انشا با تضاد معنایی قلب و مغز ❤️ با مقدمه و نتیجه گیری

انشا با تضاد معنایی قلب و مغز : مغز می اندیشد و قلب عاشق می شود، یکی خون پمپ می کند و دیگری با خون زنده است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا با تضاد معنایی زشت و زیبا

انشا با تضاد معنایی قلب و مغز

مقدمه: دو عضو حساس که اگر یکی از کار بیفتد دیگری کارایی نداشته و ممکن است برای همیشه زندگی فرد به پایان برسد. کار مغز سنجیدن شرایط بدن و حسابرسی و دقت در امور فرد و در واقع فرماندهی بدن با مغز است. بدنه: گاهی ممکن است قلب کار کند ولی مغز نتواند به فعالیت خود ادامه دهد که در این صورت مرگ مغزی رخ داده است.

بدنه: اما گاهی قلب ایست می کند و خونرسانی متوقف می شود. مغز فرمانده ای قهار و پراز نظم و انضباط است و قلب منشا مهربانی و عشق و عطوفت است. هیچ وقت خاطرات خوش را از یاد نمی برد و در مرامش بی تفاوتی راهی ندارد. برای شرایط سخت مهیا بوده و تنهایتان نمی گذارد.

رئوف و دستگیر و پر از عشق و عاطفه است. محاسبه هم سرش نمی شود و همواره در خدمت عشق است. عاشق می شود، می میرد و بی قرارمی شود اما تا لحظه آخر از عشقش مراقبت می کند. مغز در مقابل حسابگر و دقیق و پراز نظم و دقت است و حساب ریزترین موی رگ های بدن را هم دارد. هیچ وقت گول عشق را نمی خورد و با دل طرف نمی شود.

همواره در تلاطم دریافت خون به موقع است و با کمترین استرس و کم خونی و بی خوابی دردش شروع شده و ممکن است مدتها به طول انجامد. به خواب کافی نیاز دارد.

دو نیم کره دارد و هر طرف برای امور خاصی مورد استفاده قرار می گیرد. قلب همیشه از خون لبریزاست و گاهی خون دل است که مغز را هم درگیر می کند و فرد از استرس و مشکلات فراوان ممکن است سکته مغزی کند.

نتیجه گیری: این دو عضو حساس را خوب مراقبت نماییم و بدانیم که سلامت یکی وابسته به دیگری می باشد. مغز فرمانده است و قلب پشتیبانی برای بدن است. یعنی اگر خون رسانی خوب و دقیق و صحیح رخ ندهد، سیستم کلی بدن به هم می ریزد.

انشا تضاد مفاهیم مغز و قلب

مقدمه: در قدیم می گفتند قلب هر کس اندازه دست اوست، ولی من می گویم قلب هر کس اندازه دنیای اوست. دنیای هر کس بزرگ باشد، قلبش هم برزگ است. مغز هر کس هم اندازه افکار اوست. هر چه اندیشه ات بلند باشد، مغزت هم ظرفیتش بالا می رود.

بدنه: قلب عاشق می شود و مغز مراقب است که عشق طغیان نکند. قلب می شکند و به درد می آید و مغز مراقب است که فرد بیمار نشود، یعنی کم کم فکر عشق را از ذهن فرد پاک می کند. قلب بیماری می کشد و مغز بیداری، قلب هجران می کشد و مغز درد هجران را به همه بدن انتقال می دهد.

یعنی فرد عاشق با همه وجودش درد را حس می کند. قلب ذره ذره می میرد و مغز کم کم به فکر رهایی و نجات در می آید و با یک تلنگر عشق را کنار می گذارد. مغز در تفکر و تعقل است و قلب در تلاطم، می اندیشد، فرو می ریزد، و در پایان هم در خدمت مغز قرار می گیرد، چون به این نتیجه می رسد که باید عاقل باشد و دست از عشق های بی ارزش بردارد.

مغز دارای ساختمان عجیبی بوده و در مقابل قلب بسیار حساس است. قلب مرد خطر در شرایط سخت و بحرانی است و سریع وارد عمل می شود و مغز مرد مذاکره و تبادل نظر و گفت و گو، مرد حسابرسی و پس انداز و تدبیر، همواره در فکر روزهای آینده است .

اما قلب همان دخترک عاشقی است که فقط برای عشق می تپد و در هر شرایطی به پای کار می ماند، می شکند، می سوزد، پر پر می شود و همچنان در پای دلدار است. چه بسا روزهایی که یک فرد در درون خودش درگیر است و برای تصمیم گیری منتظر نظر قلب و مغز می ماند، گاهی موفق می شود و زندگی خوبی را می سازد، اما وای به روزی که تصمیم نادرستش همه چیز را خراب کند. دنیایش به هم می ریزد و هر روز با خودش درگیر است و قلبش در اصطلاح قدیم در مشتش است و کاری هم نمی تواند بکند.

نتیجه گیری: اگر می خواهید روزهای عمرتان پراز خوبی و خوشی باشد، با مغز باشید و اگر زندگی پرا زدرد و عشق می خواهید با قلب باشید، قلب این نعمت بی بدیل خداوند گاهی هزار بار زیر پا له می شود باز می تپد. برای گرفتن یک تصمیم خوب و منطقی به عقل مقر فرماندهی بدن مراجعه کنید و همیشه به روزهای آینده بیندیشید و برای امروز تصمیم عجولانه نگیرید.

انشاء های پیشنهادی :
انشا با تضاد معنایی گل و خار
و
انشا با تضاد معنایی تلخ و شیرین
و
انشا با تضاد معنایی عجله و صبر

☑️ به پایان انشا درباره تضاد معنایی قلب و مغز رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.