معنی کلمات درس شانزدهم فارسی هشتم ، شعر پرنده آزادی و کودکان سنگ
معنی واژگان و آرایه های ادبی درس شعر پرنده آزادی درس 16 فارسی هشتم به همراه لغات سخت شعر کودکان سنگ
معنی کلمات درس 16 فارسی هشتم و معنی لغات و آرایه های ادبی شعر پرنده آزادی و کودکان سنگ درس شانزدهم کتاب فارسی پایه هشتم متوسطه اول در ادامه به صورت کامل در بخش آموزش و پرورش ماگرتا برای شما دانش آموز عزیز فراهم شده است.
مطلب پیشنهادی : معنی کلمات درس ۱۴ فارسی هشتم
معنی کلمات درس ۱۶ فارسی هشتم ، پرنده آزادی
در این بخش کلمات معنا دار درس 16 قسمت پرنده آزادی را مرور می کنیم :
بیمناک : ترسناک
آشیان : خانه
دوزخ : جهنم ، آتش
توفان : جنگ و گلوله باران
تیرگی : ظلم و ستم
صیاد : شکارچی
سنگدل : بی رحم ، ظالم
سرکشی : نافرمانی ، طغیان
صعود : بالاروی ، اوج گیری
سدرة المنتهی : درختی در آسمان هفتم
معنی کلمات کودکان سنگ درس شانزدهم فارسی هشتم
در این قسمت واژگان سخت و معنا دار کودکان سنگ از درس 16 فارسی هشتم را بررسی می کنیم :
خیره : سرکش و گستاخ
مشعل : چراغ
بشارت : خبر خوش و مژده
مزدور : نوکر ، خود فروخته و جیره خوار
درنگ : توقف
ویران : خراب
غزه : نام شهری در فلسطین
حماسه : شجاعت و دلاوری
خیره : متعجب
بتازید : حمله کنید
استوار : محکم
نبرد : جنگ
مهیا : آماده و فراهم
بارور شدن : میوه دادن
نمایان : آشکار
قدس : نام مسجدی در بیت المقدس
رخساره : چهره
پرفروغ : پرنور و تابناک
تابان : درخشان
معنی و آرایه های ادبی درس ۱۶ شعر پرنده آزادی و کودکان سنگ فارسی هشتم
پرندهٔ آزادی
محمّد در آغوش پدرش
چونان پرندهای بیمناک
آشیان دارد،
از بیم دوزخ آسمان.
– آه ای پدر، پنهانم کن، پنهان
بالهای من در برابر این توفان
ناتوان است، ناتوان
در برابر این تیرگی
و آنها که در بالا در پروازند.
معنی: محمد در بغل پدرش مثل پرنده ای ترسناک (از ترس آتش هواپیماهای دشمن که از آسمان فرو میریزد) لانه دارد،
آه ای پدر، مرا بپوشان؛ بالهای من در برابر این این صدای ترسناک، در برابر این تاریکی سایه هواپیماهای جنگنده اسرائیلی که آن بالا پرواز میکنند، طاقت ندارد.
آرایه های ادبی: تشبیه محمد به پرنده
تشبیه آتش جنگ به دوزخ
تشبیه آغوش پدر به لانه
توفان: استعاره از جنگ و گلوله باران
تیرگی: استعاره از ظلم و ستم و دود و آتش جنگ
آنها که در بالا در پروازند: کنایه از هواپیماهای دشمن
توفان و ناتوان: قافیه درونی
عبارت آه ای پدر پنهانم کن پنهان چند جمله است؟ ۴ جمله
۱- آه [شبه جمله]
۲- ای پدر [منادا که یک شبه جمله است]
۳- پنهانم کن
۴- پنهان (ام کن) [فعل جمله حذف شده است.]
محمّد، فرشتهٔ بیپناهی است،
نزدیک به تفنگ صیّادی سنگدل،
او در سایهٔ خود تنهاست
چهرهاش روشن است، چونان خورشید
قلبش سرخ و روشن است، چونان سیب
صیّادش میتواند به شکارش دیگر گونه بیندیشد؛
با خود بگوید:
«اکنون او را رها میکنم،
تا آنگاه که بتواند فلسطینش را
بیغلط تلفّظ کند…
و فردا چون سرکشی کند،
شکارش میکنم…»
معنی: محمد پرندۀ بی آشیانهای است که به تفنگ شکارچی بیرحمی نزدیک است. او کاملاً بیپناه و تنهاست. صورتش همانند خورشید روشن است، قبلش مانند سیب قرمز و روشن است. شکارچی میتواند به این شکار کوچک جور دیگری نگاه کند؛ با خود بگوید: «حالا به او کاری نداشته باشم، تا وقتی که بتواند واژۀ فلسطین را بدون غلط تلفظّ کند و اگر در آینده نافرمانی کرد، صیدش کنم»
آرایه های ادبی: تشبیه محمد به فرشته بی پناه
تشبیه دشمن اسلحه به دست به صیاد
تشبیه چهره محمد به خورشید
تشبیه قلب محمد به سیب
فلسطینش را بی غلط تلفظ کند: کنایه از اینکه نام سرزمین اشغالیاش (فلسطین) را ببرد و به دنبال آزادی و دفاع از آن باشد. بخواهد اشغالگران را از سرزمینش بیرون کند.
تشبیه دشمن اشغالگر اسرائیلی به شکارچی و تشبیه محمد به شکار.
«محمّد الدّوره»
خونی است که از بعثت پیامبران
جوشیده است
پس ای محمّد، صعود کن!
صعود کن تا سِدْرَةُ المُنتهی!
معنی: «محمد الّدوره» خونی است که از زمان برانگیخته شدن پیامبران جوشیده است. پس ای محمد بالا بیا! بالا بیا تا به آخرین درجه برسی!
آرایه های ادبی: محمد دوره نماد مظلومیت و شهادت حق در برابر ظلم و ستم
تشبیه محمد به خون
«محمد» در این بند با توجه به واژه «بعثت» ایهام به حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام دارد.
کودکان سنگ
دنیا را خیره کردند
با آنکه در دستانشان جز سنگ نبود
چونان مشعلها درخشیدند
و چونان بشارت از راه رسیدند
ایستادگی کردند، خروشیدند و شهید شدند.
آه، ای لشکریان خیانتها و مزدوریها!
هر قدر هم که تاریخ درنگ کند
به زودی، کودکان سنگ، ویرانتان خواهند کرد!
ای دانشآموزان غزّه!
به ما بیاموزید؛
که چگونه سنگ در دستان کودکان،
حماسه میآفریند؟
ای فرزندان غزّه!
با تمام توانتان بتازید و
در راهتان استوار بمانید
در گسترهٔ نبردهاتان پیش بروید.
ای دوستان کوچک ما، سلام!
برای چیدن زیتون مهیّا باشید!
در لحظههایی که درختان زیتون، بارور میشوند
و وطنی زاده میشود در چشمها
و افقی دیگر نمایان،
چهرهٔ قدس، درخشان و
رخسارهٔ فلسطین پرفروغ و تابان میشود.
معنی: دنیا را شگفت زده کردند، با اینکه در دستهایش به غیر از سنگ هیچ چیز دیگری نبود مثل چراغدانها درخشیدند و مثل مژدگانی از راه رسیدند و استقامت کردند و فریاد زدند و شهید شدند.
آه، ای سپاه خائن گماشته شده! هر چقدر هم که زمان صبر و تأمل کند، به زودی بچههای فلسطین سنگ بارانتان میکنند و نابود میشوید. ای دانش آموزان غزۀ! به ما یاد بدهید که چگونه سنگ در دستهای کودکان، شجاعت خلق میکند؟
ای فرزندان غزۀ! با تمام قدرتتان با دشمن بجنگید و در راهتان محکم بمانید و در میدان نبردها جلو بروید. ای دوستان کوچک ما، برای زندگی در صلح و صفا آماده باشید! وقتی که درختان زیتون به ثمر مینشینند ملتی به دنیا میآید و کرهای دیگر آشکار میشود. چهرۀ قدس و فلسطین روشن و نورانی میشود.
آرایه های ادبی: تشبیه کودکان فلسطینی به مشعل
تشبیه کودکان فلسطینی به مژده و بشارت
لشکریان خیانتها و مزدوریها: استعاره از صهیونیستها
شخصیت بخشی به تاریخ (درنگ کردن)
شخصیت بخشی به سنگ (حماسه آفریدن سنگ)
پارادوکس در آموزگار بودن دانش آموزان (ای دانش آموزان به ما بیاموزید)
راه، گستره، پیش رفتن: تناسب
زیتون نماد صلح و پیروزی (شاخه زیتون نماد صلح در سنتهای محلی عرب است. شاخه زیتون در پرچم سازمان ملل متحد نیز به عنوان نماد صلح استفاده شدهاست.)
تشخیص یا شخصیت بخشی به فلسطین (رخساره ی فلسطین ، پر فروغ و تابان میشود)
نکته زبانی: کودکان سنگ ترکیب: اضافی است => اضافه اقترانی یعنی مضاف الیه «قرین و همراه» با مضاف است (سنگ همراه و قرین با کودکان فلسطینی است.)
مطلب پیشنهادی: معنی کلمات روان خوانی شوق آموختن فارسی هشتم
توجه: برای مشاهده گام به گام سایر درس و پایه ها کافیست در انتهای جمله هایی که در گوگل سرچ می کند عبارت «ماگرتا» را نیز اضافه کنید.
✅ دانش آموز عزیز در این مقاله معنی لغات و آرایه های ادبی درس شانزدهم فارسی هشتم را بررسی کردیم، اگر پیشنهادی در این رابطه دارید کافیست از قسمت دیدگاه آن را با ما به اشتراک گذارید.
عالی بود مرسی
خیلی عالی بود مرسی
خوب بود
عالی ممنون
عالی بود
دست شما درد نکنه
وااااییی ممنونم خیلی خوب بود
مچکرم
خوب بید:|
عالی بود ممنون
عالی بود و معنی بخش دوم کودکان سنگ نبود حیف شد
خیلی ممنون
عالییییی
عالیییی خیلی ممنون♡♡♡♡