تحقیق در مورد قالب شعری قصیده کلاس ششم
بهترین مقاله درباره قالب شعری قصیده برای دانش آموزان کلاسی و تمامی پایه ها
تحقیق درباره قالب شعری قصیده: در این نوشتار از بخش تحقیق ماگرتا میخواهیم مطالبی را درباره قالب قصیده بیان کنیم برای آشنایی با این قالب شعری با ما همراه شوید.
تحقیق پیشنهادی : تحقیق تهیه نمک خوراکی
قالب شعری قصیده چیست؟
معنای لغوی قصیده، مقصود میباشد به این معنی که شعب هدف مشخصی را دنبال میکند، در واقع یکی از انواع قالبهای شعری کلاسیک در ادبیات قصیده است و قدمت آن به قرن چهارم بر میگردد این قالب شعری بیشتر برای مدیحه سرایی، نصیحت، توصیف مناظر و طبیعت کاربرد دارد.
خاقانی بزرگترین قصیده سرای ایرانی است در این قالب شعری دو مصراع اول با یک دیگر هم قافیه هستند و قافیه در مصراع دوم هر بیت ادامه پیدا میکند و معمولا قصیدهها بیش از ۱۵ بیت هستند.
اجزای شعر در قالب قصیده
مطلع: اولین بیت شعر قصیده که از دو مصراع قافیه دار تشکیل شده را مطلع میگویند.
تغزل: به بیتهای پس از مطلع که هدف شعر را مشخص میکنند تغزل میگویند.
شاکله اصلی قصیده: تمام مضامین مدیحه در این قسمت سروده میشود.
دعا و شریطه: در ابیات پایانی شاعر با دعا، آرزو شعر به سمت پایان سوق میدهد.
مقطع: آخرین بیت قصیده را مقطع میگویند.
نمونه شعر قصیده
کار مده نفس تبه کار را
در صف گل جا مده این خار را
کشته نکودار که موش هوی
خورده بسی خوشه و خروار را
چرخ و زمین بندهٔ تدبیر تست
بنده مشو درهم و دینار را
همسر پرهیز نگردد طمع
با هنر انباز مکن عار را
ای که شدی تاجر بازار وقت
بنگر و بشناس خریدار را
چرخ بدانست که کار تو چیست
دید چو در دست تو افزار را
بار وبال است تن بی تمیز
روح چرا میکشد این بار را
کم دهدت گیتی بسیاردان
به که بسنجی کم و بسیار را
تا نزند راهروی را بپای
به که بکوبند سر مار را
خیره نوشت آنچه نوشت اهرمن
پاره کن این دفتر و طومار را
هیچ خردمند نپرسد ز مست
مصلحت مردم هشیار را
روح گرفتار و بفکر فرار
فکر همین است گرفتار را
آینهٔ تست دل تابناک
بستر از این آینه زنگار را
دزد بر این خانه از آنرو گذشت
تا بشناسد در و دیوار را
چرخ یکی دفتر کردارهاست
پیشه مکن بیهده کردار را
دست هنر چید، نه دست هوس
میوهٔ این شاخ نگونسار را
رو گهری جوی که وقت فروش
خیره کند مردم بازار را
در همه جا راه تو هموار نیست
مست مپوی این ره هموار را
*****
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیـــزان میروی
گفت: جـرم راه رفتـن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوییم، در مسجد بخواب
گفت: مسجـد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیده است، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: میبسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
تحقیقات پیشنهادی : تحقیق درباره ورزش صخره نوردی و تاریخچه آن
و
تحقیق درباره ورزش بولینگ
و
تحقیق درباره زندگینامه وحشی بافقی
سخن پایانی: به پایان تحقیق درباره شعر قصیده رسیدیم منتظر نظرات و پیشنهادات شما در بخش دیدگاه هستیم.
خیلی باحال وبرای درسم خوب بود