ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی کلمات روان خوانی دروازه ای به آسمان فارسی نهم + آرایه ها

معنی واژگان و کلمه های سخت و ارایه های ادبی درس روان خوانی دروازه ای به آسمان ادبیات فارسی پایه نهم

معنی کلمات روان خوانی دروازه ای به آسمان فارسی نهم ؛ در این نوشته به معنی لغات و کلمه های مهم و آرایه های ادبی درس روان خوانی دروازه ای به آسمان کتاب ادبیات فارسی نهم متوسطه اول پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

بعدی: جواب فرصتی برای اندیشیدن صفحه ۹۰ فارسی نهم
معنی و آرایه های ادبی درس دوازدهم فارسی نهم
جواب سوالات درس ۱۲ فارسی نهم
معنی و آرایه های ادبی حکایت سیرت سلمان فارسی نهم

معنی کلمات روان خوانی دروازه ای به آسمان فارسی نهم

معنی واژگان و لغات مهم درس دروازه ای به آسمان فارسی نهم

مردان مرد:‌ شجاعان، دلاوران
برپا شده بود: پدید آمده بود، ایجاد شده بود
قافله: کاروان
ملحق: پیوسته، کسی یا چیزی که به دیگری پیوسته شده باشد.
پندار: تصور، گمان

محفوظ: حفظ شده، نگاه داری شده
می انگارند: تصویر می کنند، گمان می کنند
فرصت زیستن: زمان زندگی کردن
رشید: دلیر، شجاع
دلاوران: شجاعان، جنگجویان

جاودانگی: همیشگی، ابدی
بی وقفه: بدون توقف
حیات معمول: زندگی رایج
متوقف: ایستاده از حرکت
نظاره: تماشا، نگاه

ققنوس وار: مانند ققنوس
بازگونه: واژگونه، آشفته
مسجد جامع: مسجد بزرگ شهر
مظهر: جلوه گاه
اشغال: جایی را به زور گرفتن

متجاوزان: کسانی که وارد حریم و حدود دیگران می شوند
مدافعان: کسانی که از دیگران در برابر خطر دفاع می کنند
شط: رود بزرگی که وارد دریا می شود
مقر: قرارگاه، جای قرار و آرام
تداعی: به یاد آوردن

منتهی: آخر، پایان
عشاق: ج عاشق، عاشقان
استقرار: قرار گرفتن، آرام گرفتن
حسرت: افسوس
معارجی: ج معراج، نردبان (آنچه که به وسیله آن بالا روند)

معراج: به بالا رفتن، عروج
سلاله: نسل، خلاصه هر چیزی
ققنوس: پرنده ایست افسانه ای که گویند در آتشی که خود برمی افروزد. می سوزد و از درون خاکسترش دوباره نوزادی متولد می شود؛ به همین سبب این پرنده را رمز جاودانگی و فداکاری می دانند.

آرایه های ادبی و زبانی روان خوانی دروازه ای به آسمان فارسی نهم

آرایه‌های ادبی:

پای در راه نهادن: کنایه از وارد شدن
زمین و آسمان: تضاد و مراعات نظیر
جسم شهر: تشخیص، اضافه استعاری
آتش جسم شهر را در خود گرفته بود: کنایه از نابود کرد
این آتش که چنگ بر جسم ما افکنده: تشخیص، استعاره از غم و اندوه و درد و رنج

آتش بارید: مبالغه، استعاره از گلوله و بمب و موشک
کشتی ها به گل نشستن: کنایه از این دارد که اقتصاد شهر از رونق افتاد
رودخانه ماند و نظاره کرد: تشخیص
ققنوس وار: تشبیه (وار پسوند شباهت)
سر برآورد: کنایه از ادامه پیدا کرد

خرمشهر شقایقی خون رنگ است: تشبیه (خرمشهر نماد مقاومت است
داغ جنگ بر سینه دارد: کنایه از درد و رنج و اندوهی که از جنگ دیده است
مسجد جامع خرمشهر مادری بود: تشبیه
فرزندان را زیر بال و پر گرفته بود: کنایه از آدم ها مراقبت و محافظت می کرده
پندار ما این است که ما رفته‌ایم و شهدا رفته‌اند امّا حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند: اشاره به آیه قرآنی دارد که شهدا زنده‌اند و در نزد خدایشان روزی می‌خورند

جمله‌ی (هر کس میتواند، بایستد و هر کس نمیتواند، برود) سخن شهید محمّد جهان آرا است: این سخن شهید محمّد جهان آرا اشاره به سخن امام حسین (ع) دارد که در شب عاشورا خطاب به یاران خود فرمودند.
معارج: وسیله ای برای عروج (عروج: بالا رفتن)
خرّمشهر شقایقی خون رنگ است که داغ جنگ در سینه دارد: تشبیه و استعاره مکنیّه از نوع تشخیص دارد. ابتدا نویسنده خرّمشهر را به شقایق تشبیه کرده است. سپس خرّمشهر را به مادر مصیبت زده تشبیه کرده که داغ فرزند در دل دارد.
عجب از این عقل باژگونه که ما را در جست‌وجوی شهدا به قبرستان می‌کشاند: اشاره به این دارد که شهدا را باید در دل جست‌وجو کرد نه در گوشۀ قبرستان.

دانش زبانی:

با خود می‌گفتم: از دوازدهم مهرماه ۱۳۵۹ چه به یاد داری؟ هیچ! آنجا که تو به آن پای می‌نهادی خرّمشهر نبود، خونین‌شهر نیز نبود… این شهر، دروازه‌ای در زمین داشت و دروازه‌ای دیگر در آسمان و تو در جست‌وجوی دروازهٔ آسمانی شهر بودی که به کربلا باز می‌شد و جز مردان مرد را به آن راه نمی‌دادند.

امّا آنان که یاد آن مقاومت عظیم را در دل محفوظ داشته‌اند، پیر شده‌اند و پیرتر. کودکان می‌انگارند که فرصتی پایان ناپذیر برای زیستن دارند؛ امّا چنین نیست و بر همین شیوه، ده‌ها هزار سال است که از عمر عالم گذشته است. فرصت زیستن چه در صلح و چه در جنگ، کوتاه است؛ به کوتاهی آنچه اکنون از گذشته‌های خویش به یاد می‌آوریم.

جست‌وجو: مشتق مرکّب و اسم مصدر است.
خونین شهر: ترکیب وصفی مقلوب (شهر خونین) ولی خونین‌شهر دیگر صفت نیست، بلکه اسم مشتق مرکّب است.
می‌انگارند: مضارع اخباری

رودخانهٔ خرّمشهر آن روزها هم بی‌وقفه گذشته است و امروز نیز از گذشتن، باز نایستاده است. یک روز ناگهان از آسمان آتش بارید و حیات معمول شهر متوقّف شد. کشتی‌ها به گل نشستند؛ اتومبیل‌ها گریختند و شهر خالی شد. رودخانه ماند و نظاره کرد که چگونه حیات حقیقی مردان خدا، ققنوس‌وار از میان خاکستر نخل‌های نیم سوخته، خانه‌های ویران، اتومبیل‌های آتش گرفته و کشتی‌های به گِل نشسته سر برآورد. عجب از این عقل باژگونه که ما را در جست‌وجوی شهدا به قبرستان می‌کشاند!

متوقّف: مسند

قبلی: جواب سوالات درس یازدهم فارسی نهم
معنی و آرایه های درس ۱۱ فارسی نهم
معنی کلمات و آرایه های حکایت نیک رایان فارسی نهم
جواب سوالات درس دهم آرشی دیگر فارسی نهم
معنی کلمات شعر آرشی دیگر درس دهم فارسی نهم

توجه: شما دانش آموزان پایه نهم متوسطه اول عزیز اگر می خواهید به راحتی به معنی کلمات و جواب سوال های کتاب فارسی نهم دسترسی داشته باشید، تنها کافیه جواب و معنی کلمات درس مورد نظرتان را به همراه عبارت « ماگرتا » در گوگل جست و جو کنید.

در انتها امیدواریم که جواب معنی کلمات و آرایه های درس روان خوانی دروازه ای به آسمان فارسی نهم متوسطه اول ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 😊

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫۴ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 1 =