انشا در مورد نامه ای به پدرم ⚜️+ مقدمه و نتیجه گیری

انشا در مورد نامه ای به پدرم : سلام بر تو که همه جان منی و نبض و ایمان و همه چیزم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

مطلب پیشنهادی: انشا در مورد خدمت به پدر و مادر

انشا نامه ای به پدر و تشکر از زحمات او

مقدمه: حرفی ندارم لایق تو و مردانگی و مهربانی‌ات، سخنی در خور بزرگی و غیرتت و شاید هیچ کس نتواند تو را آنچنان که لایق توست توصیف کند. تو غرور من، اعتبار من، مرام من و همه چیز متی، با بودنت دنیا در کنارم می ایستد و هیچ کس یارای ایستادن در برابرم را ندارد. تو چتر خانه ای و چلچراغ دلم.

بدنه: سلام من به تو ای ستون و اعتبار خانه، بر تو که وجودت چون کوهی مایه دلگرمی است و حضورت موجب خرسندی اهل خانه است . تو را چون خنکای نسیم در تابستان دوست می دارم و برایت دلتنگ می شوم،حتی درست زمانی که کنارم هستی و مقابلم می بینمت، تو مایه غرور و موجب نشاط خانه ای، تو که باشی من غرور را در کنارم حس می کنم و عاشق می شوم، عاشق مردانگی و بزرگی و اعتبارت.

ای همه خوبی و مهر و فداکاری، تو را چون جان شیرین دوست می دارم و برایت بی تاب می شوم. دوست دارم بر دستان خسته و پینه بسته‌ات بوسه بزنم و بهشت را خریداری کنم. ای همه سرور و مسرت و خوبی و خوشیم از تو، بگذار خم شوم بر دست و پا و همه جسم خسته‌ات بوسه زنم ای آنکه چون تو مرد و شهسواری نمی شناسم. ای ناب ترین جرعه دوستی و رفاقت و عشق، من با تو معنی خوبی و فداکاری و ایثار را آموختم. پدر خوب و مهربانم، روی سخنم با توست که این همه بزرگی و پر از حس زلال محبت. من از تو درس زندگی و کار و محبت بی توقع را آموختم.

نتیجه گیری: پدر مانند چراغی در خانه است که با وجودش شبستان خانه پرنور است. احترام بر پدر و مادر واجب است و هرکس که به آنان احترام بگذارد خداوند چراغی برایش در بهشت روشن می کند و حسنات فراوان می دهد. خدایا شکرت که نعمت هایی چون پدر و مادر به ما دادی.

انشا درباره نامه ای به پدر با متن ادبی و زیبا

مقدمه: من برایت نامه نمی نویسم و همه جان و دل و تنم را فدایت می کنم. ای زیباترین گل زندگی من، تو را چون جان شیرین دوست می دارم و همواره با حضورت بر فراز بلندترین قله ها می ایستم و خدا را شکر می گویم.

بدنه: پدر جانم تو از دیار کدام باغ بهشتی که این همه مهربانی، من فدای دستان مهربانت که به جور کار زخمی و درد کشیده شده است. پدر جانم از خدا می خواهم که همیشه خوب و خوش و سالم باشی و من به تو تکیه کنم. کلمات قاصر از نام و یاد تو هستند و نمی توانند از تو بنویسند. پدر جان ای کوه پر غرور من و ای چشمه روشن دانایی و خرد، با تو هیچ وقت افسرده و غمین نمی شوم و در حوالی تو همیشه پشتم گرم است. من به تو افتخار می کنم و دوست دارم که درس بخوانم و در زمانی که به کسی نیاز داری که کمک حالت شود، دست پر مهرت را بگیرم.

پدر جان من از تو کالبد تن یافتم و تو از روزی که متولد شده‌ام در حوالی من بودی و به من قدرت راه رفتن دادی، با تو سربلندم و در کنارت در بالاترین قله مردانگی و غرور می ایستم و دنیا در زیر پای من خواهد بود. پدر خوب و دوست داشتنی من همیشه در کنارم بمان و روزهای خوش را برایم رقم بزن، تو اگر نباشی و لحظه ای دیر کنی، قلبم از تپش می ایستد و نمی زند ای همه وجود و تن و جسم و روحم. من برایت نامه نمی نویسم و خودم با سر تا زیر پای تو سجده می کنم و حاضر می شوم که تو لایق پرستشی و عبادت، نفس و نبض من به نگاه تو گره خورده است.

تو آسمان پر فروغ زندگی من هستی که سوسو می زنی و من از دیدن فروغ رویت خندان می شوم و خوشحال. بگذار من در حوالی تو جان بگیرم و روح و دلم مصفا شود. تو بهترین نعمت خدایی که من دارم و به داشتنش افتخار می کنم. پدر جان آرزویی غیر از شادی و سلامتی تو ندارم و از خدا می خواهم تا همیشه دلت خوش و روحت آرام و جانت سالم باشد.

نتیجه گیری: احترام به پدر و مادر واجب است و اگر کسی می خواهد در کار و زندگی پیشرفت کند، باید بر دستان پدر و مادر بوسه زند و به رویشان نگاه کند. هر انسانی موظف است که حرمت آنها را حفظ نماید و در پیری و ناتوانی دستشان را بگیرد.

انشاهای پیشنهادی:
انشا درمورد خانه پدری
و
انشا در مورد چگونه به پدر و مادر خود احترام بگذاریم

به پایان متن های انشا در مورد نامه ای به پدرم رسیدیم، اگر شما نیز دیدگاهی در این رابطه دارید حتما آن را از بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.