ادبیاتفرهنگ و هنر

جواب درس ۱۶ نگارش ششم ☑️ آداب مطالعه صفحه ۹۵ ، ۹۶ ، ۹۷ و ۹۸

گام به گام درس شانزدهم نگارش کلاس ششم دبستان و پاسخ تمرینات و سوالات درس آداب مطالعه

جواب سوالات نگارش درس 16 کلاس ششم شامل قسمت های املا و واژه آموزی صفحه 95 و 96 ، نگارش صفحه 97 و کارگاه نویسندگی صفحه 98 از درس آداب مطالعه می باشد. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا جهت مشاهده پاسخ ها همراه باشید.

مطلب پیشنهادی: معنی لغات درس آداب مطالعه فارسی ششم

جواب تمرینات نگارش ششم درس 16 آداب مطالعه

جواب املا و واژه آموزی صفحه ۹۵ و ۹۶ نگارش ششم

۱- در هر جمله، زیر شکل صحیح واژه های داخل کمانک، خط بکشید.

الف) باید دانست که جماعت، (لایق لایغ) چه نوع سخن است.
ب) اگاه شدن از (اهوالاحوال) گذشتگان از فواید قصه خوانی است.
پ) از آداب حکایت گویی این است که سخنان محال و (گذافگزاف) نگوید.
ت) در نظم خوانی، چنان نکنند که (مستمعمصتمع) ملول گردد.

۲- در جدول زیر، واژه های معنی دار از درس آمده است، آنها را پیدا کنید و بنویسید.

گام به گام صفحه ۹۵ و ۹۶ نگارش ششم

واژه ها: لایق، سلاطین، اعتدال، نظم خوانی، محنت، زوال، عبرت، راغب.

۳- پنج واژه را که با «خوان» و «خوانی» ترکیب می شوند، بنویسید.

کتاب خوانی، نظم خوانی، تابلوخوانی، شعر خوانی و تعزیه خوانی.
آوازه خوان، درس خوان، خبر خوان، کارت خوان، درس خوان.

جواب نگارش صفحه ۹۷ درس آداب مطالعه پایه ششم

۱- متن زیر را در یک بند ادامه دهید و عنوانی برای نوشته‌ی خود انتخاب کنید.

موضوع: کلیله و دمنه
در اتاق نشسته بودم و به کتاب های کتابخانه نگاه می کردم، ناگهان چشمم به کتاب کلیله و دمنه افتاد، به نظرم جلد کتاب خیلی جالب بود و همین باعث شد که کنجکاو شوم آن را بخوانم. وقتی کتاب را باز کردم که بخوانم دیدم کتاب از زبان حیوانات است و جملاتی که در آن بکار رفته است خیلی سخت است و نمی توانم آن ها را بخوانم، از مادرم کمک خواستم که کتاب را برایم بخواند. با این که تنها چند قصه از کتاب را بیشتر نخوانده ام توصیه می کنم که همه باید این کتاب را بخوانند.

۲- یکی از حکایت هایی را که تا به حال شنیده اید، به زبان ساده بنویسید.

آگاه باش كه انسان ها از ٣ دسته تشكيل مى شوند. بعضى همانند غذا هستند كه براى ادامه زندگى به آنها نياز داريم. بعضى ديگر مانند دارو هستند كه هر وقت دچار مشكل مى‌شويم، به کمک ما مى آيند و مشكلات ما را برطرف می‌كنند. دسته‌ى ديگر مانند بيماری هستند كه ما هرگز به وجود آنها نياز نداريم، چون كه سراسر درد و رنج هستند.

جواب کارگاه نویسندگی صفحه ۹۸ نگارش ششم

۱- ضرب المثل «کبوتر با کبوتر باز با باز، کند هم جنس با هم جنس پرواز» را توضیح دهید.

این ضرب المثل به این معناست که انسان بايد با افراد مثل خودش آمد و رفت و نشست و برخاست داشته باشد، زیرا اینگونه انسان ها مانند ما هستند و می توانند دوستان بسیار خوبی باشند.

۲- دریافت خود را از ضرب المثل «این دغل دوستان که می بینی، مگسانند گرد شیرینی» بنویسید.

بیشتر دوستان ما زمانی خیلی با ما خوب هستند و هوای ما را دارند که اوضاع اقتصادی و اجتماعی ما خوب باشد و به محضی که گرفتاری در کارهای ما پیش می آید، میروند و پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند!

۳- دو ضرب المثلی را که در کتاب فارسی سال های گذشته آموخته اید، بنویسید.

نابرده رنج گنج میسر نمیشود.
میهن دوستی نشانه ایمان است.
هر که خربزه بخوره پای لرزش هم می شینه.
آشپز که دوتا شود اش یا شور می شود یا بی نمک.
کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد.

دانش آموز گرامی جواب سایر درس های کلاس ششم به صورت کامل در سایت موجود می باشد، برای دسترسی کافیست درس موردنظر را در گوگل سرچ کرده و در انتهای آن عبارت «ماگرتا» را نیز اضافه کنید.

🔔 همچنین مشاهده کنید: گام به گام نگارش ششم

✅ اگر سوال یا پیشنهادی در رابطه با جواب درس ۱۶ نگارش ششم قسمت آداب مطالعه دارید، کافیست به انتهای این مطلب مراجعه کرده و هر چه دوست دارید بنویسید.

موسوی پوران

هم‌بنیانگذار مجله ماگرتا ، زندگی ۲۴ ساعته روی خط آنلاین دهکده جهانی وب . تحلیلگر و متخصص تولید محتوای با ارزش و با کیفیت هستم و ۸ سالی می شود که وارد دنیای دیجیتال شدم. مدیر تیم تحقیق و توسعه شرکت هستم. بالاترین لذت برای من انجام کار تیمی ست.

‫۱۳۷ دیدگاه

  1. دستتون‌در نکنه‌که‌اینقر‌زحمت‌می‌کشید‌

    فقط‌این‌سایت‌ بعضی مزایا هم دارد مانند جواب‌هایی را که ی‌نویسید خیلی زیاد است و ما دانش آموزان هم در نوشتن آنها دچار شکل می‌شویم لطفاً از سازنده این کانال خواهش می‌کنم که جواب های زیادی را در اختیار ما دانش آموزان قرار دهند

  2. برای سوال ۱ قسمت نگارش میتوان گفت :
    عنوان: کتاب زرد رنگ
    *در اتاق نشسته بودم و به کتاب های کتاب های کتابخانه نگاه میکردم. ناگهان چشمم به کتاب* با جلد زرد رنگ که پر شده بود از خاکستر سیاه و به نظر قدیمی می امد توجه من را جلب کرد به سمت کتاب رفتم مشخص بود چند سالی است که دست نخورده ، خاکستر را پاک کردم تازه روی جلد کتاب دیده می شد .
    و روی آن نوشته بود (شاهنامه فردوسی) من تابه حال آن را شنیده و دیده بودم اما نخوانده بودم برایم جالب بود که پدرم باخنده کنار من ایستاد و گفت : زمانی که کودک بودم به کتاب (شاهنامه فردوسی) علاقه مند بودم و آن را کامل خوانده بودم چون این کتاب پر از اسرار است و این کتاب میتواند بهترین یادگار از زندگی برای تو باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده + 17 =