انشا در مورد طعم مهربانی انسان ها ☑️ مقدمه، بدنه و نتیجه

انشا در مورد طعم مهربانی انسان ها: نیما در تولد یک سالگی فرزندش به او گفت که یک بهار و تابستان و پاییز و زمستان را دیدی، پس از این همه چیز تکراری است به جز مهربانی. کیمیای وجود انسانها مهرانی است و بس. برای دریافت اطلاعات بیشتر در ادامه با بخش انشا ماگرتا همراه باشید.

مطلب پیشنهادی: انشا در مورد از محبت خار ها گل می شود

انشا در مورد طعم مهربانی انسان ها

مقدمه: کاش روزی که از خواب بیدار می شویم کمی با هم خوب حرف بزنیم، نامهربان نباشیم و درد همدیگر را متوجه شویم. طعم مهربانی طعم نمک غذاست که اگر غذایی نمک نداشته باشد، قابل خوردن نیست . طعم ناب زندگی و پر از عطر مهر و محبت و جاودانگی، مهربانی را اگر در خاک باغچه بکارید حتما میوه های خوب و رنگارنگی خواهد داد. مهربانی طعمی دارد که هیچ وقت تکراری نمی شود و هر بار مزه جدیدی دارد.

بدنه: روزی که دختر همسایه مریض بود و مردم جمع شدند برایش دارو خریدند و من برق نگاه مادرش را دیدم مهربانی آنجا بود و من طعمش را چشیدم. روزی که پیر مرد سر کوچه نمی توانست به نانوایی برود و همسایه ها برایش نان می گرفتند، من طعم خوب و خوش مهربانی را مزه مزه کردم. روزی که دیدم عروسی پسرای محله هم شادی کنان دنبال کاری می روند طعم مهربانی را چشیدم.

روزی که در سرمای برف و کولاکی کسی می ایستد و به ماشین های در راه مانده کمک می کند. افرادی که به کودکان کار درس یاد می دهند و یا کسانی که خرج تحصیل دانش آموزان نیازمند را برعهده می گیرند و یا کسانی که به بیماران کمک می کنند، همه مهربانی را به من می آمورند و می دانم که روزی این کهن درس قدیمی برایم به کار می آید. مهربانی یک هنر است. یک عشق، یک ایمان و یک اعتقاد است.

من با تمام مهربانی های انسان آشنا هستم. چه خوب که همه می دانند که باید با هم مهربان باشند. مهربانی دین و آیینی قدیمی است که در هر مکتبی سر آمد است. کاش برسد روزی که همه مهربانی را سرمشق خود قرار دهند. روزی که مهربانی نباشد، باید در جهان را گل بزنند و هر کس به سویی برود انسانها با مهربانی زنده اند .

نتیجه گیری: مهربان که باشی حال دلت همیشه خوب است و هیچ کس نمی تواند ناراحتت کند. حالت را خراب کند. خدا تو را جانشین خودش قرار داده تا مهربانی را در زمین پراکنده کنی و از کسی دریغ نکنی درد مردم را درک کنی و با آنها باشی و این یعنی مهربانی. هر چه قدر عشق و مهربانی را در میان بندگان خدا پراکنده کنید به همان اندازه مهر و عشق دریافت خواهید کرد.

متن انشاء زیبا در مورد مهربانی و انسانیت

مقدمه: هربار که پدرم را می دیدم انگار خسته بود، یک بار از او پرسیدم پدر چرا خسته ای می گفت : همسایه ها کمک لازم داشتند، به‌‌شان سر زدم. مردی که همیشه نگران خانواده و اطرافیان بود. به پیر محل سر می زد و همیشه دستگیر همه بود. این جلوه های ناب مهربانی است.

بدنه: مهربانی مانند تخمی است که هر جا بکاری روزی درو می کنی و حتما خداوند به جای مهربانی به تو پاداشی عظیم خواهد داد. هربار که دست یتیمی یا در راه مانده ای را گرفتی، هرجا که جوان غمگینی دیدی و مشکلش را رفع کردی بدان که طعم مهربان بودن را چشیده ای. اگر روزی در سرمای زمستان پرندگان گرسنه ای را سیر کردی و یا پای شکسته حیوانی را درمان کردی و یا اگر روزی دیدی که بیماری هزینه هایش تامین شد، بدان مهربانی بوده و بس.

تو نیکی می کن و در دجله انداز را شنیده ای؟ این یعنی هر بار که مهربانی کردی، منتظر باش تا خداوند در جایی دیگر مهر بی حسابش را به تو نشان دهد. مهربانی مانند قطره باران است، صاف و زلال و پر از نعمت. هر جا که خدا هست مهربانی و عشق بی دریغ هم هست. دل را شاد کردن نوعی مهربانی است. دلی را از نگرانی رها کردن و به رفع مشکلی کمک کردن نوعی مهربانی است.

به هم نوعان سر زدن و دردشان درمان کردن نوعی مهربانی است. از دخترک بی پدر دلجویی کردن، از مادری دل شکسته یاد کردن، اینها همه نسخه های فراوان مهربانی هستند که می توانید از آن استفاده کنید و خداوند و بندگانش را شاد گردانید.

نتیجه گیری: اگر می خواهید دنیا به شما سخت گیری نکند، برای بندگان خدا راه گشایش و فرج باز کنید. از روی مهربانی تصویری بسازید و منتشر کنید. هربار که دلتان گرفت با کاری و سر زدن به دردمندی مرهم درد خود شوید. اگر نمی توانید مهربان باشید، بدی نکنید. خاطر انسانی را ملول نکنید و بدانید که نیرویی قادر و توانمند تمام رفتارهای شما را ثبت کرده و به جای هر کار دنیایی خیر عطا خواهد کرد.

همچنین بخوانید:
انشا در مورد راستگویی
و
انشا در مورد چهره ای که هرگز فراموش نخواهم کرد