انشا از زبان یک قاشق و چنگال با مقدمه و نتیجه گیری
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد قاشق و چنگال با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا از زبان قاشق و چنگال: چه خوب که وجود ما بر سر هر سفره ای لازم است و اگر ما نباشیم انگار غذا خوردن هم مزه ندارد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
انشا پیشنهادی : انشا در مورد دکتر شدن در آینده
انشا از زبان یک قاشق و چنگال
مقدمه: قاشق و چنگال در داخل جاقاشقی هستند و مشغول نجوا و بگو و مگو، این شیوه و سبک نگارش بیشتر از سوی بانوی ادب و شعر، پروین اعتصامی به کار برده شده است تا بتواند بسیاری از حقایق را به صورت رسا و کامل بیان کند.
بدنه: من یک قاشقم و در کنار چنگال هستم، انگار وجود من از چنگال ضروری تراست و هیچ کس نمی تواند منکر این امر شود. چنگال گاهی در کناری می ماند و زمانی از من هم جلو می زند، گاهی سر سفره هایی هستیم که نمی دانیم از کدام غذا به مهمانان بخورانیم و زمانی هم فقط یک نوع غذا دیده می شود، حتی نوع قاشق سفره های مستمندان با ثروتمندان متفاوت است و شاید جنس ما در بعضی از جاها از طلا هم باشد و شاید از فلزی کهنه و قدیمی که از روی ساخته شده است.
چه قدر نوع چینش سفره های مردم با فرهنگ های متفاوت فرق دارد، گروهی در کنار سفره ام قرار می دهند و عده ای در ظرفی مخصوص و در وسط سفره می گذارند، روزهایی که در کنار سفره قرار می گیرم، نوع غذاخوردن مردم را نگاه می کنم و گروهی را می بینم که مرام دارند و شکم باره نیستند و در حد رفع گرسنگی می خورند.
چه قدر در کنار سفره های متفاوت می نشینم و به این طرف و آن طرف پرتاب می شوم.اما دیدن رفتارهای متفاوت مردم مرا آگاه می کند. ای کاش می توانستم برایشان حرف بزنم و از سفره های متفاوت سخن بگویم .
سفره هایی که حتی در ماه یک بار گوشت به خود نمی بینند و سفره هایی که در ماه نوشیدنی های متفاوت ندارند و فقط با آب سر سفره حاضر می شوند، هر چند آب بهترین نوشیدنی است ولی گاهی کودکان هوس نوشابه و دوغ هم می کنند.
نتیجه گیری: گفت و گوی میان اشیا یک روش بسیار زیبا در نگارش است که موجب افزایش قدرت نویسندگی و زیبا شدن متن و شعر می گردد. در این روش می توانیم بسیاری از خواسته های خود را به شیوه کاملا رسا بیان کنیم.
انشا از زبان خانم چنگال و آقای قاشق
مقدمه: روزهایی که از چوب ساخته شده بودیم را خوب به یاد دارم و پس از مدتی پس از پوسته پوسته شدن به راحتی درون آتش قرار می گرفتیم. حالا تنوع ما هم زیاد شده و این مردم هستند که ما را برای سفره های خود انتخاب می کنند.
بدنه: چه قدر بعضی از روزهای سال زیبا و جذاب هستند، چه قدر بعضی از شادی ها را دوست دارم، چون مردم شاد هستند وبا هم حرف می زنند و صدای من روی سفره خیلی شنیده نمی شود. غذاهای خوش طعم می خورند و در کنار هم با لذت روزگار می گذرانند.
روزهایی که غم در خانه ها باشد، اصلا برایم خوشایند نیست و مردم حوصله خودشان را ندارند و به زور مرا تحمل می کنند. دوست و رفیق قدیمی من چنگال هم به این روز است و ما معمولا سرنوشت یکسانی داریم. چه قدر روزهای تعطیلات عید و سیزده نوروز را دوست داریم و خوش هستیم.
اما سخنی با بعضی از مردم داریم و حرف هایی که بدانند بهتر است. من می توانم ناقل بیماری هایی مانند کووید 19 و یا به زبان ساده تر آنفولانزا باشم. هر بار خواستید مرا از دیگران بگیرید و استفاده کنید حتما مرا بشویید و خشک کنید.
مرا در داخل نان خشک رها نکنید که اصلا این جای دور از خانه و سفره را دوست ندارم. مرا با دوست خوبم چنگال همراه کنید تا کار هر دو آسان شود و بتوانیم به هم در کار یاری کنیم. گاهی در سر بعضی از سفره ها راحت نیستم و یاد محرومان و سفره های فقرا زجرم می دهد.
هر بار که مرا در سفره قرار می دهید شکر خدا می گویم و از خدا می خواهم همه سفره های خانه ها رنگین باشد و همه با خوشی و لذت از من بهره ببرند و غذایی دوست داشتنی و مطلوب را نوش جان کنند.
کاش برسد روزی که در جهان هیچ سفره ای بی من و امثال من نباشد و همه از خوان نعمت های الهی بهره مند شوند و در هیچ جای این دنیا ی پهناور هیچ گرسنه ای سر به بالش نگذارد.
نتیجه گیری: گفت و گوی میان اشیا و پدیده ها را که شاعران و نویسندگان ترتیب میدهند را خوب مطالعه کرده تا بتوانیم این گونه صریح و آشکار خواسته های خود را بیان کرده و یا از طریق این نوع نوشتن بتوانیم نوع و سبک نگارش خود را ارتقا دهیم.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد اگر من یک گنجشک بودم
و
انشا درباره اگر من چشمه بودم
و
انشا در مورد شروعی دوباره
☑️ به پایان انشا درباره قاشق و چنگال رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.