشان دیگری را میپایند. حال عشق زیرزمین در معرض نابودی است و عشق طبقه سوم در حال شکلگیری.
چه پارادوکس عجیبی؛ مخصوصاً وقتی سعید از نزدیک خانهای را که مورد حمله موشکی قرار گرفته است را میبیند و گریان و هراسان پا به فرار میگذارد و در تماممسیر روی دوچرخهاش از عذاب وجدان و از اینکه صدام یزید را دوست دارد اشک میریزد.
باری، «بمب؛ یک عاشقانه» فیلم خوبی است. عاشقانه است و جنگی. موشکهایش بهاندازه موشکهای کاغذی که بچههای همسایه با آنها بازی میکنند بیخطر نیست، اما همهچیزی است که میترا و ایرج لازم دارند تا زندگی را جشن بگیرند و یکلحظه بعد ترشان را انتظار بکشند.«بمب؛ یک عاشقانه» یک عاشقانه به تمام معناست که میتواند مخاطب را با خوش ریتمیاش، دیالوگهای جذابش و فیلمبرداری بینظیرش همراه کند و قصهای را بدون کلام و از میان نتهای موسیقی تعریف کند، قصهای جذاب و پرکشش که در تاریکی ناشی از هول مرگ، شکوفایی عشق را جشن می گیرد.
جوایز و افتخارات و بازیگران فیلم بمب یک عاشقانه
- . برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس (جشنواره فجر)
- . برنده جایزه ویژه هیئت داوران (جشنواره فجر)
- . برنده سیمرغ بلورین بهترین عکس (جشنواره فجر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم (جشنواره فجر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری (جشنواره فجر)
- . برنده جایزه بهترین طرح فیلمنامه (جشنواره آسیا پاسیفیک)
- . برنده جایزه بهترین کارگردانی (جشنواره فیلم بسفر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (جشنواره فجر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (جشنواره فجر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری (جشنواره فجر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین صدابردار (جشنواره فجر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (جشنواره فجر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه (جشنواره فجر)
- . نامزد سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه میدانی (جشنواره فجر)
- . نامزد پنج جایزه از جشنواره حافظ
- . نامزد پنج جایزه از جشن دنیای تصویر
- . نامزد هفت جایزه از جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی
- و…
بازیگران : لیلا حاتمی، پیمان معادی، سیامک انصاری، حبیب رضایی، سیامک صفری، صبا گرگین پور، معصومه قاسمیپور، رامین پورایمان، بهادر مالکی، شهروز آقاییپور، ارشیا عبداللهی، نیوشا جهانی، باران معادی، محمود کلاری، سیامک ادیب، نوید نوری، نوید ذبیحی، شایان دیلمقانی، صدرا علیمحمدی و فرزاد رمضانی