انشا در مورد فضای مجازی طنز ⚡️ با مقدمه و نتیجه گیری
متن انشاهای زیبا و به زبان طنز درباره فضای مجازی
انشا در مورد درس خواندن در فضای مجازی طنز : در خانه ای مهمان هستیم و فقط پیر زنی سرش به گوشی نیست و همه مشغول هستند، برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ماه همراه شوید.
مطلب پیشنهادی: انشا طنز درباره درد دل یک موش آزمایشگاهی
انشا طنز و جالب درباره فضای مجازی
مقدمه: فضای مجازی جای دنیای حقیقی را گرفته و هر طرف که نگاه می کنیم همه چیز مجازی شده، صبح تا غروب همه زندگی در گروه های واتساپ و پیج اینستا شکل می گیرد و مردم راه می روند به اشتراک می گذارند و برای هم لغاز می خوانند. هر طرف که می روند، لذتشان شده عکس و استوری و ….
بدنه: هر جا نگاه می کنید خانه ریخت و پاش است و مادر خانه در حال چت کردن و درد دل با یک دوست مجازی است که عکسش زیبا ست و معلوم نیست آن طرف کیست و چه هدفی دارد، در ایام کرونا هم که همه مادران و پدران دوباره دیپلم گرفتند و کسی ندانست، مادر املا نوشت و پدر انشا را تمیز و مرتب رونوشت کرد و تحویل داد.
امتحان هم که با خواهر بود. همیشه در اینستاگرام دنبال مدل مو و لباس و کفش هستند و وقتی می پرسند مشغول چه کاری هستید ؟ در جواب می گویند تحقیق دارم و غافل از این که هر کاری می کنند جز درس و تحقیق..خوب شد که درس ها مجازی شد وگرنه بهانه ای برای گوشی نبود. شب ها گوشی تا صبح همدم است و وقتی بیدار می شوند ، باز هم گوشی گوش به فرمان ایستاده است.
مادر خانه تا ظهر مشغول دنیای مجازی است و یادش رفته که کودک را کجا گذاشته و پدر هم پشت فرمان یا چت می کند و یا کلا سر کار نرفته و زیر درختی دراز کشیده و مشغول کار مجازی است و خدا می داند که قسط های آخر ماه و خرجی خانه چه خواهد شد. برادر و خواهر هم که بیماری خوره و بلعیدن نت گرفته اند و مرتب می خرند و اینجا فقط مخابرات چه لذتی می برد که خریدن نت از نان شب هم واجب تر شده است. دارو هم به اندازه نت مهم نیست.
نتیجه گیری: کاش دمی به خود بیاییم و از این دنیای نامرد مجازی که زندگی ها را به باد داد، جدا شویم و بدانیم که جسم و روح و بنیان خانواده در خطر است و کسی عمق فاجعه را درک نمی کند، مردی غریبه محرم اسرار می شود ولی پدر خانواده دشمن است و اینجاست که فاجعه شروع می شود.
انشاء با موضوع فضای مجازی به زبان طنز
مقدمه: وقتی وارد مهمانی خانه مادر بزرگ شدیم، دایی سبدی آورد و تمام گوشی ها را در آن گذاشت و داخل کمد گذاشت و شروع به حرف زدن و خندیدن کردیم.
بدنه: با هم حرف زدیم، ولی انگار هرکس چیزی گم کرده و نمی تواند آرام شود. هر کس بهانه ای داشت و می خواست گوشی را بردارد، یکی گفت قیمت دلار ببینم، دیگری گفت قیمت بورس و طلا را ببینم و دیگری هم که هوای دوست مجازی اش کرده بود و به هر بهانه ای تلاش می کردند که از گوشی خود استفاده کنند.
زن دایی می گفت پس در گذشته گوشی نداشتیم چگونه سر می کردیم . مادرم هم تایید می کرد. آن شب خیلی سخت بود ولی انگار می توان بی گوشی هم سر کرد. امروز مردم شب را هم در گروه می خوابند و تا صبح استوری و وضعیت و ساعت دیدار گوشی دیگران را چک می کنند.
یکی شب تا صبح بیدار می ماند و فیلم های کهنه و مانده هالیوود و دنیای غرب را می بیند و با گرمی برای دیگران تعریف می کند، غافل از اینکه همین فیلم ها برای مردمی چون ما پخش می شود و خوشان نگاه نمی کنند. ما با این فیلم های تاریخ گذشته عاشق می شویم و زندگی می کنیم و زجر می کشیم و مصیبت بر خودمان و زندگی وارد می کنیم.
در دنیای مجازی همسر می یابند و عقد می کنند و صبح روز بعد می بینند گوشی شوهر مجازی هم خاموش است و فقط بازیچه شده اند. مادران هم که با فضای مجازی زندگی می کنند و شاید بعد مدتی شوهر خود را هم نشناسند. مردم هفته هفته صورتشان را آب نمی زنند ولی عکس خود را درست می کنند و با رنگ و لعاب استوری می کنند.
هیچ گاه روی عکس های مردم و تعریف و استوری هایشان زندگی خود و کودکان خود را جهنم نکنید وگرنه زندگی آرام نیاز به خود نمایی و نمایش ندارد و مردم دنبال کار و تحصیل و تلاش هستند و دیگران را وارد حریم خصوصی خود نمی کنند.
نتیجه گیری: زندگی ارزشمند است و نیاز به تلاش دارد، بهتر است از دنیای مجازی کمی فاصله بگیریم و بدانیم که خطرات زندگی مجازی بیشتر از فوایدش است. دنیای مجازی را وارد اصل زندگی خود نکنیم و سعی کنیم با حقایق زندگی خود رو به رو شویم و در فکر مرتفع کردن موانع پیشرفت خود باشیم.
انشاهای پیشنهادی:
انشا طنز و غیر طنز درباره سایه آدم
و
انشا طنز و غیر طنز درباره کمک به همسایه ها
☑️ به پایان متن های «انشا در مورد فضای مجازی طنز» رسیدیم، اگر دیدگاهی در این رابطه داشتید حتما آن را از بخش نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.