انشا در مورد ذوب شدن شمع با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا در مورد ذوب شدن شمع: ذره ذره می سوزد و آب می شود ولی دم بر نمی اورد، از بس سوختنش بی ریاست، مادر و معلمم را مانند شمع می بینم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد حمایت از کالای ایرانی

انشا در مورد ذوب شدن شمع

مقدمه: ماده اصلیش از روغن و پارافین است و سوختنش بی ریا و پر از درد، تا قطره آخر می سوزد و گلایه نمی کند. در رنگ ها و مدل های متفاوت در بازار وجود دارد و نامش در اشعار همه شاعران پارسی گوی دیده می شود. ذوب شدنش زبانزد است و بی ادعا.

بدنه: من یک شمع هستم و در اغلب مناسبت های شادی و عزا و در برنامه های مختلف به کار می آیم و اوج شادی و شعف و یا غم را برای مخاطبان تفسیر می کنم. من یک شمعع و پر از حرف های ناگفته تاریخ که در کنار من رخ داد و فقط خودم دانم و خودم.

من در کنار شب های بی قراری علی بوده ام و غمهایش را حس کرده ام. من با ذوب شدنم دغذغه های بزرگان تاریخ را دیدم که چگونه برای مردم زحمت می کشند، بوعلی و ابوریحان و زکریای رازی و هزاران نفر دیگر را که با روشنایی من تاریخ را نوشتند.

آری من با ذوب شدن خودم خدمت بسیار زیادی به بشریت کرده ام و خوشحالم که این همه مفید بوده ام. من در میان اشعار شاعران هم جلوه و سرنوشت خوبی داشته ام و همه از من با عشق و مهربانی یاد می کنند. با ذوب شدن من بود که فردوسی بزرگ ۳۶۰۰۰ هزار بیت را در وصف رشادت های و حماسه سازی های ایرانیان سرود.

من در کنار سعدی در نوشتن گلستان و سرودن بوستان قدم به قدم بوده ام و می توانم حرف دل هر شاعر را برایتان بگوبم. من در میان شعر زیبایی وحشی بافقی هم سوخته ام و شرح پریشانی او را برایتان بازگو کرده ام. من در خلوت زیبای شاعران عاشقی چون شهریار وقیصر امین پور و سهراب و سایه هم بوده ام و با ایشان تا طلوع خورشید گریسته ام.

پروانه زمن، شمع زمن ، گل زمن آموخت        سوختن و افروختن و جامه دریدن

نتیجه گیری: شمع از جمله اشیایی است که در میان سروده های مختلف شاعران و نویسندگان فراوان دیده شده و مظهر زیبایی و جلوه سوزان عشق است. به کار گیری این نوع کلمات موجب زیباتر شدن نوشته می گردد.

انشا در مورد شمع به روش جانشین سازی

مقدمه: شمع بودن یعنی همراهی در همه حوادث تاریخ، شمع که باشی می توانی هنگام ذوب شدن شرح حال یک مادر شهید درراه وطن را حس کنی، شمع که باشی می توانی اشک فرزند شهید را در هنگام تشییع جنازه پدرش حس کنی،

بدنه: من شمع هستم و مرامم سوختن است، بگذارید شرح سوختن مرا در میان اشعار و سروده های بزرگان و عاشقان بیان کنم.

هر دو گریانیم و هر دو زرد و هر دو در گداز           هر دو سوزانیم و هر دو فرد و هر دو  ممتحن

رازدار من تویی همواره    یار    من تویی                   غمگسار من تویی، من ز آن تو، تو ز آن من   (دیوان منوچهری دامغانی)

بمجمز شمعم به بمالین همدمی نی           که یار سوته دل جز سوته ای نی          (دوبیتی های باباطاهر)

در دو شعر بالا از دوشاعر معروف به خوبی می بینیم که شمع را دوست و همدم خود دانسته اند و در شب های خلوت خود به عنوان یار و رفیق سوخته دل نام برده اند. این اوج علاقه شاعر به شمع نشان دهنده سوختن بی مضایقه و پر از سوز شمع است که بی هیچ ادعا و خواهشی تا پایان می سوزد و حس زیبای شاعر را منتقل می کند.

شرح دلدادگی و سوختن شمع می تواند موجب الهام شاعران در خلق معانی جدید گردد، آری من شمعم و پر از داستان های مردان و زنان بزرگی که زیر نور من گریستند و شعر و ادب و تاریخ و عشق را رقم زدند. من شمعی هستم که بی پروا در عشق دلدار سوختم و دم بر نیاوردم و حال شرح سوختن و آب شدنم در کتابها دیده می شود.

شرح ذوب شدن من حکایتی جدید نیست که در شب های بی قرار مجنون و فرهاد و وامق و هزارن دلداده بی دل آمده ام. ذوب شدن من سطور قطور تاریخ را نوشت و بر دل روزگار حک کرد و در هر رویدادی جای پای خودم را حس می کنم. من همراه مردان و زنان حماسه سازی هستم که شب ها بیدار بودند و در کنار من حوادث ناگفتنی را رقم می زدند.

نتیجه گیری: شمع یک کلمه بسیار زیبا و دوست داشتنی است که شاعران زیادی در نوشته ها و اشعار بی نظیر خود از ان به تکرار استفاده کرده اند. کاربرد این نوع کلمات موجب غنی تر شدن نوشته شده و رغبت خواننده به مطلب را دو چندان می کند. بهتر است برای افزایش سواد ادبی خود نسبت به مطالعه این نوع نوشته ها اقدام کنیم.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد اگر من یک درخت بودم
و
انشا ذهنی در مورد سنگ از زبان خودش
و
انشا در مورد اگر فیل ها بال داشتند چه میشد

☑️ به پایان انشا درباره ذوب شدن شمع رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.