ادبیاتفرهنگ و هنر

انشا درباره باران پاییزی ⚡️ با مقدمه، بدنه و نتیجه

انشاء دانش آموزی و ساده در مورد اولین باران پاییزی با مقدمه ، نتیجه و توصیفات زیبا

انشا درباره باران پاییزی : پادشاه فصل ها نرم نرمک می رسد از راه می رسد. تاجی از برگ و ستاره و خوشه های ناب برگهای پهن و سوزنی با صدای ریز ریز باران پاییزی. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه باشید.

انشا پیشنهادی : انشا درباره توصیف چهره مادر

انشاء درباره باران پاییزی

انشاء درباره باران پاییزی

مقدمه : پاییز می آید و با خود خاطرات نم گرفته وبارانی را می آورد.کم کم دخترک زرافشان پاییز کوله بار بر زمین می نهد و کوچه ها بوی خوش گل و خاک می گیرند. خش خش برگها زیر پای باران کمتر می شود.

عابران هم با تمام وجود در حوالی پاییز عاشق می شوند. کم کم آسمان هم پاییزی می شود و می بارد. دلش غم زده می شود و ابرها را برای هم صحبتی صدا می کند. روزی که صدای بارش ابرها را می شنوی بدان که پادشاه فصل ها تاج گزاری کرده است.

بدنه : روزی که پاییز طبل و ناقوس خزان می نوازد، کم کم ابرها هم از راه می رسند و با هم در حوالی کوچه پاییز جشن باران بارش بر گزار می کنند. صدای افتادن برگها دلم را بی تاب می کند. من هم روزی در هوای کسی بی تاب شده بودم. روزی هزار بار مثل برگها افتادم و با هر قطره باران بهاری از نو برخاستم.

باران پاییزی کم کم برگها را از رنگ طلایی خارج کرده و به قرمز می کشاند. درخت بی امان شلاق باد را تحمل می کند. دلم می گیرد که از کاروان برگ وباران جا ماندم. پاییز را با بارانش می شناسم و با برگهایش خواب می کنم. باد و باران به بزم سرد باغ دعوت هستند تا شاهد ریزش برگ و برهنگی درختان شوند.

این بار تماشاگران زیادی نداریم و کسی نیست که شاهد این همه رنگ باشد. و من روزی که خورشید را در کوچه های سرد پاییز مواخذه می کردند ایستاده بودم و کسی نمی توانست از این ناگزیزی فرار کند و اینجا بودکه باران پاییزی بی پروا از راه رسید و کوچه ها را آینه باران کرد. روزی که دردفتر پاییز نقش خاطره می زدند باران را هم کشیدند که بی هوا شد و فریادی نزد و جاری شد.

نتیجه گیری : باران از نعمت های خاص خداوند است که رحمت بی شمارش است. این نعمت در فصل بهار جذاب تر و زیباتر است و بر و من تو نشان می دهد که خالقی دانا و توانا پشت این مناظر زیبا ایستاده و ما فقط نقاشی را خوب می بینیم.

اما در پاییز هم بسیار جذاب است و موجب شادابی طبیعت می گردد. پس شکر گزاری این همه نعمت واجب است و ضروری تا خداوند در قبال شکرگزاری ما نعمت های بی شماری به ما اعطا کند.

انشا در مورد اولین باران پاییزی

مقدمه : روزی که باران تند تند می بارید را خوب به یاد دارم، انگارناودان هم کم آورده بود و هیچ کس نمی توانست جلویش را بگیرد. برگ ها هم یکی پس از دیگری فرو می ریختند، من بودم ودفتر خاطرات و حرف های ناگفته ای که به هیچ کس نگفتم.

برگ ها یکی پس از دیگری بر زمین می افتادند و هیچ گریزی از افتادن نبود. درختان شلاق باد را به زور تحمل می کردند و فریاد بی کسی سر می دادند. آن روز بود که دیدم از مرگ و خزان هم گریزی نیست.

بدنه : روزی که قرعه فال می زدند پاییز غمزده را با خزان همراه کردند و هیچ کس نمی توانست از این سرنوشت بگریزد، من هم برای این پادشاه بی ادعا حکم دبیر و نویسنده یافتم.

ای همه خوبی و لطف و عشق، تو را با باران پاییزی می ستایم. ای ناب تر از لحظه های عاشقی، در کدام دفتر این باران را توصیف کنم تا کسی بتواند به راحتی تصور کند. نرم نرم قطره قطره روی هر شاخه که جاری می شود نام یاد خدا را در من جاری می کند.

کوچه های خیس و باران گرفته، هوای بو دار و سر خزان زده همه خاطرات را در من جاری می کند. من روزی که تابستان آرام آرام از پاییز رو نمایی می کرد را به یاد دارم، در یک پرده اش گفت که روزی همه برگهای سبزم را در کوچه هایت جا خواهم گذاشت.

تور سبز را برداشت و به دست سرد و یغماگر پاییز سپرد. و ان روز بود که دیدم پاییز هم با باران بی حدش بهاری بوده که عاشق شده و به این روز در آمده است . هرچه زار می زند و اشک می ریزد خبری از ان دوران نیست و خورشید هم در پشت پرده مانده و حرفی برای گفتن ندارد.

نتیجه گیری: خدایا تو کجایی و از این همه زیبایی بی حد و اندازه چه هدفی داری، کاش بندگانت بدانند که تو با این همه عظمت و جلال و شکوه برایشان بسیار مهربان و دانایی . ای همه مهر و عشق و لطف. خدایا برای همه آفریده هایت شکر و سپاس فراوان

انشاء های پیشنهادی :
انشا درمورد آسمان آبی و هوای پاک
و
انشا درباره جنگ

✅ به پایان انشا درباره اولین باران پاییزی رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.

طهرانی

بنیانگذار مجله اینترنتی ماگرتا و متخصص سئو ، کارشناس تولید محتوا ، هم‌چنین ۱۰ سال تجربه سئو ، تحلیل و آنالیز سایت ها را دارم و رشته من فناوری اطلاعات (IT) است . حدود ۵ سال است که بازاریابی دیجیتال را شروع کردم. هدف من بالا بردن سرانه مطالعه کشور است و اون هدف الان ماگرتا ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج + دو =