انشا درباره لطف خدا ❤️+ با مقدمه و نتیجه گیری

انشا درباره لطف خدا : در زندگی باید این عادت را داشته باشیم که مدام لطف خدا را تکرار کنیم. نه تنها در زندگی شخصی، بلکه در زندگی حرفه ای ما با کارمندان، فرزندان و خانواده هایمان. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد خدا

انشا درباره لطف خدا

مقدمه: خدایا از کدام لطف تو نام ببرم که ندانی، تو همه لطفی و کرم. خدایا نعمت نفس و جان و جسم وروح همه لطف بی کران توست. چشم و گوش و دست و پا و همه آنچه که داریم. پدر و مادرف خواهر، تن سالم و عقلی که می تواند خوب و بد را از هم تشخیص دهد.

بدنه: لطف بی کران خداوند نه در کلام می آید و نه در وهم و خیال کوتاه انسان، تمام آنچه که در دنیا، زمین، آسمان ،کهکشان وجود دارد، همه لطف خداوند است. در زمین که نگاه می کنم درخت ،سبزه، جنگل ،کوه ،دریا، ساحل، خشکی، دشت، کویر، روز، شب پر ستاره، آسمان ،رنگین کمان، برف، باران ،تگرگ، پاییز، زمستان، بهار، تابستان و همه آنچه که موجب سرزندگی و رونق و رواج زندگی است از الطاف خداوند است.

فصل مناسب رویش، ریزش برف در فصل زمستان، شکوفه های درختان در فصل بهار، سرازیری چشمه در فصل بهار، رسیدن میوه ها و محصولاتی مانند غلات در فصل تابستان، ریزش برگها در پاییز، خواب درختان در فصل زمستان، بیداری درختان نزدیک بهار، رقص شکوفه ها در روزهای نخستین بهار، اردیبهشت پر شکوفه، خرداد پر از زندگی، تابستان و میوه رنگارنگ، پاییز هزار رنگ، همه از الطاف خداوند است مادر مهربان و دلسوز، خانواده، جامعه ای سالم که مردم در کنار هم زندگی می‌کنند همه از الطاف خداوند است.

دوستی خوب، دین خوب، کتاب آسمانی زیبا، داشتن پیامبران عالی، داشتن امامان بزرگی چون امام حسین، داشتن راه و برنامه درست، همه از الطاف خداوند است .صبح که از خواب برمی خیزم هر چه نگاه می کنم لطف است.

چشمی خوب همه جا را می بیند ،گوش همه چیز را می‌شنود ، نانی و آفتاب که همه چیز را زنده نگه داشته است.  توانایی راه رفتن، کفش مناسب، هدف متعالی، برنامه ریزی داشتن و روح بلند و سالم هم از الطاف خداوند است.

نتیجه گیری: لطف خداوند بی حساب و بی شمارش است بهتر است از هر لطف خداوند خوب استفاده کرده و از هر نعمت و لطفش به خوبی استفاده کرده و برای هرلطفش روزی هزار بار تلاش کرده و شکر گزار باشیم.

انشا در مورد لطف رحمت و بخشش خداوند

مقدمه: اگر از صبح تا عصر بشماریم خسته می شوم و نمی توانم تمام کنم. من فقط نام می برم و شما قضاوت کنید که چه قدر لطف خداوند بی حساب است و ما نمی توانیم بشمریم.

بدنه: خدایا کدام را بشمرم ، درخت و اکسیژن و کوه و استواری زمین، آسمان و شب پرستاره، روزهای گرم و تابستان برای رسیدن میوه ها، باران و بهار، پاییز و برگ ریزان، دریا و ماهیان، انواع میوه های خوش طعم، رنگارنگی فصل تابستان، طبیعت سرشار از زندگی و دریای پر از ماهی و توازن طبیعت، نفس و نبض و قلب و دست و پا و همه آنچه که ما برای زنده ماندن نیاز داریم.

توازن و افراشتگی آسمانی که بی ستون است. عشق به همه موجودات که از جانب تو می رسد، زندگی و جریان دائمی و همیشگی که بی خواست خداوند به فنا می رود. کهکشانهایی که هنوز در پرده ابهام هستند و تمام ستاره و سیارگانی که در جهان ما هستند و همه دانشمندانی که این دانستنی های فراوان را کشف کرده اند. شکر به جهت این ابزاری که برای کشف در اختیار ما قرار دادید و ما می توانیم زندگی را درک کنیم.

اگر خوب دقت کنیم مرگی که خداوند عطا می کند هم لطف است، بیماری که از هر جهت ازکار افتاده و یا پیری که فرتوت شده و توان انجام امور خودش را ندارد، اگر تمام نسل های ما از دیرباز زنده بودند چگونه می توانستیم همه را نگه داری کرده و یا از آنان مراقبت کنیم.

در چرخه طبیعت که نگاه می کنیم هر موجودی نقشی دارد که اگر وجود نداشته باشد، شاید روند و چرخه طبیعت بر هم خورده و یک حیوان بیشتر از حد در طبیعت باشد و زندگی به خطر افتد.

مثال اگر موش وارد زندگی انسان شود و گربه ای برای شکارش نباشد، در جهان چه روی خواهد داد. اگر با پشه و ملخ مبارزه نشود بازهم زندگی انسان به خطر خواهد افتاد.

نتیجه گیری: خدای مهربان و رحیم هرچه تو دادی عشق بود و هر چه ندادی حکمت، داده هایت فراوان و شکرش واجب، خدای بزرگ من تو را می ستایم و می دانم که داننده و بیننده و شنونده و همه چیز تویی و هیچ کس نمی تواند چون تو مصلحت و شرایط انسان را درک کند. خدایا شکرت واجب و لطفت بی کران.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد از خدا جوییم توفیق ادب بی ادب محروم شد از لطف رب
و
انشا در مورد هوای بارانی

☑️ به پایان انشا درباره قطع درختان رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.