انشا طنز و غیر طنز درباره درد دل یک موش آزمایشگاهی نگارش نهم
در مورد موضوع درد دل یک موش آزمایشگاهی یک انشا طنز و غیر طنز کوتاه با مقدمه و نتیجه بنویسید صفحه 55 درس 4 چهارم نگارش پایه نهم
انشا طنز و غیر طنز درباره درد دل یک موش آزمایشگاهی نگارش نهم ؛ در این مقاله به پاسخ و جواب انشا طنز و غیر طنز کوتاه در مورد درد دل یک موش آزمایشگاهی با مقدمه و نتیجه از صفحه 55 درس 4 چهارم کتاب نگارش نهم پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.
همچنین بخوانید: انشا طنز و غیر طنز درباره ماهی در حوض قالی نگارش نهم
انشا غیرطنز در مورد درد دل یک موش آزمایشگاهی نگارش پایه نهم
مقدمه: آنها مرا جری صدا زدند و هر بار با یک آمپول بزرگ نزد من می آیند و آن را داخل بدنم فرو می کنند تا منتظر نتیجه آن شوند و ببینند بدن بیچاره من به این آمپول چه واکنشی نشان می دهد.
بدنه انشا: من در این آزمایشگاه به دنیا آمدم و در روزهای اول با موش های کوچک دیگری زندگی می کردم اما پس از مدتی ما را از یکدیگر جدا کردند و هر کدام را در اتاقی جداگانه گذاشتند و آزمایش های مختلفی را روی ما شروع کردند.
آدم های آزمایشگاه در این جا ما را هر روز مهمان انواع آمپول ها و غذا های مخلوط شده با مواد آزمایشی می کنند تا به نتیجه دلخواه برسند و هر بار که مرد سفیدپوش پیش من می آید، می دانم که او نقشه ای شیطانی در افکارش و یک آمپول در دست دارد، به همین خاطر هم که شده شروع به دویدن کرده و من سعی می کنم در گوشه ای پنهان شوم تا آن هیولای سفیدپوش نتواند مرا بگیرد.
اما راستش را بخواهید خودم این را می دانم که سلولی که در آن زندگی می کنم کوچک و شیشه ای است، بنابراین راهی برای فرار ندارم. علاوه بر این، آدم های آزمایشگاه آن قدر زرنگ و باهوش هستند که هر چقدر هم بدوم باز هم بدون خستگی بالاخره من را گیر بیندازند.
آن ها هر بار بعد از فرار ناموفق دستم را می گرفتند و انگار مهربان بودند و با من حرف می زدند که امروز چطوری جری کوچولو؟ ای کاش می توانستم به زبان آنها صحبت کنم و به سوال آنها پاسخ می دادم که اگر این همه آزمایش روی من انجام ندهید، من خوب و خوشحالم.
گاهی از اوقات با موش های حرف می زنم و دیروز از یک موش شنیدم که می گفت جایی است به نام بهشت موش ها و پر از زباله است و همه ی موش ها آزاد و رها در میان زباله های بی شمار زندگی خوب و خوشی را دارند.
نتیجه گیری: من هم آرزو دارم و می خواهم بالاخره یک روز از این آزمایشگاه فرار کنم و به بهشت موش بروم، جایی که بدون ترس از انسان در میان زباله ها پرسه بزنم.
همچنین بخوانید: انشا طنز و غیر طنز درباره سایه آدم نگارش نهم
انشا درباره درد دل یک موش آزمایشگاهی به صورت طنز نگارش نهم
موشهای آزمایشگاهی احتمالاً ناراضیترین موجودات جهان هستند، هر چی بلا و درد و مرض هست اول روی ما موش های آزمایشگاهی امتحان و آزمایش می کنند. از آنجایی که موش های آزمایشگاهی از نوع پستانداران هستند و از نظر ژنتیکی بیشتر شبیه انسان هستند، از آنها برای آزمایش استفاده می کنند.
خوب، حالا ممکن است بگویید،این همه پستاندار در دنیا وجود داره و چرا از موش استفاده می شود؟ به عنوان مثال، چرا از شبیه ترین پستانداران به انسان ها یعنی میمون ها استفاده نمی کنیم؟
چون میمون مغز درستی نداره وسط امتحان بلند میشه و میرقصه! از طرفی میمون ها حیوانات وحشی هستند، یک دفعه ممکن است دست دکتر را گاز بگیرند و از دست آنها فرار کنند.
از آنجایی که موش ها حیوانات ارزان تری هستند و تولید مثل بالایی دارند، فضای کمی را اشغال می کنند و نگهداری از آنها آسان است. موش ها خیلی سریع تولید مثل می کنند، عمر کوتاهی دارند، به سرعت به مکان جدید عادت می کنند و موجودات بی ضرری هستند.
از طرف دیگر، ما موش ها به غذای هم هم قانع هستیم و هر چقدر بزنی توی سرمون صدامون در نمیاد!! خلاصه درسته که حیوون هستم اما خیلی از حیوون ها هم می تونند دوست داشتنی و تمییز باشند و خیلی از کارهای شما را انجام بدن. نمونه اش خود من. اگه من نباشم کی قراره توی آزمایشگاه اون همه آزمایش روش انجام بشه و جون سالم به در کنه.
همچنین بخوانید: انشا طنز و غیر طنز درباره کمک به همسایه ها نگارش نهم
و
انشا طنز و غیر طنز درباره ایستادن توی صف نگارش نهم
✅ به پایان مقاله انشا طنز و غیر طنز کوتاه درباره درد دل یک موش آزمایشگاهی از صفحه ۵۵ درس چهارم کتاب نگارش نهم متوسطه اول رسیدیم، اگر پیشنهاد یا سوالی در این رابطه داشتید حتما آن را از بخش نظرات بپرسید تا کارشناسان ما پاسخگوی شما باشند.
عالی
خیلی خوب بود 👍