ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی کلمات درس هشتم فارسی نهم + آرایه های ادبی و زبانی

معنی ابیات شعر صفحه ۶۰ و ۶۱ درس هشتم فارسی نهم به همراه معنی واژه های سخت در ۸ فارسی نهم

معنی کلمات درس هشتم فارسی نهم ؛ در این نوشته با معنی لغات و کلمه های سخت به همراه معنی و آرایه های ادبی بیت های شعر صفحه ۶۰ و ۶۱ آمده درس ۸ هشتم همزیستی با مام میهن کتاب فارسی نهم متوسطه اول آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

بعدی: معنی و آرایه های شعر دوراندیشی فارسی نهم
معنی کلمات درس نهم فارسی نهم
جواب سوالات درس نهم راز موفقیت فارسی نهم

معنی کلمات درس هشتم فارسی نهم

معنی و آرایه های ادبی ابیات شعر درس هشتم فارسی نهم

همی خواهم از کردگار جهان / شناسندۀ آشکار و نهان
معنی: از خداوند بزرگ که آفریننده جهان است و پنهان و آشکار جهان را می شناسد، می خواهم.

آرایه ها: تضاد: آشکار و نهان

که باشد ز هَر بد، نگهدارتان / همه نیک نامی بَود یارتان
معنی: که از هر بدی و آسیب شما را در امان نگه دارد و همیشه نیک نامی، یار و یاورتان باشد.

آرایه ها: تضاد: بد و نیک

ندانی که ایران نشـستِ من است؟ / جهان سر به سر، زیر دستِ من اسـت؟
معنی: نمی‌دانی که سرزمین ایران محل زندگی و حکومت من است، سراسر جهان گسترده زیر دست من و تحت فرمان‌روایی من است.

آرایه ها: زیر دست بودن: کنایه از تحت تسلط بودن / سر به سر: کنایه از همگی

مفهوم بیت: من از همه قوی تر هستم

همه یکدلانند، یزدان شناس / به نیکی ندارند از بد، هراس
معنی: همه مردم ایران در هر قوم و قبیله‌ای که هستند، خدای یگانه را پرستش می‌کنند و با نیک نامی از بدی و پلیدی هراسی ندارند و یک دل اند.

آرایه ها: تضاد: نیکی و بد / «به» در مصراع دوم به معنایِ «در برابرِ، در مقابلِ» / مصراع دوم: به خاطرِ نیکی هایشان، از بدی نمی هراسند.

دریغ است ایران که ویران شود / کُنام پلنگان و شیران شود
معنی: حیف است که ایران از بین برود و محل زندگی حیواناتی درنده ای مانند پلنگ و شیر شود. (محل زندگی و تحت اشغال دشمنان گردد)

آرایه ها: تناسب: کنام، پلنگان و شیران / پلنگان و شیران: استعاره از هر ویرانگری / در این بیت، تشبیه نداریم و استعاره آمده / جناس ناقص اختلافی در حرف اوّل: ایران و ویران / واج آرایی حرف «ن»

نکته دستوری: دریغ: مسند / ویران و کنام: مسند

چو ایران نباشد، تن من مباد / در این بوم و بر، زنده یک تن مباد
معنی: اگر قرار است ایران نباشد، من نیز نباید زنده باشم. نه تنها من، بلکه در این سرزمین کسی زنده نباشد بهتر است. (با نبود سرزمین ایران، دیگر ایرانی وجود نخواهد داشت.)

آرایه ها: واج آرایی حرف «ن» / تن و من: جناس

نکته دستوری: چو (= اگر): حرف ربط / مباد: فعل دعایی است / زنده: مسند / یک تن: نهاد

همه سر به سر، تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم
معنی: اگر ما همگی کشته شویم و جانمان را برای وطن فدا کنیم، از آن بهتر است که کشورمان را به دست دشمن دهیم.

آرایه ها: سر به سر: کنایه از همگی / تن به کشتن دادن: کنایه از «از جان گذشتن»

معنی و ارایه های ادبی جملات نثر و سخت درس هشتم فارسی نهم

مادران، دل به مهر فرزندان، گرم و تپنده می‌دارند و فرزندان در پرتو گرم و گوارای مادر، جان می‌گیرند و می‌پرورند و می‌بالند. این دو را پیوندها و آوندهایی به سرچشمه‌های یکتایی می‌رساند و خوشی و ناخوشی یکی را به دیگری پیوند می‌زند.

آرایه ها: مادران و فرزندان: مراعات نظیر / گرم و تپنده – گرم و گوارا: مراعات نظیر / دل گرم داشتن به کسی یا چیزی: کنایه از امید داشتن به آن / جان گرفتن: کنایه از نیرو گرفتن – قوت گرفتن /پیوند و آوند: ترادف (هم معنایی) / سرچشمه ی یکتایی: اضافه ی تشبیهی / خوشی و ناخوشی: تضاد / پرتو گرم و گوارای مادر: پرتو مادر ، اضافه ی استعاری

مادر، گرامی گوهری است که در کارگاه آفرینش خدای مهربان، همتایی ندارد. از این روست که هر چیزِ گرانمایه را اگر بخواهند از راه همانندی، بزرگ بشمارند و عزیز بدارند، به مام یا مادر مانند می‌کنند.

آرایه ها: مادر، گرامی گوهری است: تشبیه / کارگاه آفرینش: اضافه تشبیهی / بزرگ شمردن و عزیز داشتن: کنایه از حرمت نهادن و احترام گذاشتن / مام و مادر: مترادف (هم معنا)

ترکیب «مام میهن» را شنیده‌اید؛ از همان دست ترکیب‌های زبانی است که میهن را در پرورندگی و همزیستی به مام یا مادر همانند و هم نشین کرده است. از این دید، مهین، با همۀ هم‌پیوندان و باشندگانش، مادرانه رفتار می‌کند. در چشم میهن، همۀ فرزندان این آب و خاک که زاد و بودنشان و ریشۀ وجودشان در خاک اینجاست، یکسان‌اند و هیچ رنگ و نژاد و لهجه و گویش و زبانی به دیدۀ این مادر، بر آن دیگری برتری ندارد.

آرایه ها: مام میهن: اضافه تشبیهی / مادرانه رفتار می کند: تشبیه رفتار میهن به رفتار مادر / تشخیص یا شخصیت بخشی به میهن / چشمِ میهن: اضافه استعاری و تشخیص / آب و خاک: مجاز از سرزمین / ریشه ی وجود: اضافه تشبیهی / رنگ – نژاد – لهجه – گویش – زبان: مراعات نظیر / مادر: استعاره از میهن / پرورندگی: پرورش دادن / همانند و هم نشین: تشبیه کردن / دید: دیدگاه و نظر / هم پیوند: خویشاوند، قوم و خویش

اگر به گلستانی درآیید، نمونۀ این گونه‌گونی و یگانگی را به چشم می‌بینید و به عقل در می‌یابید که به قد و قامت و رنگ و رخسار، اگرچه بسیارند؛ اما رگ و ریشۀ همه در یک خاک نهاده شده است و از یک آبشخور، مایه‌ور و سیراب می‌شوند. گلستان، مام میهن و گاهوارۀ گل‌های رنگین است و خارها و گل‌ها، فرزندان این مادرند.

ایران ما با همۀ فراخنای فرهنگی و گستردگی جغرافیایی و گوناگونی گویش‌ها و رنگارنگی لهجه‌ها، به گلستانی می‌ماند که در دل و دامان خود، عزیزکانی را بی‌توجّه به رنگ و چهره، نوا و ناله می‌پروراند و شیرۀ جان خویش در کامشان می‌دارد.

این ستد و دادِ مادر – فرزندی و جان‌فشانی یکی برای دیگری، دو سویه است. اگر فرزند را ناخوشی و گزندی روی نماید، مادر بی‌خویش و ناخوش و ناآرام است و هرگاه مادر را اندوه و آسیبی فراگیرد، فرزندان نیز آرام و قرار ندارند و بی‌شکیب و به جان می‌کوشند تا آرام جای خانه را به بازآورند و خفاش‌خویان را از مهر رخ مادر، دور بدارند.

در طول تاریخ، بارها دیده‌ایم که هرگاه دشمنان و بدخواهان، دست ستم به سوی این مهرآشیانِ وطن دراز کرده‌اند، همۀ فرزندان، از همه سوی ایران به هر رنگ و نشان، هم صدا فریاد برآورده‌اند و مشت‌ها را گره کرده‌اند و پشت به پشت هم بر بیگانه تاخته‌اند! در دوران هشت سالۀ دفاع مقدّس، ایرانیان همه برای وطن، تن را سپر کرده‌اند.

مسلمانان، مسیحی، زردشتی و دیگران از چهار سوی ایران چون آذری، بلوچ، ترک، عرب، فارس، کرد، گیلک، لر، مازندرانی و … ایستاده‌اند و فریاد برآورده‌اند:

آرایه ها: تشبیه میهن به گلستان و تشبیه مردم میهن به گل ها و خارها / شیره ی جان:‌ استعاره از تمام وجود / کام: مجاز از دهان / روی نماید: کنایه از ظاهر شود، پدیدار شود / بی خویش:‌ کنایه از بی قرار / به جان کوشیدن: با تمام توان کوشش کردن / خفاش خویان: کنایه از افراد بدجنس و پلید / مشت گره کردن: کنایه از مصمم بودن در دفاع و جنگیدن / پشت به پشت هم: کنایه از در کنار هم و با حمایت از هم / تن را سپر کردن: کنایه از جان را فدا کردن / تشبیه تن به سپر

یکی از جلوه‌های مهربانی و همدلی را در رفتار شوق انگیز حضرت آیت الله خامنه‌ای، رهبر نظام اسلامی، با خانوادۀ شهدای اقلیت‌های مذهبی می‌بینیم؛ ایشان در دیدار با وابستگان شهدای مسیحی می‌فرمایند:

«ما در ایران، عرب ایرانی داریم، ترک ایرانی داریم، فارس ایرانی داریم، کرد ایرانی داریم، آشوری ایرانی داریم، ارمنی ایرانی داریم و… همه ایرانی هستیم … ایرانی بودن، اصل است. جمهوری اسلامی، مال همه است… یعنی شهروندان، آن کسانی که در زیر پرچم جمهوری اسلامی هستند، باهم فرقی نمی‌کنند…»

این همزیستی و همدلی اقوام ایرانی، پشتوانه‌ای بسیار شکوهمند برای وطن است و سدّی استوار به بلندای ارادۀ پولادین ایرانیان، پدید می‌آورد و میهن را در آوردگاه‌ها، از گزند دشمنان و اهرمن خویان می‌رهاند.

به هر روی، ایران از آنِ همۀ ایرانیان است؛ همۀ اینان که در خاکش بزرگ شده‌اند و از آبش نوشیده‌اند و در هوایش پرورده‌اند؛ با آرامش آن آرمیده‌اند و در آشوبش بی‌قراری کرده‌اند؛ در صحنه‌های رزمش، دلاورانه، پیکار کرده‌اند و در جشن‌هایش، صف‌های میلیونی بسته‌اند و دشمنان را انگشت به دهان گذاشته‌اند.

امروز همین حسّ مشترک، هم‌جوشی و هم‌کوشی، همزیستی ما را معنا می‌بخشد. به همین سبب است که ملت ایران، یک صدا چونان شیر می‌غُرند و مانند فردوسی ندای واحدی بر می‌آورند که:

آرایه ها: در زیر پرچم بودن: کنایه از اهل جایی بودن / تشبیه همزیستی و همدلی به سد استوار / اراده ی پولادین: اضافه تشبیهی / انگشت به دهان: کنایه از تعجب بسیار / ملت ایران همچون شیر می‌غرند: تشبیه

معنی لغات و کلمات سخت درس هشتم فارسی نهم

پرتو: نور، روشنی
گوارا: زلال
می بالند: رشد می کنند، بزرگ می شوند
آوند: رگ، لوله هایی که آب و غذا را در گیاهان می رسانند، در اینجا منظور همان پیوند و راه های ارتباطی
یکتایی: یگانگی

گوهر: جواهر
گرامی: عزیز، محبوب، بزرگ
از راه همانندی: به شیوه ی تشبیه و مانند کردن
هم زیستی: در کنار هم زندگی کردن
باشندگان: ساکنان، حاضران

زاد: تولد
آبشخور: جای خوردن یا برداشتن آب
مایه ور: ‌صاحب مایه، بهره مند
فراخنا: گستردگی و پهناوری
کام: دهان

می‌دارد: قرار می‌دهد، می‌ریزد
شکیب:‌ صبر و قرار
پشت به پشت هم: در حمایت و پشتیبانی از همدیگر
تاختن: هجوم بردن، جنگیدن
وابستگان: قوم و خویش

اقوام: قومیت ها
آوردگاه: میدان جنگ
گزند:‌ آسیب
اهرمن خویان:‌ افراد شیطان صفت
به هر روی: در هر حال
از آنِ: مال، متعلق به

اقلیت: کم بودن، گروه اندک
رزم: جنگ
شناسنده: آشنا کننده
آرمیده اند: آرام گرفته اند
بوم و بر: سرزمین

پیکار: جنگ
دو سویه: دو طرفه
کردگار: آفریدگار گرامی
می غرند: فریاد می زنند
هراس: ترس

گاهواره: گهواره، مهد، زمین هموار
تپنده: بیقرار، لرزان و جنبان
چونان: چون آن، هم چون
اهرمن: اهریمن، شیطان
کنام: محل زندگی جانوارن وحشی، بیشه

تاریخ ادبیات درس هشتم فارسی نهم

توجه: برای مشاهده پاسخ سوالات درس هشتم فارسی نهم، وارد لینک «جواب سوال های درس هشتم فارسی نهم» شوید.

قبلی: جواب سوالات درس هفتم فارسی نهم
معنی شعر و آرایه های درس هفتم فارسی نهم
معنی و آرایه های ادبی حکایت شو خطر کن فارسی نهم
جواب سوالات درس ششم آداب زندگانی فارسی نهم

توجه: شما دانش آموزان پایه نهم متوسطه اول عزیز اگر می خواهید به راحتی به معنی کلمات و جواب سوال های کتاب فارسی نهم دسترسی داشته باشید، تنها کافیه جواب و معنی کلمات درس مورد نظرتان را به همراه عبارت « ماگرتا » در گوگل جست و جو کنید.

در انتها امیدواریم که جواب معنی کلمات و آرایه های ادبی درس هشتم کتاب فارسی نهم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد و از آن استفاده و بهره برده باشید. سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 🤗

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫۲۰ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 + هجده =