ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی و آرایه های ادبی حکایت سیرت سلمان فارسی نهم

ترجمه و مفهوم و ارایه های ادبی حکایت سیرت سلمان صفحه 97 درس 12 کتاب فارسی نهم

معنی و آرایه های ادبی حکایت سیرت سلمان فارسی نهم ؛ در این نوشته با مفهوم و ارایه های ادبی و پیام حکایت سیرت سلمان صفحه ۹۷ درس دوازدهم کتاب فارسی نهم متوسطه اول آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین ببینید: معنی و آرایه های ادبی درس دوازدهم فارسی نهم

معنی و آرایه های ادبی حکایت سیرت سلمان فارسی نهم
معنی و آرایه های ادبی حکایت سیرت سلمان فارسی نهم

معنی و ارایه های ادبی درس حکایت سیرت سلمان فارسی نهم

در ادامه به گسترش مفهوم حکایت سیرت سلمان فارسی نهم به زبان ساده پرداخته ایم:

سلمان فارسی بر لشکری امیر بود. در میان رُعایا چنان حقیر می‌نمود که وقتی خادمی به وی رسید، گفت: «این توبرهٔ کاه، بردار و به لشکرگاه سلمان بَر.»

معنی: سلمان فارسی فرمانده یک لشکر بود. در بین مردم آنقدر خود را کوچک نشان می داد و متواضع بود که وقتی یک غلام به او رسد، گفت: این کیسه بزرگ پر از کاه را بردار و تا لشکرگاه سلمان فارسی برسان.

آرایه ها: بود، نمود: سجع / کاه، لشکرگاه: سجع

چون به لشکرگاه رسید، مردم گفتند: «امیر است.»

معنی: وقتی (سلمان) به اردوگاه لشکرگاه رسید، مردم گفتند: «او امیر و فرمانده لشکر است.»

آرایه ها:

آن خادم بترسید و در قدمِ وی افتاد.

معنی: آن غلام یا خدمتکار ترسید و از سلمان عذرخواهی کرد.

آرایه ها: در قدم وی افتاد کنایه از: از سلمان عذر خواهی کرد
رسید، بترسید:‌ سجع

سلمان گفت: «به سه وَجه، این کار را از برای خودم کردم، نه از بهرِ تو، هیچ اندیشه مدار. اوّل آنکه تکبّر از من دفع شود؛ دوم آنکه دل تو، خوش شود؛ سوم آنکه از عُهدهٔ حفظ رعیت، بیرون آمده باشم.»

معنی: سلمان به مرد خدمتگزار گفت: اصلا نگران نباش و نترس. من این کار را برای تو نکردم. بلکه به سه دلیل، این کار را برای خودم انجام دادم. اول اینکه خود بزرگ بینی و غرور از من دور شود. دوم به این دلیل که تو خوشحال شوی. و سوم آنکه وظیفه و مسئولیت خودم را که همان مواظبت از مردم است انجام داده باشم.

آرایه ها: اندیشه مدار: کنایه از نترس

حکایت سیرت سلمان چند جمله دارد ؟ این حکایت ۱۸ جمله دارد (نه از بهر تو => یک جمله است: از بهر تو نکردم)

تاریخ ادبیات: روضه خلد کتابی است از مجد خوافی در قرن هشتم که به تقلید از گلستان سعدی نوشته است.

پیام و مفهوم حکایت سیرت سلمان فارسی نهم

ساده زیستی یکی از درس های عملی زندگی است که رهبران و فرماندهان جامعه اسلامی همواره به آن پایبند بوده اند. دوری و بیزاری از غرور و تکبر، شاد کردن افراد جامعه و همدل بودن با آنان و انجام وظایف و مسئولیت های خود از نکاتی است که در این داستان به آن اشاره شده است.

معنی کلمات حکایت سیرت سلمان فارسی نهم

امیر: فرمانده
رعایا: جمع رعیت ،عموم مردم
تکبر: غرور ،خود بینی
حقیر: کوچک
می‌نمود: نشان می داد

دفع: دور کردن
اندیشه مدار: نترس
خادم: خدمتکار
عهده: مسولیت، آن را به خوبی انجام دادن
توبره: کیسه بزرگ

وجه: در این درس به معنی دلیل، قصد
از بهر: برای
هیچ: اصلاً ، هرگز
روضه: باغ
خلد: بهشت

سیّم: صورت قدیمی سوم
حفظ رعیّت: مراقبت از مردم

همچنین بخوانید: معنی و آرایه های درس ۱۱ فارسی نهم زن پارسا

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی کتاب فارسی پایه نهم متوسطه اول ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی و آرایه های ادبی حکایت سیرت سلمان صفحه 97 کتاب فارسی پایه نهم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. نظرات خود را در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید. 😍

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − یک =