وقتی همسر از دنیا میرود، انگار بخشی از وجودت با او به خاک سپرده میشود. زندگیای که با عشق و خاطرات مشترک ساخته بودید، ناگهان بیمعنا میشود و جای خالی او تمام لحظاتت را پر میکند. قلبی که روزی پر از محبت و همدلی بود، حالا با داغ سنگینی که از رفتنش به جا مانده، میتپد.
هیچ کلمهای نمیتواند عمق این درد را بیان کند؛ وقتی که کسی را که سالها در کنارت بود، در آغوش نمیگیری و تنها خاطراتش برایت باقی مانده است. در ادامه متن سوزناک مرگ همسر را در تکست ماگرتا باهم می خوانیم.
جملات سنگین و سوزناک برای داغ از دست دادن همسر
دلم تنگ است برای تو برای حرف های خوب
برای زمانی که نام من را صدا می زدی
دلم علاوه بر تو برای خودم هم تنگ شده
صدایم کن
عزیزترینم
تو در من زنده ای با اینکه مدت زیادیه که پیشم نیستی.دلتنگ تو و ذره ذره وجودت هستم.دلتنگ عشق بی منت و حمایت هایت هستم.
تنها آرامش من در این روزها این است که در جای خوبی هستی.اما جای خوب برای من این جا نیست چون تو نیستی
هر زمان که دلم برای کسی تنگ میشد
شعر می خوانم و یا آهنگ گوش میدادم
اما الان به هیچ وجه نه ترانه گوش کردن التیام بخش زخم هایم است
نه شعر خواندن
همیشه به این فکر میکنم می بینم که چقدر سال های فوق العاده و عالی را باهم گذروندیم.تمام خنده ها و گریه هایمان باهم بود.از هم حمایت می کردیم.عشق و رفیق هم بودیمومعشوقه و همدل یکدیگر بودیم.همه ی این ها قرار بود تا پایان عمر هر دویمان ادامه داشته باشد چه شد پس…
گوهر از خاک بر آرند و عزیزش دارند
بخت بد بین که
فلک گوهر ما برده به خاک
خدایا چرا عشقمو ازم گرفتی
حالا که تو نیستی دیگه کسی نمیتونه منو بخندونه. تو چی بودی که حتی حرف های جدیت هم روی من تاثیر میزاشت و من رو به لبخند وا می داشت. زمانی که به چهره تو نگاه میکردم، آرامشی رو احساس میکردم که هیچوقت اون رو توی زندگیم نداشتم و هیچ کسی نمیتونست اون آرامش رو برای من به وجود بیاره. کاش بودی و با خنده هات بهم میفهموندی که دنیا ارزش غم و ناراحتی رو نداره و بهم میگفتی که بخند و شاد باش. اما الان دیگه نیستی که اینا رو به من بگی و من هیچ وقت دیگه این حرف رو باور نمیکنم! چون دنیا دلیل شادی من رو از من گرفت.
متنهای دلخراش از غم نبودن همسر عزیز
بعضی دردا به قدر تلخاند
که دلت نمیخواد با هیچ کس به اشتراکشون بذاری؛
و گاهی ترجیح میدی از پیله تنهایی خودت بیرون نیای؛
غم درگذشت همسر از اون دردای تلخه …
که غمش حفره ای عمیق در دلت ایجاد می کنه ….
همسر عزیزم خیلی دلتنگتم
امروز اومده بود دیدنم
با یه نگاه مهربون
همون نگاهی که
سالها آرزوشو داشتمو ازم دریغ میکرد
گریه کرد و گفت دلش واسم تنگ شده
وقتی رفت سنگ قبرم
از اشکاش خیس شده بود
حرفهایمان و لحظه هایمان را مرور می کنم
و مدام اسمت را صدا می زنم که جوابی بشنوم از تو
اما هیچ صدایی نیست
دلم که برایت تنگ می شود می نشینم و اسمت را مدام می نویسم و می نویسم
حتی وقتی یک تب کوچک دارم هم دیگر خوب نمی شوم
با مرگت گره کور شد هر رشته ای از زندگی من
مرگ از دگمه های پیراهنت رد شد و خود را در وجود تو جا گرفت
دیگر هیچ چیز نمی تواند غم تو را از درون من بیرون بکشد و این گره کور را باز کند.
تنهایی همین است
تکرار تلخ زندگی بی تو…
شاید که بدانی سخت است،
نفس کشیدن بی تو … 😔💔
همسر عزیزم،
هنوز باور نمی کنم که دیگر اینجا نیستی. انگار همین دیروز بود که در کنار هم می نشستیم و می خندیدیم. من هرگز
صدای خنده ات را فراموش نمی کنم. هرگز لبخندت را فراموش نمی کنم. هرگز عشقت را فراموش نمی کنم.
خیلی دلتنگت هستم. هر روز به یادت می افتم. هر روز برایت دعا می کنم. من هر روز برایت اشک می ریزم.
می دانم که دیگر اینجا نیستی، اما هرگز تو را فراموش نمی کنم. تو همیشه در قلب من خواهی بود.
دوستت دارم همسر عزیزم
عکس دلنوشته و دلتنگی همسر فوت شده
همسر عزیزم عاشقانه و محترم نگه میدارم
تمامی روز هایی را که بودی
اما نمی توانم تحمل کنم غم لحظه های نبودن تو را
عزیزدلم با این که پیش من نیستی ولی بازم دوست دارم.
از اولین شبی که تو در کنار من نیستی غمی به بزرگی دنیا روی شانه های من سنگینی می کند
غمی که سرشار از دلتنگی است
بیشتر می شکنم زیر کوله بار و سنگینی غم نبودنت.
و جایِ خالیت …
که از راه دور مرا صدا می زند …
این پنجشنبه هم بیادتم …
همسرم …. عشقم …. عزیز آسمانی ام …
روح نازنینت شاد …
یاد عزیزت گرامی …
همسر عزیزم
باور به این که دیگر در کنارم نیستی و دست هایت را برای زمان هایی که بی پناهم ندارم
باورم نمی شود انگار همین چند دقیقه پیش بود که باهم می خندیدیم و از روزمان برای یکدیگر تعریف می کردیم
هر شب بعد از اولین شبی که نبودی
تکه های شکسته وجودم بال در می آورند
و به سوی آسمان نزد تو که معبودشان هستی پر می کشند.
یاد روزهای بودن همسر را
عزیز میداریم و لحظههای سنگینی هجران او را
به سوگ مینشینیم باشد که در نظرت افتد
همسرم با این حال که کنارم نیستی
ولی بازم سال نو رو بهت تبریک میگم
کپشنهای سوزناک برای غم از دست دادن یار زندگی
شاید زندگی تو را از چشمانم دور کرده باشد، اما هرگز نمی تواند تو را از قلب من دور کند. خاطرات، رویاها و عشقی که به اشتراک گذاشتیم را حفظ خواهم کرد و آنها را در درون خود زنده نگه خواهم داشت.
تا زمانی که دوباره در قلمروی دیگر همدیگر را ملاقات کنیم، بدان که تا ابد محبوب، عزیز و دلتنگ تو هستم در آرامش ابدی باش عشقم
با تمام عشق
سرم را نه ظلم مى تواند خم کند
نه مرگ ،نه ترس،
سرم فقط براى بوسیدن
دستهاى تو خم مى شود عشقم
چقدر این روزها دلتنگتم ….
بهارم با مرگت
به زمستانی سرد و تاریک تبدیل شده
چشمانم نمناک است و غم نبودنت جگرم را کباب می کند.
هر روز برای من یادآور روز هایی است که تو در کنارم بودی
برای آرامشت هر روز دعا می کنم و برایت بی امان اشک می ریزم
فکر کن عاشـق باشی
او رفته باشد
عید باشد !
بـاران هم ببارد ..
ادامه اش را ول کن
گریه امانـم نمیدهد
بهار است
همه ی گل ها سر از خاک بیرون آوردند و دنیا را سرشار از عطر خود می کنند
اما گل مهم زندگی من سر به خاک فرو برده و در این فصلی که سرشار از عاشقانه هایمان بود
من را تنها گذاشت.
سوزناک ترین دلنوشته های در مورد همسر فوت شده
همسر عزیزم …
نمیدونم چی بگم
فقط اینکه هنوز که هنوزه باورم نشده که نیستی ….
باورم نشده که دیگه نفس نمی کشی …. قلبت نمیزنه …. چشماتو بستی …
باورم نشده که نیستی ….
هنوز که هنوزه وقتی یادت می افتم بی اختیار اشک میریزم … خیلی دویتت داشتم و دارم عشقم …
تو دیگر در اینجا نیستی، فراموشت نمی کنم
تو صاحب ذره ذره وجود و قلب و روحم هستی
دوستت دارم همسر عزیزم
عزیزدلم تو رفتی
اما بدان هیچگاه نوازش پر مهر دستانت و صدای خنده ات و لبخندت و عشقت را فراموش نمی کنم
دلم برای روزهایی تنگ است
که می دانم باز نخواهند گشت
برای همسرم که دیگر حضورش را
احساس نخواهم کرد …
به راستی که چه زود دیر می شود … کاش زودتر بیام پیشت و تا ابد در آغوشت آرام بگیرم …
زمان در همان لحظه ای که تو را به خاک سپردم ایستاد
زندگی برایم تعطیل شد
و نمیدانم روز هایم از این به بعد بدون تو چطور باید بگذرد.
مرگ تو را چو داد گردون خبرم
خبرت نیست که یک باره چه آمد به سرم
کاش با قیمت جان، عمر تو میشد ممکن
تا دهم جانی و از بهر تو عمری بخرم
وقتی همسر از دنیا میرود، انگار بخشی از وجودت با او به خاک سپرده میشود. زندگیای که با عشق و خاطرات مشترک ساخته بودید، ناگهان بیمعنا میشود و جای خالی او تمام لحظاتت را پر میکند. قلبی که روزی پر از محبت و همدلی بود، حالا با داغ سنگینی که از رفتنش به جا مانده، میتپد. هیچ کلمهای نمیتواند عمق این درد را بیان کند؛ وقتی که کسی را که سالها در کنارت بود، در آغوش نمیگیری و تنها خاطراتش برایت باقی مانده است.
به پایان مقاله متن سوزناک مرگ همسر رسیدیم، اگر شما هم جملاتی در این مورد بلد هستید حتما آن را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.