انشا در مورد نامه ای به دوست ❤️ با مقدمه و نتیجه گیری
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد نامه ای به دوست با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا در مورد نامه ای به دوست: دوست خوبم سلام، هر بار که تو را می بینم حالم روبه راه می شود. برای دریافت اطلاعت بیشتر در بخش انشا ماگرتا ما همراه شوید.
انشا پیشنهادی : انشا در مورد زبان خوش مار را از سوراخ بیرون می آورد
انشا در مورد نامه ای به دوست
مقدمه: دوست خوب موجب آرامش است و آسایش، در روزهای تنهایی در کنارم هستی و همراهم. دوست خوبم کجایی که سخت دلتنگم و بی قرار، من به روزهای با تو بودن دلخوشم، روزهای من با تو خوب و روشن است. در کنارم بمان.
بدنه: دوست روزهای کودکی، رفیق کوچه های خاکی و توپ پلاستیکی، تو را خوب به یاد دارم که چگونه در کنار هم بازی می کردیم. زیر درخت های بادام و در حوالی آفتاب، دوست عزیزم چه قدر خوب بازی می کردیم و دم غروب ی بستنی می زدیم و به منزل می رفتیم.
حالا که این نامه را می نویسم غرق شور و اشتیاقم و پر از التماس دیدارت. دوست خوبم من در کنارت روزهای نابی داشتم و حالا به یاد اون روزها برایت می نویسم و می فرستم. دوست خوبم هر وقت سمت من امدی لیوانی چای مهمان من باش و برای من خاطرات خوش را زنده کنید.
دوست خوبم روزهای بهاری را به یاد دارید که چه قدر غروبهایش زیبا بود و با هم سمت گندم زار می رفتیم. قدم زنان و آرام در حوالی کوچه باغ تنگ می رفتیم و لی لی کنان خنده می کردیم. دوست خوبم یاد همه روزهای رفته به خیر و خوشی و فراوانی باد.
هر بار که دفترم را نگاه می کنم نامه هایم را می بینم و خوش حال می شوم. هر بار که توانستی به من سری بزن و حالم را جویا شو تا دوباره روزهای خوب و خوش گذشته را مرور کنیم. ای همه عشق و مهربانی کجایی که سخت دلتنگم دوباره به من سری بزن و روزهای ناب را برایم زنده نما که بهتر از هر کاری و رفتاری است و روح و روان مرا زنده نگاه می دارد. دوستی یک رابطه عادی و معمولی نیست که یک رابطه پر مهر است و محبت.
نتیجه گیری: دوستی یک فرصت برای خودسازی و اندیشه کردن برای فردا و یا ساختن فردا است. دوستی موجب این می شود که هیچ گاه احساس تنهایی نکنید و بعد از خدا دوستی مهربان داشته باشید.
انشا در مورد نامه ای به دوست خود
مقدمه: دوست نابم سلام، ای همه مهر و دوستی و عشق کجایی که سخت دلم هوای دیدار کرده و می خواهم دوباره با هم یاد روزهای گذشته درس بخوانیم و بخندیم. دوست قدیمی من تا تو در کنارم بودی پشتم گرم بود و ترسی نداشتم.
بدنه: روزهای خوبی در کنار تو داشتم و روزگارم شاد بود. یاد خاطراتی به خیر که در کنار هم روی درختان می رفتیم و توت می خوردیم، غروب که می شد با هم دنبال گله می رفتیم و منتظر می شدیم و خنده کنان می آمدیم. یاد بازی های هفت سنگ و قدیمی به خیر که هنوز در یادم غوغا می کنند.
اون سخن گفت های آرام و دنبال پرندگان رفتن، همه به خیر و خوشی گذشت و حالا من ماندم و نامه ای که برایت می نویسم و نمی دانم کی می خواهی بخوانی و یاد من کنی، ای همه مهر و دوستی، در کنار هم ساعت های خوبی داشتیم و گذشت.
تو از من دوری و دنبال سرنوشت رفته ای و من هم اینجا دور از تو هستم. هر خط را که می نویسم خاطرات بهتری به یادم می آیند و دوست دارم همه را در نامه ام بیاورم. اما افسوس در برگه ها مجال چنین کاری نبوده و نیست و حالا من مانده ام و روزهایی که دیگر نمی آیند و گذشته اند.
دوست خوبم دیگر ملالی در میان نیست و من مشتاق دیدار تو و یاد روزهای خوش هستم. هر وقت که توانستی کوله بارت را ببند و یادم کن و بیا و یا منتظر من باش تا به سمت تو بیایم و صدایت کنم. دوست قدیمی من دفتر خاطراتت را ورق بزن و مرا صدا کن تا تو را خوب به یاد آورم.
من هر بار که دلم می گیرد برایت نامه ها می نویسم و نگاه می دارم و هر روز مرور می کنم. هربار که نامه را بوییدم تو در کنارم بودی و خوشحال شدم و هزار بار مشتاق دیدارت شدم. حالا هم معلوم نیست چندمین نامه را برایت می نویسم که شاید هم به دستت نرسد ولی تو همچنان دوست خوب و قدیمی من هستی.
نتیجه گیری: می گویند هر چیزی جدیدش خوب و جذاب است اما دوست باید قدیمی باشد و دلخواه، پس ای دوست ناب روزهای کودکی دوستت دارم و منتظرت هستم. دوست خوب از برادر و خواهر هم نزدیکتر است و می تواند دستگیر مشکلات باشد.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر
و
انشا در مورد چرا نماز می خوانیم
و
انشا در مورد علم بهتر است یا ثروت
☑️ به پایان انشا درباره نامه ای به دوست رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.