مطلب پیشنهادی :
ad
+
ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی متن درس ششم عربی دهم ؛ صفحه ۸۰ تا ۸۵

گام به گام ترجمه متن درسی صفحه 80 ، 81 ، 82 ، 84 و 85 درس 6 شش عربی دهم تجربی و ریاضی

معنی متن درس ششم عربی دهم ؛ در این مطلب با ترجمه متن درسی صفحه ۸۰ و ۸۱ ، جواب صحیح و خطا صفحه ۸۲ جواب و معنی بخش اختبر نفسک صفحه ۸۴ و ترجمه ی گفت و گوی گروهی حوار صفحه ۸۵ درس ۶ ششم ذوالْقَرنَينِ کتاب عربی دهم تجربی و ریاضی متوسطه دوم آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: ترجمه متن درس پنجم عربی دهم تجربی و ریاضی

ترجمه متن درس ششم عربی دهم
معنی متن درس ششم عربی دهم

ترجمه متن درسی صفحه ۸۰ و ۸۱ درس ششم عربی دهم

کانَ ذوالْقَرنَينِ مَلِکاً عادِلاً موَحِّداً قَدْ أَعطاهُ اللّٰهُ الْقوَّةَ، وَ کانَ يَحْکُمُ مَناطِقَ واسِعَةً. ذُکِرَ اسْمُهُ في الْقُرآنِ.

معنی: ذوالقرنین پادشاه عادل و یکتاپرستی بود که خداوند به او قدرت بخشیده بود، و بر مناطق زیادی حکمرانی می کرد. نامش در قرآن یاد شده است.

لَمَّا اسْتَقَرَّتِ الْأَوضاعُ لِذي الْقَرنَينِ، سارَ مَعَ جُيوشِهِ الْعَظيمَةِ نَحْوَ الْمَناطِقِ الْغَربيَّةِ يَدْعُو النّاسَ إلَی التَّوْحيدِ وَ مُحارَبَةِ الظُّلْمِ وَ الْفَسادِ.

معنی: زمانیکه شرایط برای ذوالقرنین استقرار یافت (آرام و تحت کنترل شد)، با سپاه بزرگش به سمت مناطق غربی رفت درحالی که مردم را به یکتاپرستی و جنگ با ظلم و فساد دعوت می کرد.

فَکانَ النّاسُ يُرَحِّبونَ بِهِ في مَسيرِهِ بِسَبَبِ عَدالَتِهِ، وَ يَطْلُبونَ مِنْهُ أَنْ يَحْکُمَ وَ يُديرَ شُؤونَهُم، حَتَّی وَصَلَ إلیٰ مَناطِقَ فيها مُستَنقَعاتٌ مياهُها ذاتُ رائِحَةٍ کَريهَةٍ.

معنی: مردم به او در مسیر حرکتش به دلیل عدالتش خوش آمد میگفتند، و از او میخواستند که (بر آنها) حکمرانی و کارهایشان را اداره کند. تا اینکه رسید به مناطقی که در آن مردابهایی بود که آب های آنها بوی بدی داشتند.

وَ وَجَدَ قُرْبَ هٰذِهِ الْمُستَنقَعاتِ قَوْماً مِنْهُم فاسِدونَ وَ مِنْهُم صالِحونَ.

معنی: و در نزدیکی این مرداب ها متوجه شد برخی از آنها فاسد و برخی دیگر عادل بودند.

فَخاطَبَهُ اللّٰهُ في شَأنِهِم، وَ خَيَّرَهُ في مُحارَبَةِ الْمُشْرِکينَ الْفاسِدينَ أَوْ هِدايَتِهِم. فَاخْتارَ ذوالْقَرنَينِ هِدايَتَهُم.

معنی: بنابراین خداوند در مورد امور آنها با او صحبت کرد و به او اختیار داد تا با مشرکان فاسد بجنگد یا آنها را راهنمایی کند. بنابراین ذوالقرنین هدایت آنها را انتخاب کرد.

فَحَکَمَهُم بِالْعَدالَةِ وَ أَصْلَحَ الْفاسِدينَ مِنهُم.

معنی: او آنها را به عدالت قضاوت کرد و مفسدان را در میان آنها اصلاح کرد.

ثُمَّ سارَ مَعَ جُيوشِهِ نَحْوَ الشَّرقِ. فَأَطاعَهُ کَثيرٌ مِنَ الْأُمَمِ وَ اسْتَقبَلوهُ لِعَدالَتِهِ، حَتَّی وَصَلَ إلیٰ قَومٍ غَيرِ مُتَمَدِّنينَ، فَدَعاهُم لِلْإيمانِ بِاللّٰهِ، وَ حَکَمَهُم حَتَّی هَداهُم إلَی الصِّراطِ الْمُستَقيمِ.

معنی: سپس با سپاهیان خود به سمت شرق حرکت کرد. بنابراین بسیاری از ملت ها از او اطاعت کردند و از عدالت او استقبال کردند، تا اینکه به قومی غیر متمدن رسید، بنابراین آنها را به ایمان خود به خدا دعوت کرد، و بر آنان حکمرانی کرد تا اینکه آن‌ها را به راه راست هدایت کرد.

وَ بعَدَ ذلِكَ سارَ نحَوَ الشَّمالِ، حَتَّی وَصَلَ إلِیٰ قَومٍ يَسکُنونَ قُرْبَ مَضيقٍ بيَنَ جَبلَينِ مُرتَفِعَينِ، فَرَأیٰ هٰؤلاءِ الْقَومُ عَظَمَةَ جَيشِهِ وَ أَعمالَهُ الصّالِحَةَ، فَاغْتَنَمُوا الْفُرصَةَ مِنْ وُصولِهِ؛

معنی: بعد از آن به سمت شمال رفت تا به قومی رسید که نزدیک تنگهای بین دو کوه بلند زندگی می کردند پس این قوم بزرگی سپاهش و کارهای درستش را دیدند پس فرصت رسیدن او را مغتنم شمردند.

لِأَنَّهُم کانوا في عَذابٍ شَديدٍ مِنْ قَبيلَتينِ وَحشيَّتَينِ تَسکُنانِ وَراءَ تِلكَ الْجِبالِ؛

معنی: زیرا آنها از (سمت) دو قبیله‌ی وحشی که در پشت آن کوه ها زندگی می کردند در سختی زیادی بودند؛

فَقالوا لَهُ: إنَّ رِجالَ هاتَينِ الْقَبيلَتَينِ مُفسِدونَ يَهجُمونَ عَلَينا مِنْ هٰذَا الْمَضيقِ؛

معنی: پس به او گفتند: به راستی مردان این دو قبیله فاسد هستند از این تنگه به ما حمله می کنند.

فَيُخَرِّبونَ بُيوتَنا وَ يَنهَبونَ أَموالَنا، وَ هاتانِ الْقَبيلَتانِ هُما يَأجوجُ وَ مَأجوجُ. لِذا قالوا لَهُ: نَرْجو مِنكَ إغِلاقَ هٰذَا الْمَضيقِ بِسَدٍّ عَظيمٍ، حَتّیٰ لا يَستَطيعَ الْعَدوُّ أَن يَهْجُمَ عَلَينا مِنهُ؛ وَ نَحنُ نُساعِدُكَ في عَمَلِكَ؛ بَعدَ ذٰلِكَ جاؤوا لَهُ بِهَدايا کَثيرَةٍ، فَرَفَضَها ذوالقَرنينِ وَ قالَ: عَطاءُ اللّٰهِ خَيرٌ مِنْ عَطاءِ غَيرِهِ، وَ أَطلُبُ مِنکُم أَنْ تُساعِدوني في بِناءِ هٰذَا السَّدِّ. فَرِحَ النّاسُ بِذٰلِكَ کَثيراً.

معنی: پس خانه هایمان را خراب میکنند و اموالمان را غارت میکنند و این دو قبیله همان یاجوج و ماجوج هستند. برای همین به او گفتند: به تو امید داریم که این تنگه را با سدّی بزرگ ببندی، تا دشمن نتواند از آن به ما حمله کند. و ما در انجام دادن کارت کمکت میکنیم. بعد از این برای او هدیه های بسیاری آوردند، پس ذوالقرنین آنها را رد کرد و گفت: بخشش خدا بهتر از بخشش دیگران است، و از شما میخواهم که در ساختن این سد کمکم کنید. مردم از این موضوع بسیار خوشحال شدند.

أَمَرَهُم ذوالْقَرنَينِ بِأَنْ يَأتوا بِالْحَديدِ وَ النُّحاسِ، فَوَضَعَهُما في ذٰلِكَ الْمَضيقِ وَ أشْعَلُوا النّارَ حَتّیٰ ذابَ النُّحاسُ وَ دَخَلَ بَينَ الْحَديدِ، فَأَصْبَحَ سَدّاً قَويّاً، فَشَکَرَ الْقَومُ الْمَلِكَ الصّالِحَ عَلیٰ عَمَلِهِ هٰذا، وَ تَخَلَّصوا مِن قَبيلَتَي يَأجوجَ وَ مَأجوجَ. وَ شَکَرَ ذوالْقَرنَينِ رَبَّهُ عَلیٰ نَجاحِهِ في فُتوحاتِهِ.

معنی: ذوالقرنین به آنها دستور داد که آهن و مس بیاورند پس آن دو را (آهن و مس را) در آن تنگه قرار داد و آتش روشن کردند تا مس ذوب شد و در (میان) آهن وارد شد و تبدیل به سدّی قوی شد، پس آن قوم از پادشاه درستکار تشکر کردند. به خاطر این کارش و از دو قبیلهی یاجوج و ماجوج خالص شدند و ذوالقرنین پروردگارش را بخاطر پیروزی در فتوحاتش (کشور گشایی هایش) شکر کرد.

جواب صحیح و خطا صفحه ۸۲ درس ۶ عربی دهم

عَيِّنِ الصَّحيحَ وَ الْخَطَأَ حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ.

۱) أَمَرَ اللّٰهُ ذَا الْقَرنَينِ بِمُحارَبَةِ الْمُشْرِکينَ الْفاسِدينَ أَوْ إِصْلاحِهِم. درست
ترجمه: ذوالقرنین به سمت شمال رفت تا به قومی رسید که در نزدیکی تنگه زندگی می‌کنند.

۲) سارَ ذوالْقَرنَينِ مَعَ جُيوشِهِ نَحْوَ الْجَنوبِ، يَدْعُو النّاسَ إِلَی التَّوحيدِ. نادرست
ترجمه: ذوالقرنین همراه سپاهیانش به سمت جنوب حرکت کرد در حالیکه مردم را به یکتاپرستی دعوت می‌کرد.

۳) قَبِلَ ذوالْقَرنَينِ الْهَدايَا الَّتي جاءَ النّاسُ بِها. نادرست
ترجمه: ذوالقرنین هدایایی را که مردم آنها را آورده بودند پذیرفت.

۴) بَنیٰ ذوالْقَرنَينِ السَّدَّ بِالْحَديدِ وَ الْأَخشابِ. نادرست
ترجمه: ذوالقرنین سد را با آهن و چوب‌ها ساخت.

۵) کانَتْ قَبيلَتا يَأجوجَ وَ مَأجوجَ مُتَمَدِّنَتَينِ. نادرست
ترجمه: دو قبیله‌ی یأجوج و مأجوج متمدن بودند.

جواب و معنی بخش اختبر نفسک صفحه ۸۴ درس ششم عربی دهم

تَرجِمِ الْآياتِ الْمُبارَکةَ، ثُمَّ عَیِّنِ الْأَفعالَ الْمَجهولَةَ.

۱) ﴿وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ﴾ اَلْأَعراف: 20

ترجمه: و هنگامی که قرآن خوانده شد به آن گوش فرا دهید.
قُرِئَ: فعل مجهول / الْقُرْآنُ: نائب فاعل و مرفوع

۲) ﴿يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ﴾ اَلرَّحمٰن: 41

ترجمه: گناهکاران با چهره شان شناخته می شوند.
یُعْرَفُ: فعل مجهول / الْمُجْرِمُونَ: نائب فاعل و مرفوع با «و» فرعی

۳) ﴿خُلِقَ الْإنْسَانُ ضَعِيفاً﴾ اَلنِّساء: 28

ترجمه: انسان ضعیف آفریده شد.
خُلِقَ: فعل مجهول / الْإنْسَانُ: نائب فاعل و مرفوع

۴) ما عُمِّرَتِ الْبُلدانُ بِمِثلِ الْعَدْلِ.
ترجمه: آباد نشد شهرها به مثل عدل (با هیچ چیز مانند عدالت، شهرها آباد نشده است.)
عُمِّرَتِ: ماضی مجهول

۵) إنَّ أوَّلَ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبدُ الصَّلاهُ، فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها.
ترجمه: اولین چیزی که بنده به آن محاسبه می‌شود نماز است. پس اگر قبول شد، بقیه چیزها (جز آن نیز) قبول می‌شود.
قُبِلَتْ: ماضی مجهول / قُبِلَ: ماضی مجهول

ترجمه ی گفت و گوی گروهی حوار صفحه صفحه ۸۵ درس ششم عربی دهم

در گروه های دو نفره شبیه گفت‌وگوی زیر را در کلاس اجرا کنید.

مَعَ مَسؤولِ اسْتِقبالِ الْفُندُقِ
با پذیرش هتل

اَلسّائِحُ
گردشگر
مَسؤولُ الِاسْتِقبالِ
مسئول پذیرش
رَجاءً، أَعطِني مِفتاحَ غُرفَتي.
لطفاً کلید اتاقم را به من بده.
ما هوَ رَقَمُ غُرفَتِكَ؟
شماره‌ی اتاقت چند است؟
مِئَتانِ وَ عِشرونَ.
دویست و بیست
تَفَضَّلْ.
بفرما
عَفواً، لَيسَ هٰذا مِفتاحَ غُرفَتي.
ببخشید، این کلید اتاقم نیست.
أَعتَذِرُ مِنكَ؛ أَعطَيتُكَ ثَلاثَمِئَةٍ وَ ثَلاثينَ.
عذر می‌خواهیم؛ سیصد و سی را به شما دادم.
لا بَأسَ، يا حَبيبي.
ما هيَ ساعَةُ دوَامِكَ؟
اشکالی ندارد دوست من.
ساعت کارت تا چند است؟
مِنَ السّادِسَةِ صَباحاً إلَی الثّانيَةِ بَعدَ الظُّهرِ؛
ثُمَّ يَأتي زَميلي بَعدي.
از شش صبح تا دو بعدازظهر
سپس همکارم بعد از من می‌آید.
مَتیٰ مَواعِدُ الْفَطورِ وَ الْغَداءِ وَ الْعَشاءِ؟
وقت‌های صبحانه و ناهار و شام چه وقت است؟
اَلْفَطورُ مِنَ السّابِعَةِ وَ النِّصفِ حَتَّی التّاسِعَةِ إلّا رُبعاً؛
صبحانه از هفت و نیم تا یک ربع به نه.

اَلْغَداءُ مِنَ الثّانيَةَ عَشْرةَ حَتَّی الثّانيَةِ وَ الرُّبعِ؛
ناهار از دوازده تا دو و ربع

اَلْعَشاءُ مِنَ السّابِعَةِ حَتَّی التّاسِعَةِ إلّا رُبعاً.
شام از هفت تا یک ربع به نه.
وَ ما هوَ طَعامُ الْفَطورِ؟
غذای صبحانه چیست؟
شايٌ وَ خُبزٌ وَ جُبنَةٌ وَ زُبدَةٌ وَ حَليبٌ وَ مُرَبیَّ الْمِشمِشِ.
چای و نان و پنیر و کره و شیر و مربای زردآلو
وَ ما هوَ طَعامُ الْغَداءِ؟
و غذای ناهار چیست؟
رُزٌّ مَعَ دَجاجٍ.
برنج و مرغ
وَ ما هوَ طَعامُ الْعَشاءِ؟
و غذای شام چیست؟
رُزٌّ مَعَ مَرَقِ باذِنجانٍ.
برنج با خورشت بادمجان
أَشکُرُكَ.
از تو سپاسگزارم.
لا شُکرَ عَلَی الْواجِبِ.
وظیفه است. تشکر لازم نیست

همچنین بخوانید: پاسخ تمرین های درس پنجم عربی دهم

توجه: شما دانش آموزان عزیز پایه دهم متوسطه دوم ، برای دسترسی سریع و بهتر به ترجمه و جواب تمرینات درس های کتاب عربی دهم ، می توانید با اضافه کردن کلمه «ماگرتا» در سرچ های درسی خود، به مطلب مورد نظرتان دست پیدا کنید.

مطلب پیشنهادی: جواب تمرین های درس 6 ششم عربی دهم

در انتها امیدواریم که مقاله معنی و ترجمه متن درسی درس 6 ششم عربی دهم رشته های تجربی و ریاضی ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد و از آن استفاده و بهره برده باشید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫13 دیدگاه ها

    1. خوبه ولی یه مشکلی که داره حالا نمیدونم برا راحتی خودتون ابن کارو کردین یا دانش آمروز ولی جملات متن رو ک معنی کردید اکثرا کلمات اضافی دارند یعنی داخل جمله وجود ندارن ولی شما اضاف کردید اگه جلو گیری ش از این موضوع عالی میشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 + 2 =