توصیف حس و حال طعم بستنی یخی نگارش هشتم

انشا درباره توصیف حس و حال طعم بستنی یخی نگارش هشتم از فعالیت نگارشی درس 5 صفحه 62 با مقدمه و نتیجه را می توانید در ادامه در بخش انشا ماگرتا مطالعه فرمایید.

مطلب پیشنهادی: انشا درباره دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو

انشا طعم بستنی یخی صفحه 62 نگارش هشتم

مقدمه : دوران کودکی انسان پر از خاطرات شیرین و دوست داشتنی است و یکی از آن ها به موقعی بر می گردد که همه ما عاشق بستنی یخی بودیم. در آن زمان بستنی یخی طعم بهشت می داد و من می توانستم با تمام وجود آن را حس کنم. یادش بخیر آن زمان ها چقدر همه چیز شیرین تر بود.

بدنه : همیشه بعد از بازی کردن با دوستانم به بقالی سره کوچه می رفتیم و با هم سر اینکه چه کسی طعم پرتغالی را بردارد دعوا می کردیم. آخ که چقدر اون بستنی بعد از خستگی و گرما و آفتاب سوزان به من می چسبید! دهانم خنک می شد و پس از مدتی خنکی مطبوع بدنم را فرا می گرفت. چقدر دلم برای آن روزها تنگ شده است …

وقتی کوچکتر بودم، با پدرم به استخر می رفتیم و وقتی که از استخر بیرون می آمدیم من تشنه و خسته در گوشه ای می نشستم، می دیدم پدرم نیست و اولش کمی می ترسیدم گم شوم بعد کمی به اطراف نگاه می کردم و ناگهان پدرم را می دیدم که از دور به من نزدیک می شد و دستانش را پشت خودش پنهان می کرد. به هزار چیز فکر می کردم اما وقتی نزدیکتر می شد و دستش را نشان می داد، می دیدم بستنی خریده، آن هم چه بستنی.

نتیجه گیری : به راستی که یادآوری برخی طعم ها می تواند ما را به خاطرات گذشته پرتاب کند و بی اختیار روی لب های ما خنده بیاورد. طعم بستنی یخی نیز یکی از این همین طعم هاست و با هر چشیدن آن می توان احساسات خوب گذشته را مجددا زندگی کرد و این یعنی خوشبختی اما از نوع ساده.

همچنین بخوانید: انشا صحنه ورود یک موش به خانه پایه هشتم

☑️ به پایان توصیف حس و حال طعم بستنی یخی نگارش هشتم رسیدیم، اگر سوالی درباره کتاب نگارش هشتم داشتید حتما آن را در گوگل به همراه عبارت ماگرتا سرچ کنید. همچنین می توانید از قسمت نظرات نیز با ما در ارتباط باشید.