ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی شعر فصل شکوفایی درس دهم فارسی دوازدهم ▶️+ آرایه های ادبی

گام به گام معنی واژگان و آرایه های قلمرو ادبی و زبانی شعر فصل شکوفایی درس 10 دهم ادبیات فارسی دوازدهم

معنی شعر فصل شکوفایی درس دهم فارسی دوازدهم ؛ در این نوشته با معنی کلمات و ارایه های قلمرو ادبی و زبانی درس ۱۰ دهم شعر فصل شکوفایی کتاب ادبیات فارسی دوازدهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

بعدی: معنی گنج حکمت تیرانا فارسی دوازدهم
معنی و ارایه های درس یازدهم فارسی دوازدهم
جواب قلمرو های کارگاه متن پژوهی درس یازدهم فارسی دوازدهم
معنی و ارایه های شعر شکوه چشمان تو فارسی دوازدهم
جواب درک و دریافت شعر شکوه چشمان تو فارسی دوازدهم

معنی شعر فصل شکوفایی درس دهم فارسی دوازدهم

معنی و ارایه های ادبی و زبانی شعر فصل شکوفایی درس ۱۰ دهم فارسی دوازدهم

در زیر می توانید معنی و قلمروهای ادبی و زبانی درس دهم فصل شکوفایی فارسی دوازدهم را مشاهده نمایید:

دیروز اگر سوخت ای دوست غم برگ و بار من و تو / امروز می آید از باغ بوی بهار من و تو

معنی: ای دوست! اگر در گذشته که رژیم شاهنشاهی حکومت می کرد، تمام استعدادهای ما هدر شد، غم نخور. زیرا آن روزها تمام شده و انقلاب اسلامی پیروز شده است.

قلمرو زبانی: دیروز: قبل از انقلاب
سوخت: به معنی «سوزاند» فعل ناگذر در معنای گذرا به مفعول ، نابود کرد
دوست: منادا
ای دوست شبه جمله
بیت سه جمله

نهاد: غم و بوی برگ و بار مفعول
برگ و بار من و تو، بوی بهار من و تو: ترکیب اضافی
قید: دیروز و امروز
واو در من و تو واو عطف است.

قلمرو ادبی: مجاز: دیروز
امروز: قید
تضاد: دیروز ، امروز
اغم: استعاره از آتشی که می سوزاند
باغ استعاره از «جامعه»
بهار: استعاره از «پیروزی و انقلاب»
برگ و بار: استعاره از «امید و آرزو»
مراعات نظیر: برگ ، بار ، باغ ، بهار
حس آمیزی: بوی می آید
جناس: بار ، بهار – باغ ، بار

آن جا در آن برزخ سرد در کوچه های غم و درد / غیر از شب آیا چه می دید چشمان تار من و تو؟

معنی: آن دوره (رژیم گذشته) مانند برزخ پر از درد و غم بود و چشم مردم جز تاریکی ظالم و ستم چیزی نمی‌دید.

قلمرو زبانی: آن جا: جامعه طاغوت
برزخ: حد فاصل میان دو چیز ، زمان بین مرگ تا رفتن به بهشت یا دوزخ ، فاصله بین دنیا و آخرت در اینجا فاصل میان دوران طاغوت و انقلاب اسلامی، دوران گذرا کل بیت یک جمله است
آوردن دو واژه پرسشی در کنار هم اشتباه است «آیا ، چه»
برزخ، شب، کوچه ها:
متمم
شیوه بلاغی: تقدم فعل بر نهاد
چشمان تار من و تو: ترکیب وصفی و اضافی (تو معطوف است)

قلمرو ادبی: استعاره: «برزخ سرد» استعاره از جامعه زمان شاهنشاهی از کوچه های غم و درد: زمان طاغوت
شب: ظلم و ستم
کوچه های غم و درد: تشبیه اجناس: سرد ، درد سرد: ایهام الف) سرد (چون فصل زمستان ، انقلاب پیروز شد) ب) سرد: مجاز از بی روح و افسرده و پر از ظلم شاهنشاهی
مجاز: «چشم» مجاز از وجود و شخصا مراعات نظیر: چشمان، تار
آیا چه می دید غیر شب: استفهام انکاری برزخ سرد: تناقض

دیروز در غربت باغ من بودم و یک چمن داغ / امروز خورشید در دشت آیینه دار من و تو

معنی: دیروز، در غم غریب بودن جامعه پر از ظلم و ستم ، من بودم و مبارزان راه آزادی که در راه به دست آوردن آزادی شهید شدند. تا این که امروز آزادی در جامعه چون خورشیدی می درخشد.

قلمرو زبانی: دیروز در غربت من بودم و یک چمن داغ بود (حذف فعل به قرینه لفظی)
دیروز: زمان قبل از انقلاب اسلامی غربت: دوری
باغ: جامعه
یک چمن داغ: غم و اندوه بسیار زیاد، شهدایی که برای آزادی تلاش کردند
امروز: جامعه بعد از انقلاب
خورشید: انقلاب ، آزادی
دشت: جامعه ، وطن
آیینه دار: آینه دارنده
امروز خورشید دردشت، آیینه دار من و تو (است) حذف به قرینه معنوی
بیت سه جمله – آیینه دار مسند
غربت باغ آیینه دار من و تو:
ترکیب اضافی یک چمن داغ: ترکیب وصفی و چمن ممیز

قلمرو ادبی: مجاز: دیروز، امروز.
باغ: استعاره از جامعه و کشور غربت
باغ: اضافه استعاری
جناس: باغ ، داغ من، چمن
تناسب: باغ، چمن ، دشت
تشخیص: غربت باغ – خورشید، آینه دار باشد
استعاره: دشت استعاره از وطن
تشبیه: خورشید مانند آینه دار است
آیینه دار بودن: کنایه از رهبر بودن
ایهام تناسب: داغ: ۱- غم که معنی آن در بیت حضور دارد ۲- سوزان که با خورشید تناسب دارد.

غرق غباریم و غربت با من بیا سمت باران / صد جویبار است اینجا در انتظار من و تو

معنی: زندگی ما در رنج و اندوه می گذرد پس با من به سوی خوبی ها و نیکی ها بیا به جایی که پیشرفت و شکوفایی در انتظار ماست.

قلمرو زبانی: غربت: دوری از وطن
سمت: سو ، جهت
باران: پاکی ، آزادی
بیت سه جمله دارد
جویبار: نهاد
غرق: مسند من به ترتیب متمم و مضاف الیه
انتظار من و تو ترکیب اضافی صد جویبار ترکیب وصفی

قلمرو ادبی: استعاره: «غبار» استعاره ظلم و ستم
«باران» مجاز از آزادی
جویبار: مجاز از رهایی،
جویبار: نماد حرکت
تشخیص: جویبار منتظر کسی باشد
واج آرایی در صامت «غ»
غرق غبار و غربت بودن: کنایه از گرفتاری و تنهایی

این فصل فصل من و توست فصل شکوفایی ما / برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو

معنی: این دوره، فصل شکوفایی من و توست که به انتظار بهار بوده‌ایم. برخیز هم‌نوا با گل نغمه ‌سرایی کنیم که بهار من و تو می‌آید.

قلمرو زبانی: فصل: فصل انقلاب
فصل شکوفایی ما: زمان آزادی ما است – (حذف فعل [است] به قرینه لفظی )
بهار: آزادی
بیت چهار جمله دارد
نقش فصل به ترتیب:
نهاد، مسند
اینک: نهاد
فصل من و تو، فصل شکوفایی ما، بهار من و تو: ترکیب اضافی

قلمرو ادبی: فصل: استعاره از دوره انقلاب
فصل: تکرار
مجاز: «من و تو» منظور همه «مردم»
تشخیص: گل آواز بخواند
گل: نماد شهید
مراعات نظیر: فصل، شکوفایی، گل، بهار
کنایه: فصل شکوفایی کنایه از رشد

با این نسیم سحرخیز برخیز اگر جان سپردیم / در باغ می ماند ای دوست گل یادگار من و تو

معنی: همراه با این نسیم سحرگاهی برخیز [قیام کن] و همراه شو. اگر در این راه مبارزه مردیم [هراسی نیست.] ای دوست، گل و انقلاب به یادگار از من و تو خواهد ماند.

قلمرو زبانی: سحر خیز: سحر خیزنده (صفت فاعلی مرکب مرخم)
جان سپردیم: مردیم
نسیم سحری: ندای آزادی
باغ: جامعه
گل: آزادی
یادگار: واژه دو تلفظی
بیت دارای چهار جمله است
ای دوست:
شبه جمله، ندا و منادا
گل: نهاد
جان: مفعول
یادگار من و تو: ترکیب اضافی
نسیم سحرخیز: ترکیب وصفی

قلمرو ادبی: تشخیص: نسیم سحر خیز باشد
استعاره: گل استعاره از «مبارزه ، آزادی»
تشبیه: گل مانند یک یادگاری است که می ماند
جان سپردن: کنایه از شهادت
باغ: استعاره از کشور

چون رود امیدوارم بی تابم و بی قرارم / من می روم سوی دریا، جای قرار من و تو

معنی: مثل رود که می‌خواهد خودش را به دریا برساند، من نیز بی تابی می کنم تا خودم را به دریای مردم برسانم تا اتحاد و پیوستگی مان، دشمن را شکست دهد.

قلمرو زبانی: دریا: آزادی
بیت چهار جمله دارد
رود، سو:
متمم
امیدوار، بی تاب، بی قرار: مسند
جای قرار من و تو: بدل

قلمرو ادبی: تشبیه: من مثل رود امیدوار هستم
تشخیص: رود امیدوار و بی تاب و بی قرار باشد.
ایهام: قرار: الف) آرامش ب) محل وعده
دریا: استعاره از رهایی و آزادی رود، بی قراری
دریا: مراعات نظیر
بی قراری، قرار: تضاد

توجه: برای مشاهده پاسخ سوالات درس دهم فارسی دوازدهم، وارد لینک «جواب سوالات درس ۱۰ فارسی دوازدهم» شوید.

قبلی: جواب درک و دریافت بوی جوی مولیان فارسی دوازدهم
معنی لغات و آرایه های روان خوانی بوی جوی مولیان فارسی دوازدهم
جواب قلمروهای کارگاه متن پژوهی درس نهم فارسی دوازدهم
معنی کلمات و آرایه های درس نهم کویر فارسی دوازدهم
معنی گنج حکمت سه مرکب زندگی فارسی دوازدهم

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی کتاب فارسی پایه دوازدهم متوسطه دوم ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی و آرایه های ادبی و زبانی درس دهم شعر فصل شکوفایی ادبیات فارسی دوازدهم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − شانزده =