انشا در مورد طعم بستنی یخی ❄️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا در مورد طعم بستنی یخی: بچه که بودم هر روز غروب با کلی منت از مادر پول بستنی می گرفتم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه باشید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد ژول ورن

انشا در مورد طعم بستنی یخی

مقدمه: بستنی یک خوراکی خوش طعم، پر طرفدار و دوست داشتنی است که تابستان و زمستان نمی شناسد. در محفل دوستانه، دور همی و محفل های تابستانی موجود است.

بدنه: بچه که بودم هر روز از کنار بستنی فروشی می گذشتم و با حسرت تمام به یخچال نگاه می کردم، نارنجی و زرشکی و سفید و کاکائویی که چشمک می زدند، بیشتر از همه بستنی یخی نارنجی بود که دوست داشتم، همیشه در رویاهایم با یخچال حرفها می زدم که این چنین بستنی هایی را در خود جای داده است.

چه رنگی، چه طعمی، کاش مالک همه بودم و می توانستم یکی یکی بخورم‌. یک روز که نمره خوبی گرفته بودم پدر مرا به یک بستنی فروشی برد و مهمان کرد. به به چه روزی بود، بستنی یخی خوشمزه ای که دهنم را بی حس کرده و زبانم قرمز رنگ شده بود.

به به عجب طعمی و مزه ای، هر ذره که از بستنی کم می شد حالم بهتر می شد و کسی نمی دانست چه لذتی دارد. کم کم زبان و دهنم بی حس شد و بستنی هم تمام شد،  مزه ناب و رنگی جذاب، چه قدر طعمش را دوست داشتم، هر جا رنگ نارنجی می دیدم هوس بستنی می کردم. هر تابستان خوشحال بودم که مادر دوباره به من پول می دهد تا بستنی بخورم.

اما در حین خوردن بستنی یک موضوع در ذهنم خوب تداعی شد که همان طور که بستنی در حال تمام شدن است، عمر هم پایان می یابد و تمام می شود. کم کم بستنی را می خوردم تا زود تمام نشود، کاش برای عمرم هم همین قدر دقت کنم و خوب زندگی کنم و تمام لحظه هایش را زندگی کنم. عمر مانند یخ و بستنی تمام می شود، پس قدرش را بدانیم و نهایت استفاده را کنیم.

نتیجه گیری: طعم بستنی یخی بسیار گوارا و دلچسب است دقیقا مانند عمر انسان، پس قدر عمر خود را بدانیم و هوشیار باشیم که فرصتی یک باره است و تمام می گردد.

انشا در مورد طعم بستنی یخی در تابستان

مقدمه: بستنی یخی را که می بینم احساس نهخنکی به من دست می دهد، شاد می شوم و دوست دارم با دوستانم بنشینم و بستنی بخورم.

بدنه: بستنی یخی طعمی خوش دارد، رنگی عالی و دلچسب، هر بار که با دوستان قرعه می انداختیم، من بستنی یخی را انتخاب می کردم، یکی کیم و دیگری لیوانی، اما هر کدام که به قرعه در می آمد می خوردم. بستنی یخی را که می خوردم طعمش برایم بی تکرار بود، دوست داشتم فرصتی پیش آید که با دوستانم در یک پارک بخوریم.

طعم بستنی مانند یک خاطره شیرین است که هیچ وقت فراموش نمی شود، یک دوستی قدیمی، یک لحظه دیدار محبوب، یک حادثه خوب و دل انگیز، یک روز ناب بهاری، طعم بستنی یخی برایم یک روز شکوفه باران بهاری است که اردیبهشت را تداعی می کند، یک روز خوب و خرم که همواره در دل من ماندگار است، شکوفه های بهار نارنج، درختان گیلاس و روزهای خوب و جاوید زندگی، طعم بستنی هم همین قدر خوش و جاوید است.

روزهای خوبی که در ذهن دارم مانند همان طعم خوش است، طعم بستنی یخی برایم همان دانه های سفید برف است که در زمستان خوش و خرم مرا به یک آدم برفی مهمان می کنند. مزه بستنی یخی یادآور روزهای خوش کودکی و بازی هفت سنگ است که در هر جای شهر بازی می کردیم.

بستنی یخی مزه ای دلخواه، دلچسب و یادآور روزهایی است که پدر دستم را می گرفت و آرام آرام راه می رفتیم، احساس غرور می کردم که به پدر تکیه کردم و چنین مردی دست مرا در دست خود گرفته است. این تکیه کردن برایم از طعم این بستنی هم خوشتر بود، روزی که احساس کردم دلم به وجودش گرم است و با وجود اوست که طعم خوراکی ها برایم خوشایند است.

طعم جاوید بستنی برای همه مردم جذاب و دلخواه است، گاهی موجب دلخوشی خانواده ها می گردد و زمانی هم دوستان قدیمی را دور هم جمع می کند. محفل را گرم می کند و موجب مسرت روحیه می گردد.

هر بار که می خریدم تا خانه دوان دوان می رفتم و سر از پا نمی شناختم. در همسایگی ما دو تا کودک یتیم بودند که همیشه برای آنها هم می خریدم، حالا که یکی از آن دو بزرگ شده و خودش کارخانه بستنی دارد و هر بار که می بینمش مردی شده و کار و بارش گرفته است.

نتیجه گیری: بستنی موجب خوشی و شادی می گردد، بهتر است شادی خود را با دیگران تقسیم کنیم.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد شهید بهنام محمدی
و
انشا درباره ذهن شلوغ
و
انشا در مورد ستاره

☑️ به پایان انشا درباره طعم بستنی یخی رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.