گسترش ضرب المثل جایی که نمک خوردی، نمکدان مشکن

گسترش ضرب المثل جایی که نمک خوردی، نمکدان مشکن از مثل نویسی صفحه ۱۱۲ نگارش دهم را می توانید در ادامه در بخش ضرب المثل ماگرتا مطالعه فرمایید.

مطلب پیشنهادی: معنی ضرب المثل جایی که نمک خوردی نمکدان مشکن

گسترش ضرب المثل جایی که نمک خوردی، نمکدان مشکن نگارش دهم

در کوچه‌های شهری دور، مردی فقیر و گرسنه راه می‌رفت و از بدی آب و هوا ناله می‌کرد. شخص دیگری که صدای آن فقیر را شنیده بود و وضعیت لباس های آن مرد را دیده بود بسیار اندوهگین و ناراحت شد پس نزد فقیر رفت و او را به خانه‌اش دعوت کرد تا غذای اندکی را که داشت بین پیرمرد فقیر تقسیم کند تا غم آن فقیر برطرف شود.

مرد فقیر بسیار خوشحال شد و به خانه آن مرد رفتند و زن خانه هر چه در خانه داشت روی سفره گذاشت و فقیر خورد و سیر شد و سپس با لباس جدیدی که به او داده بودند به خانه‌اش رفت. مدت زیادی از این ماجرا گذشت و مرد فقیر برای رفع مشکلاتشان دست به دزدی زده بود و در یکی از سرقت های خود متوجه شد که قبلاً به این خانه رفته و نان صاحب خانه را خورده است.

حواسش پرت شد و یاد روزی افتاد که صاحب آن خانه غذای زیادی به او داده بود و همین طور که در فکر فرو رفته بود و ناراحت شده بود ناگهان دستش به نمک دانی که در آنجا قرار داشت خورد و نمکدان شکست و صاحبخانه از خواب بیدار شد و این مرد فقیر را در حین دزدی دید. صاحب خانه رو به فقیر کرد و گفت: «تو در خانه من نان و نمک خوری، اما حالا نمکدان خانه را شکستی، توبه فایده ای نداشت و اتفاقی که نباید می افتاد افتاد.

از این داستان به خوبی می شود نتیجه گرفت که جواب خوبی، بدی نیست و همه ما باید قدردان کسانی که از ما حمایت کرده اند باشیم.

همچنین بخوانید:
گسترش ضرب المثل تهی پای رفتن، به از کفش تنگ
و
گسترش ضرب المثل با ماه نشینی، ماه شوی

☑️ به پایان گسترش ضرب المثل تهی پای رفتن به از کفش تنگ رسیدیم، جهت مشاهده گام به گام سایر صفحات کتاب نگارش دهم کافیست آن را در گوگل به همراه عبارت «ماگرتا» جست و جو کنید.