انشا در مورد ظرفیت ☑️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد ظرفیت انسان با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا در مورد ظرفیت: خداوند به هر کس ظرفیتی داده و گنجایشی و همان مقدار هم توقع دارد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
انشا پیشنهادی : انشا در مورد ظاهربینی
انشا در مورد ظرفیت
مقدمه: با مطالعه زندگی گذشتگان و اقوامی که دچار عذاب های الهی شدند در می یابیم که خداوند فرصت های زیادی برای زندگی و لذت بردن و بندگی به انسانها عطا می کند ولی وقتی درست استفاده نکردند و به سمت و سوی تباهی قدم برداشتند شرایط را بر ایشان سخت کرد.
بدنه: خداوند مهربان همیشه بهترین ها را برای بندگانش می خواهد، بهترین تقدیر، زندگی، عمر، معیشت، فرزند، روزی سالم و هزاران مورد دیگر که انسان قدرش را نمی داند و فکر می کند که کار دست خودش بوده و مغرور می شود.
گاه از غرور هم پایش را فراتر گذاشته و دست به جنایت می زند قتل می کند و دیگران را به بردگی می گیرد، هزاران بار خداوند با نمونه های مشابه امتحانش کرد و راه درست را نشان داد ولی همچنان راه خود را ادامه داده و به سوی نادانی می رود، می گویند کمترین صبر خداوند ۴۰ سال است ولی وقتی قهرش بگیرد، دیگر کاری از دست هیچ بنده ای در نمی آید.
کم کم نعمت ها می گیرد و جایش عذاب نازل می کند وقتی ببیند بنده هایش از خودشان هیچ تلاشی برای اصلاح خود نکردند و ظرفیت نداشتند به سوی تباهی قدم برداشتند و روی زمین غوغا به پا کردند کم کم خداوند هم روی دیگر زندگی را نشانشان داده و برایشان سرنوشت جدید را رقم می زند.
نعمت ها را می گیرد، فزرند، مال، دارایی ، شغل و بقیه را، کم کم متوجه می شوید که خداوند داشته هایتان را گرفت و دیگر صاحب هیچ چیزی نیستید، چون قدر آن همه خوبی و مهر و دوستی را نداشتید. خداوند امتحانتان کرد و همه چیز تان را گرفت. ظرفیت یعنی از داشته های خود درست استفاده کنید و قدر بدانید.
نتیجه گیری: ظرفیت یعنی از داشته های خود به خوبی و درستی استفاده کنیم و از فخر و غرور به دور باشیم و این را خوب بدانید که نداشتن ظرفیت موجب کم شدن نعمت ها و قهر خداوند می گردد. از آنچه که دارید به خوبی و درستی استفاده نمایید.
انشا در مورد ظرفیت انسان
مقدمه: همیشه با خود فکر می کردم گروهی چرا نعمت فراوان دارند و گروهی هم ندارند. ماشین های مدل بالا سوار می شوند و به کسی زور نمی گویند.
بدنه: روزی مرد همسایه بالایی را دیدم که پشت ماشینش پر از لوازم خوراکی بود و بسته بندی هم شده بود. او که وضع مالی بسیار خوبی داشت همیشه با تواضع و اخلاق حرف می زد و می دیدم که چه قدر مهربان و دوستانه با همه سخن می گوید.
یک بار پای صحبتش نشستم و از او خواستم که دلیل پیشرفتش را برایم بگوید. برایم حرف زد که در روزهای گرم تابستان سر کوره های آجر پزی کار کرده و درس خوانده، ولی از خدا خواسته که اگر روزی وضع مالیش خوب شد، خدا را فراموش نکند و به داد مردم برسد.
از خدا خواستم که درد مردم را درد خودم بدانم و ظرفیتم را بالا ببرم. کم کم کارم خوب شد و وضع مالی مناسبی پیدا کردم. حالا که کارخانه دار هستم، علاوه بر این که چندین جوان را سر کار برده ام، به مدارس، مساجد و جاهای دیگر هم کمک می کنم.
آنجا بود که متوجه شدم بالا بردن ظرفیت یعنی این که بنده مومن خداوند از داشته هایش برای دیگران هم استفاده کند و قدر داشته های خود را با شکر گزاری عملی بداند. ظرفیت که داشته باشید پول و ثروت را ابزار می دانید و نه هدف، پول و ثروت را برای جوامع و خدمت به خلق خدا به کار می برید و نه فخر فروشی به آنها، اگر خداوند نعمتی به ما عطا کرد آن را وسیله شیشه گرفتن خون دیگران نکنیم و برای آرامش، آسایش و راحتی قلب خود و دیگران به کار ببریم.
ظرفیت یعنی وقتی سوار ماشین آخرین سیستم شدید بوقش گوش مردم را کر نکند و اگر خواستید پیاده شوید پیرمردی را که در راه مانده را درک کرده و بارش را حمل کنید. ظرفیت یعنی وقتی زیبایی و بر و رو دارید آن را مایه و موجب گناه نکنید که همانا گناهی بزرگ است که بر جان انسان افتاده است. پس خداوند هر وقت اراده کند داشته هایتان را خواهد گرفت و از دستتان هم کاری بر نمی آید.
نتیجه گیری: ظرفیت یعنی ما به آنچه خدا داده مغرور نشویم و برای بندگانش عذاب زیاد نکنیم که همانا عذاب خداوند بر ما نازل خواهد شد. ظرفیت و دانش و عبادت و بندگی را بالا ببریم تا نعمت ها بر ما نازل شوند.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد عشق به میهن
و
انشا در مورد قرآن
و
انشا در مورد غذاهای ایرانی
☑️ به پایان انشا درباره ظرفیت رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.
سلام ممنونم بابت این انشا های قشنگ
خیلی خوب بود