ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی ضرب المثل تهی پای رفتن به از کفش تنگ + داستان و شعر حکایت

مفهوم حکایت پرکاربرد و قدیمی تهی پای رفتن به از کفش تنگ به همراه داستان و شعر کامل

معنی ضرب المثل تهی پای رفتن به از کفش تنگ ؛ این حکایت درباره چیزی است که ضرر و زیان داشتن آن بیشتر از نداشتنش باشد. در بخش ضرب المثل ماگرتا تمامی مفاهیم این تمثیل را می خوانیم.

مطلب پیشنهادی: معنی ضرب المثل هنوز دو قورت و نیمش باقی است

معنی ضرب المثل تهی پای رفتن به از کفش تنگ

مفهوم و معانی ضرب المثل تهی پای رفتن به از کفش تنگ

این حکایت برای افرادی به کار می رود که دارن کاری انجام می دهند که ضررش بیشتر از فایده اش می باشد مثلا تنها بودن خیلی بهتر از نشستن با انسان های نادان و جاهل است یا مثلا داشتن ثروت زیاد و تجملات به زحمتش نمی ارزد. معنی خود حکایت نیز اینگونه است که بهتر است با پای برهنه و بدون کفش راه برویم تا کفشی بپوشیم که اندازه یک پا نباشد و کوچک باشد و پوشاندن آن سخت باشد.

داستان حکایت تهی پای رفتن به از کفش تنگ

زمانی نوجوانی در شهر زندگی می کرد، پاهای بسیار بزرگ و پهنی داشت، وقتی کفش هایش را می پوشید، سایز پاهایش بیشتر می شد و دوستانش او را مسخره می کردند، او هر روز که به مدرسه می رفت نگران کفش هایش بود. او روزی تصمیم گرفت یک کفش با چند شماره کوچکتر از پای خودش خریداری کند تا از پاهای بزرگ و پهن خود خلاص شود. یک روز تصمیم گرفت کفشی بخرد که چند فوت کوچکتر از پایش باشد تا از شر پاهای بزرگ و پهنش خلاص شود.

فردای آن روز، نوجوانی که می خواست به مدرسه برود، به سختی کفش های تنگ و کوچک خود را پوشید، ابتدا از کوچک و متناسب بودن پاهایش بسیار خوشحال بود، اما پس از مدتی احساس بدی پیدا کرد و به مدرسه رفت. پس از مدتی پیاده روی به سمت مدرسه از درد و فشاری که کفش هایش به پایش وارد می کند گلایه کرد و گفت: این درد پا کی خوب می شود خدا …

اما در همان شرایط دیگر نمی خواست کفش های بزرگ و راحت خود را بپوشد. وقتی به مدرسه می رسید به دلیل تنگی کفش و درد پایش نمی توانست با دوستانش بازی کند و نمی توانست در سر کلاس صحبت های معلم را متوجه شود. گذشت و گذشت تا صدای زنگ آخر مدرسه به گوشش رسید.

آرزو می کرد هر چه زودتر به خانه برگردد. از یک طرف خستگی بعد از مدرسه و از طرف دیگر درد پا به دلیل کفش های تنگ او را بیچاره کرده بود. جلوی درب مدرسه دیگر تحملش تمام شد و کفش‌هایش را درآورد آهی کشید و گفت ای خدا خلاص شدم از این درد پا و کفش‌هایش به سطل زباله دم مدرسه انداخت و گفت تهی پای رفتن به از کفش تنگ و راهی خانه شد.

شعر کامل تهی پای رفتن به از کفش تنگ

زن خوب فرمانبر پارسا – کند مرد درویش را پادشا
برو پنج نوبت بزن بر درت – چو یاری موافق بود در برت
همه روز اگر غم خوری غم مدار – چو شب غمگسارت بود در کنار
کرا خانه آباد و همخوابه دوست – خدا را به رحمت نظر سوی اوست
چو مستور باشد زن و خوبروی – به دیدار او در بهشت است شوی
کسی بر گرفت از جهان کام دل – که یک‌دل بود با وی آرام دل
اگر پارسا باشد و خوش سخن – نگه در نکویی و زشتی مکن
زن خوش منش دل نشان تر که خوب – که آمیزگاری بپوشد عیوب
ببرد از پری چهرهٔ زشت خوی – زن دیو سیمای خوش طبع، گوی
چو حلوا خورد سرکه از دست شوی – نه حلوا خورد سرکه اندوده روی
دلارام باشد زن نیک خواه – ولیکن زن بد، خدایا پناه!
چو طوطی کلاغش بود هم نفس – غنیمت شمارد خلاص از قفس
سر اندر جهان نه به آوردگی – وگرنه بنه دل به بیچارگی
تهی پای رفتن به از کفش تنگ – بلای سفر به که در خانه جنگ
به زندان قاضی گرفتار به – که در خانه دیدن بر ابرو گره
سفر عید باشد بر آن کدخدای – که بانوی زشتش بود در سرای
در خرمی بر سرایی ببند – که بانگ زن از وی برآید بلند
چون زن راه بازار گیرد بزن – وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
اگر زن ندارد سوی مرد گوش – سراویل کحلیش در مرد پوش
زنی را که جهل است و ناراستی – بلا بر سر خود نه زن خواستی
چو در کیله یک جو امانت شکست – از انبار گندم فرو شوی دست
بر آن بنده حق نیکویی خواسته است – که با او دل و دست زن راست است
چو در روی بیگانه خندید زن – دگر مرد گو لاف مردی مزن
زن شوخ چون دست در قلیه کرد – برو گو بنه پنجه بر روی مرد
چو بینی که زن پای بر جای نیست – ثبات از خردمندی و رای نیست
گریز از کفش در دهان نهنگ – که مردن به از زندگانی به ننگ
بپوشانش از چشم بیگانه روی – وگر نشنود چه زن آنگه چه شوی
زن خوب خوش طبع رنج است و بار – رها کن زن زشت ناسازگار
چه نغز آمد این یک سخن زان دوتن – که بودند سرگشته از دست زن
یکی گفت کس را زن بد مباد – دگر گفت زن در جهان خود مباد
زن نو کن ای دوست هر نوبهار – که تقویم پاری نیاید بکار
کسی را که بینی گرفتار زن – مکن سعدیا طعنه بر وی مزن
تو هم جور بینی و بارش کشی – اگر یک سحر در کنارش کشی
(سعدی)

همچنین بخوانید
معنی ضرب المثل مو را از ماست کشیدن
و
ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمیشود

☑️ شما چه دیدگاهی در مورد معنی تهی پای رفتن به از کفش تنگ دارید؟ آیا تا حالا از این کنایه استفاده کرده اید؟ حتما آن را از بخش نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. همچنین اگر سوالی داشتید حتما آن را بپرسید.

موسوی پوران

هم‌بنیانگذار مجله ماگرتا ، زندگی ۲۴ ساعته روی خط آنلاین دهکده جهانی وب . تحلیلگر و متخصص تولید محتوای با ارزش و با کیفیت هستم و ۸ سالی می شود که وارد دنیای دیجیتال شدم. مدیر تیم تحقیق و توسعه شرکت هستم. بالاترین لذت برای من انجام کار تیمی ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − چهار =