ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی و آرایه های ادبی و زبانی درس هفدهم سپیده دم فارسی دهم

معنی و مفهوم کنایه ها و قلمرو و آرایه های ادبی و زبانی جملات و معنی کلمات درس ۱۷ هفدهم فارسی دهم متوسطه دوم

معنی و آرایه های ادبی و زبانی درس 17 هفدهم سپیده دم فارسی دهم ؛ در این مقاله به معنی لغات و کلمات ، آرایه ها و قلمرو زبانی و ادبی شعر درس ۱۷ هفدهم سپیده دم کتاب ادبیات فارسی دهم رشته های نظری ریاضی ، تجربی و انسانی متوسطه دوم پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید

همچنین بخوانید: جواب سوال های قلمرو زبانی ، ادبی و فکری درس هفدهم فارسی دهم
و
معنی و آرایه های گنج حکمت مزار شاعر درس هفدهم فارسی دهم

معنی و آرایه های ادبی و زبانی درس هفدهم سپیده دم فارسی دهم
معنی و آرایه های ادبی و زبانی درس هفدهم سپیده دم فارسی دهم

مفهوم ، معنی کلمات و آرایه های ادبی و زبانی درس 17 هفدهم فارسی دهم

در این بخش به معنی لغات و واژگان ، مفهوم و آرایه ها و قلمرو ادبی و زبانی شعر درس درس ۱۷ هفدهم سپیده دم فارسی دهم پرداخته ایم.

تو را « جنوب » نامیدم / ای که ردای حسین را بر دوش / و خورشید کربلا را در بر داری

معنی: (ای امام موسی صدر) تو را جنوب ( که مرکز مبارزه و جایگاه شروع انقلاب تو بر ضد دشمن صهیونی است) نامیدم ، تو که بالاپوش امام حسین را بر شانه انداخته ای و او را به عنوان الگو در برابر خود داری و راهش را ادامه می دهی.

قلمرو زبانی: منظور از جنوب، جنوب لبنان است / ردا: بالا پوش
قلمرو ادبی: جان بخشی در همه بیت ها / ردای حسین را بر دوش داشتن و خورشید کربلا را در بر داشتن: کنایه از ادامه دادن راه امام حسین و او را الگو قرار دادن است/ خورشید کربلا: استعاره از امام حسین / تلمیح به داستان کربلا / جناس همسان: بر نخست و بر دوم / جناس ناهمسان: در، بر
پیام: ادامه دادن راه امام حسین.

ای سرخ گل که فداکاری پیشه کردی / ای انقلاب زمین که با انقلاب آسمان برین / پیوند خورده ای

معنی: ای لبنان و امام موسی صدر که از خود گذشته و فداکاری راه و رسم تان است ، ای سرزمینی که سرچشمه انقلابات هستی ،انقلابی آسمانی و الهی . (انقلاب لبنان و مردمانش مادی و زمینی نیست و با اهداف دینی و آسمانی پیوند دارد ..)

قلمرو زبانی: پیشه: شغل / برین: بالایی
قلمرو ادبی: ای سرخ گل: جان بخشی / سرخ گل، انقلاب زمین: استعاره از جنوب لبنان و امام موسی صدر
پیام: جانفشانی برای میهن

ای سرزمینی کز خاکت خوشه های گندم می روید و پیامبران برمی خیزند.

معنی: ای سرزمین حاصلخیز و پر برکتی که زادگاه و جایگاه بسیاری از پیامبران هستی.

قلمرو زبانی: روییدن: (بن ماضی: رست، بن مضارع: روی)
قلمرو ادبی: گندم: نماد نعمت و حاصلخیزی / خوشه های گندم می روید: کنایه از اینکه لبنان حاصل خیز است. / و پیامبران بر می خیزند: این سرزمین پیامبر خیز و مقدس است / تلمیح به تولد و زندگانی بسیاری از پیامبران الهی در این سرزمین لبنان و فلسطین دارد.
پیام: ستایش میهن.

تو را جنوب نامیدم / ای کشتی های صیادی که مقاومت پیشه کرده اید / ای ماهی دریا که مقاومت پیشه کرده ای / ای دفترهای شعری که مقاومت پیشه کرده اید / ای روزهای عاشورا!

بازگردانی: همه مردم لبنان يکپارچه در برابر ستم ایستادگی و مقاومت می ورزند.

قلمرو زبانی: صیادی: ماهیگیری / مقاومت: پایداری
قلمرو ادبی: کشتی های صیادی: مجاز از ماهی گیران و ملوانان یا جانبخشی / ای ماهی دریا: جانبخشی / دفترهای شعری: مجاز از سرایندگان مقاومت / ای روزهای عاشورا: جانبخشی، تلميح. ( کشتی های صیادی ، ماهی دریا ،دفتر های شعر ، مجاز از تمام مردم لبنان از هر قشر و گروه است.)
پیام: ایستادگی همه مردم لبنان.

تو را جنوب نامیدم / تو را آبها و خوشه ها و ستاره غروب نامیدم / تو را سپیده دمی در انتظار زاده شدن / و پیکری در اشتیاق شهادت نامیدم / تو را انقلاب و شگفتی و تغییر نامیدم / تو را پاک و پاکیزه و ارجمند و توانا نامیدم

معنی: ای امام موسی صدر: تو را نماد مقاومت مردم جنوب لبنان ( شیعیان ) تو را چون آبهای پاک و زلال، خوشه های با برکت گندم ، ستاره ی درخشان و هدایت گر غروب که مانند راهنما برای مبارزان هستی ، سپیده دم ظهور و زایشی دوباره ، جسم و جانی شیفته ی شهادت ، تو رستاخیز و قیامی مقدس هستی که سرآغاز تغییر و شگفتی است و اندیشه مبارزه با اشغالگران را بنیان نهادی و تو را پاک و ارجمند و مصمم و قدرتمند نامیدم.

قلمرو زبانی: نامیدم: ماضی ساده اول شخص مفرد
قلمرو ادبی: جانبخشی / واژه آرایی: تو را ، نامیدم / آب: نماد پاکی / ستاره غروب: نماد درخشش و آگاهی / غروب، سپیده دم: تضاد
پیام: مردم لبنان در پی شکوفایی، شهادت و دگرگونی اند.

تو را جنوب نامیدم / ای چون سبزه برآمده از دفتر روزگاران / ای مسافر دیرین بر روی خار و درد / ای چون ستاره، فروزان / ای چون شمشیر، درخشان / بگذار بوسه زنیم بر شمشیری که در دستان توست / بگذار گرد و خاک قدمهایت را برگیریم.

معنی: تو را جنوب نامیدم ، زیرا چون سرسبزی آن همیشه در راه مبارزه ، باطراوت و بانشاط هستی. ای کسی مقاومت و ظلم ستیزی تو قدیمی و طولانی است ، تو زاده ی درد و رنجی .ای که چون ستاره راهنمای مبارزانی ، بگذار توو راهت را که همان مقاومت است احترام و تایید کنیم و با این احترام و قدر شناسی ، یاری گر تو باشیم و خستگی را از تو بزداییم.

قلمرو زبانی: بر آمده: رشد یافته ، رسته / دیرین: کهن / فروزان: تابان؛ درخشان / خار: تیغ گیاهان / گذاشتن: اجازه دادن
قلمرو ادبی: چون سبزه بر آمده؛ چون ستاره فروزان؛ چون شمشیر درخشان: تشبيه / دفتر روزگاران: اضافه تشبیهی بر روی خار و درد بودن: کنایه از «در رنج و دشواری بودن» ابوسه زدن: کنایه از بزرگ داشتن / شمشیر: نماد ستیز و پیکار / گرد و خاک چیزی را بر گرفتن : کنایه از «بزرگ داشتن» / بگذار: تکرار
پیام: بزرگداشت لبنان و نبرد برای پاسداری از میهن

ای سرور بارانها و فصلها، / تو را عطری نامیدم که در غنچه ها خانه دارد / تو را پرستو نامیدم / ای سرور سروران، / ای برترین حماسه!

معنی: تو بسیار پاک و ارجمندی. تو مانند بوی غنچه، دلآویزی و همه خانه های لبنان حضور تو را حس می کنند (الهام بخشی). تو مانند پرستو پیام آور بهار و رهایی و خوش خبری هستی. ای کسی که بزرگ ترین حماسه، یعنی مقاومت و اتحاد در برابر اشغالگران را آفریدی.

قلمرو زبانی: سرور: بزرگ ، سالار / حماسه: دلاوری، شجاعت
قلمرو ادبی: تو را عطری … دارد؛ تو را پرستو نامیدم: تشبيه / اغراق: ای سرور باران ها و فصل ها / پرستو: نماد خوش خبری و بشارت / باران: نماد پاکی / فصل: نماد دگرگونی
پیام: بزرگداشت لبنان

دریا متنی نیلگون است / که علی آن را می نویسد / و مریم هر شب، روی شنها / به انتظار مهدی می نشیند / و گلهایی را می چیند / که از انگشتان شهیدان می رویند

بازگردانی: مردان لبنان با اتحاد یکپارچگی چون دریایی سهمگین سرنوشت کشور را رقم می زنند و زنان این سرزمین فرزندانی تربیت می کنند و در انتظار حضرت مهدی (عج) هستند و از دستاورد شهیدان بهره می برند.

قلمرو زبانی: نیلگون: همانند نیل آبی رنگی
قلمرو ادبی: نیلگون: تشبيه / دریا … است: تشبيه / تلمیح به داستان حضرت مهدی و موضوع انتظار در شیعه / علی و مریم: نماد زن و مرد لبنانی.
پیام: بزرگداشت شهید.

تاریخ، روزی، روستای کوچکی را / از روستاهای جنوب به یاد خواهد آورد . که «معرکه» خوانده می شود / روستایی که با «صدرش»، با سینه اش / از شرافت خاک و کرامت انسان بودن دفاع کرد

معنی: تاریخ نگاران روزی جانبازی های مردم روستاهای جنوب لبنان را به یاد می آورد. مردم این روستا با همه توان و با رهبر خود (امام موسی صدر) از سرزمین خود و انسانیت دفاع کردند.

قلمرو زبانی: معرکه: آوردگاه، رزمگاه، نام روستایی که در جنوب لبنان نماد مقاومت در برابر صهیونیست هاست / صدر: سینه (صدور = جمع)؛ امام موسی صدر
قلمرو ادبی: تاریخ: مجاز از تاریخ نگاران/ صدر: ایهام / خاک: مجاز از سرزمین
پیام: بزرگداشت لبنان

سرورم! ای سرور آزادگان / در زمانه سقوط و ویرانی / جز تو، کسی نمانده است / که در زندگی ما نخل و عتب و تاکستان بکارد / جز تو کسی نمانده است؛ / مگر تو / مگر تو / پس درهای امید و روشنایی را به روی ما بگشای!

معنی: ای رهبر و بزرگ آزادگان! روزگار ما که روزگار سقوط اخلاقی و ویرانی است و همه به فکر خود و تسلیم در برابر اشغالگران هستند. تنها تو هستی که به ما زندگی و نشاط می دهی و ما را به آینده امیدوار می سازی .

قلمرو زبانی: نخل: درخت خرما ، خرمابن / عنب: انگور / تاکستان: باغ انگور (تاک: درخت انگور ، مو)
پیام: بزرگداشت لبنان

همچنین بخوانید: جواب سوالات قلمرو زبانی ، ادبی و فکری درس هجدهم فارسی دهم
و
معنی و آرایه های ادبی و زبانی درس هجدهم فارسی دهم

توجه: شما دانش آموز پایه دهم رشته های نظری ریاضی ، تجربی و انسانی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به معنی کلمات و جواب سوالات تمرین درس های کتاب ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی ، مفهوم و قلمرو و آرایه های ادبی و زبانی درس ۱۷ هفدهم سپیده دم کتاب ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫۱۶ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 + 5 =