انشا تضاد معنایی آزادی و اسارت ✔️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا تضاد معنایی آزادی و اسارت: در توصیف آزدی باید گفت بهترین و زیباترین فصل زندگی است و اسارت هم تاریکترین بخش آن، برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا با تضاد معنایی بهشت و جهنم

انشا تضاد معنایی آزادی و اسارت

مقدمه: آزادی برای هر موجود زنده ای زیبا و جذاب است، حتی اگر حیوان باشد از رهایی سرخوش است و از اسارت دلگیر، بیایید برای هم آزادی سالم همراه با عقلانیت را رقم بزنیم تا هیچ موجودی از میله ها در هراس نباشد.

بدنه: پرواز را که نگاه می کنم می بینم که رها بودن و آزادی چه قدر شیرین و پر از حرف است، طی کردن آسمان با بال و پر باز و دیدن زمینیان از آسمان و این انتهای آزادی است که ممکن است انسان هیچ وقت تجربه نکند و همیشه در حسرت باشد، اما آزادی این حس نایاب که همه انسانهای آزاده تجربه می کنند،

این نفس کشیدن راحت در هوای آزاد و در حوالی درختان، قدم زدن روی برگهای ناب پاییزی، خوردن چای روی نیمکتی در حوالی بهار، دیدن ستیغ نور از پنجره دلخواه اتاق، تماشای ساحل در یک روز جذاب تابستان، نوای خوش هزار در حوالی مهربانی همه از آزادی فکر و دل است، اما اسارت فقط بودن پشت میله های دشمن و یا زندان خانگی نیست،

همین که نتوانی از تعلقات دل بکنی و در بند مال دنیا باشی، گرفتار اسارتی خود ساخته هستی و نمی توانی رها شوی، آزادی یعنی صبحت را با آرامش شروع کنی و بدانی که کسی مزاحمت نیست و تو هم باید با آزادی آرامش را از دیگران نگیری، آزادی یعنی لبخند بی بهانه و زندگی بی مزاحمت، بوییدن یک گل بی دغدغه و اسارت و حبس یعنی گرفتار زندانی باشی که نتوانی آسوده فکر کنی و مجبور باشی طبق سلیقه های دیگران زندگی کنی.

نتیجه گیری: اگر در آزادی مطلق هستید هیچ وقت آرامش دیگران را فدای خواسته های خود نکنید. اسارت ظاهری هم موجب آگاهی می گردد و ممکن است که مدتی برای انسان سخت باشد، ولی بهتر است در هر شرایط آرامش خود را حفظ نماییم و  برای رهایی همه جانبه تلاش کنیم.

انشا تضاد مفاهیم اسارت و آزادی

مقدمه: ممکن است راحت و آسوده در خیابان قدم بزنید، ولی اسیر و در بند خواسته های نفس باشید، اسارت فقط در زندان نیست و ممکن است در خانه هم اسیر باشید.

بدنه: آزادی حس زیبا و قشنگ دوست داشتنی است که همه موجودات عاشقش هستند، راحت بخورند و بپوشند و از زندگی خود لذت ببرند، در مقابل اسارت بسته بودن پای دل و پای ظاهر به زندان و تعلقات دنیوی است. آزادی دویدن در میان گندم زار و حس کردن خوشه های ناز زندگی است و اسارت سخن گفتن با دل نوشته های زندانیان دیگر که سالها روی دیوار مانده و کم کم از میان می رود،

آزادی یعنی نماز خواندن در هر جای شهر در موعد اذان و اسارت یعنی حتی نتوانی نامی از مسلمانی بر زبان آوری، آزادی خواندن غزل ناب زندگی در هوای دم کرده پاییز است و اسارت دیدن رقص برگها پشت میله زندان خارجی و درک نکردن خالق زیبایی و آزادی،

اسارت حتی در نوشته ها هم دردناک است و آزادی موجب پرواز قلم اندیشه، هرجا که خواستی از اسارت دنیا و روح و روان آسوده شوی، بدان که آزادی منتظر توست، برخیز و با نوای زیبای زندگی را از سر بگیر و برای رشد و تعالی و آزادگی دل و تن و روانت تلاش کن.

اسارت در فکر هم نوعی خطرناک از اسارت است که ممکن است انسانها را بدبین کرده و طعم خوش دوستی و مهربانی و عشق را از آنان بگیرد. برخیز و در حوالی سبزه زار زندگی با تمام وجود قدم بزن و عاشقانه خدا را شکر کن که ای همه وجود من تو را شکر برای این همه آزادی و وفور نعمت و عشق و زندگی.

اسارت در پشت میله ها ممکن است روزی تمام شود ولی اسارت در پشت میله های خود خواهی و نفس پرستی و زندگی مادی به پایان نمی رسد. بگذارید اسارت در جسم باشد تا روح که همانا روح در بند قتل می کند و جنایت، اما جسم در بند آزاری برای دیگران به همراه ندارد.

اسارت دردی بی درمان است که باید درمانش را منجی بزرگ بیاورد و آزادی لذتی عظیم است که انسان از آن برخوردار است و کاش قدر بداند.

نتیجه گیری: خدایا به ما قدرتی عطا کن که بتوانیم آزادی خود را به اسارت دشمن و بدخواه درنیاوریم و از آن برای تربیت نسل سالم و شایسته استفاده کنیم. آزادی را یک وسیله برای رهایی نفس قرار دهیم و برای اعتلای وطن و دین و زندگی مردم به کار ببریم.

انشاء های پیشنهادی :
انشا با تضاد معنایی زرنگ و تنبل
و
انشا با تضاد معنایی خواب و بیداری
و
انشا با تضاد معنایی بینا و نابینا

☑️ به پایان انشا درباره تضاد معنایی آزادی و اسارت رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.