انشا در مورد سیزده بدر ☑️+ با مقدمه و نتیجه گیری
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد سیزده بدر با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا در مورد سیزده بدر : کم کم تعطیلات سال نو در حال تمام شدن است و سبزه ها بزرگ شده اند و از روی سفره هفت سین کنار رفته اند. حال برنامه روز طبیعت در حال برگزاری است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا همراه ما باشید.
انشا پیشنهادی : انشا در مورد شیراز
انشا در مورد سیزده بدر
مقدمه : بار و بنه و لوازم را بسته اند و سوار بر ماشین و گاهی هم پیاده در حرکت؛ گروه گرو ه مردم از خانه ها بیرون می آیند. درحالی که خوش و خرم و لب خندان دارند. بساط ناهار و گشت و گذار در طبیعت رو به راه است و انگار سال جدید روزهای خوب را به همراه آورده است.
بدنه : روزها می گذرند وما فرصت با هم بودن نمی یابیم، مگر در مناسبت های اجباری و عید و دید و بازدید و سیزده بدر ، کم کم همه اهل فامیل به مکان یا جای مشخص شده برای سیزده به در می رسند. هر کس غذایی و وسایلی همراه خود آورده است و چه بهتر آن کس که با خود مهربانی و عشق و همدلی آورده است.
هر کس به اندازه وسع و نیاز خودش لوازم همراه آورده است. مردان فامیل مسئولیت غذای ظهر را بر عهده می گیرند و بانوان مثل همیشه در حال حرف زدن وتعریف کردن از زندگی و حواشی ان هستند. دنیای کودکان چه قدر جذاب است، بازی با ان توپ پلاستیکی و گاهی تاب و هفت سنگ و بازی های دیگر، انگار از روزی که همه دنیا مجازی شد، بازیها هم تغییر پیدا کرد.
کودکان گوشه گیر شدند و دست در گریبان در دنیای بازی های موبایل نشستند. اما در این روز حتی موبایل هم ممنع است . سبزه ها را در روی شیشه ماشین بسته اند و تزئین کرده اند تا شاید در آب روانی رها کنند و دعایشان مستجاب گردد. چه قدر این حال و هوای یک رنگی را دوست دارم. من عاشق روزهای خوب و خوش دور همی هستم.
بعد از اینکه ناهار و پذیرایی انجام شد، هرکس برای گره زدن سبزه به گوشه ای می رود، دختران دم بخت که عاشق هستند، پسران دلداه که هوای یار دارند و مادران آرزومند دردی را به خدا می گویند و سبزه گره می زنند.
هر کس دلی دارد و آرزویی، دلها را در حوالی سبزه ها به درگاه خدا وصل می کنند و دعایی می کنند. کاش این روزهای دورهمی همیشه ادامه داشته باشند و همیشه از حال و هوای هم خبر دار شویم.
انگار سیزده بدر برای عاشقان هم رنگ و رویی متفاوت دارد، در داستانی خواندم که شهریار بزرگ در سالی که از عشقش دور افتاده بود، به طور اتفاقی او را در یکی از باغهای تهران می بیند و این شعر زیبا را می سراید.
سیزده را همه عالم به در از شهر کنند من خودم سیزده ام از همه عالم بدرم ( شهریار)
نتیجه گیری: زندگی یک رویداد زیباست که دارای روزها و شرایط متنوعی است. گاهی خوبی و خوشی و روزهای جذاب مانند سیزده بدر است که بهتر است از هر لحظه ان به خوبی استفاده شود. از روزهای خوب و خوش زندگی خوب استفاده کنیم و خدا را شاکر باشیم.
انشاء در مورد سیزده بدر را چگونه گذراندید
مقدمه : روزها از پی هم می آیند و می روند. چه قدر عمر سریع و تند می گذرد، انگار همین دیروز بود که سال تحویل بود و همه دعای سال تحویل را می خواندیم. دید و بازدیدها تمام شد و کم کم با کلی خوبی و خوشی به استقبال سیزده بدر می رویم. کوله بار مان را بسته ایم و پدر و مادر هم در حال تماس گرفتن و هماهنگ کردن مهمانان دور همی روز سیزده هستند.
بدنه: روزهای زیبایی فردوین در حال نیمه شدن است و کم کم سال جدید هم در قطار حرکت قرار گرفته است. جشن سال نو و نوروز باستانی تمام شده و کم کم روزهای ناب و مهم تر از همه سیزده بدر از راه می رسد. گروهی در دید و بازدید مکان و تفریح روز سیزده را مشخص می کنند و گروهی همه به کنار گل و سبزه و جنگل و درخت می روند.
هر کس مکانی را دوست دارد و به گوشه ای می رود. این روز دور همی ها فقط برای خوردن و گپ زدن نیست که هدف دید و بازدید و خبردار شدن از حل و هوای هم است. سبزه ها ی روبان دار هم کم کم از راه می رسند. خانواده های ایرانی بر این باور هستند که به آب اندختن این سبزه ها موجب از بین رفتن غم و ناراحتی و غصه می شود. یعنی غم و غصه سال قبل را از خانه های مردم به دور می کند.
چه باورهای زیبایی. در دل طبیعت سفره ساده و بزرگی پهن می شود و همه با عشق و مهربانی دورش جمع می شوند. چه قدر این لحظات ناب و دلچسب را دوست دارم. همه در حال حرف زدن و بازی کردن هستند و چه قدر خوب و خوش لحظه ها را قاب می گیرند و این است لحظات ناب سال جدید.
هرجای این طبیعت که نگاه می کنید مردم و خانواده ها را می بینید که در حال گشت و گذار هستند. این روز هم تمام می شود و خاطرات خوش در کنار هم بودن جاوید می گردد. سبزه را هم به سادگی گره می زنند و هرکس دعایی و آرزویی دارد. مادر،پدر،پیر، جوان و زن ومرد هریک دارای آرزوهایی هستند که در این روز از خدا می خواهند که برآورده شود.
این سیزده هم تمام شد و به گفته نیما یوشیج که در تولد یک سالگی فرزندش به او گفته بود که فرزندم: یک بهار و یک تابستان و یک پاییز و زمستان را دیدی، از این پس همه چیز تکراری است، جز مهربانی، همه چیز در جهان در حال تکرار است و فقط مهربانی است که هیچ وقت تکراری نمی شود.
نتیجه گیری: قدر لحظه های با هم بودن را بدانید که روزی همه این فرصت ها از دست خواهد رفت.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد خش خش برگ ها
و
انشا در مورد سعدی
☑️ به پایان انشا درباره سیزده بدر رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.