ادبیاتفرهنگ و هنر

جواب درس اول نگارش هشتم صفحه ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۱ ، ۲۲ ، ۲۳ و ۲۴

گام به گام پاسخ و حل سوالات فعالیت های صفحه 19 ، 20 ، 21 ، 22 ، 23 و 24 درس 1 اول نگارش کلاس هشتم

جواب درس اول نگارش هشتم ؛ در این مطلب از بخش آموزش و پرورش ماگرتا با پاسخ و جواب فعالیت های نگارشی و انشا صفحه ۱۹ و ۲۰ ، ارزیابی صفحه ۲۱ درست نویسی صفحه ۲۲ و تصویر نویسی انشای آزاد صفحه ۲۳ و ۲۴ درس اول پس از تفکر و طراحی نقشه ذهنی بنویسیم کتاب نگارش هشتم متوسطه اول آشنا می شوید. در ادامه با ما همراه باشید.

پاسخ درس بعدی: جواب درس دوم نگارش هشتم

جواب درس اول نگارش هشتم

پاسخ فعالیت های نگارشی صفحه ۱۹ درس اول نگارش هشتم

🔶 نوشته زیر با چاشنی طنز نوشته شده است. این نوشته را بخوانید و ساختمان آن را مشخص کنید.

پاسخ فعالیت های نگارشی صفحه ۱۹ درس اول نگارش هشتم

بخش موضوع : ضرورت بازنویسی

بخش آغازین (مقدمه) : معمولا آثار نویسندگان بزرگ، چند بار پیش نویس می شوند و نویسنده ها هم تأیید می کنند که پیش نویس اول، لازم نیست حتما بی نقص باشد.

بخش میانی (بدنه):

بند اول: بسیاری از نویسنده ها خیلی رک و پوست کنده به شما خواهند گفت که اولین پیش نویس اثرشان، جنایتی در حق بشریت است. اما آنها به هر حال این پیش نویس اول را می نویسند، چون هیچ کس نمی تواند بدون نوشتن پیش نویس اول، نسخه یا پیش نویس دومی بنویسد.

بند دوم: اکثر نویسنده ها در دو حالت متفاوت، کار می کنند: حالت خلق و حالت ویرایشی.
حالت خلق: در این حالت شما به خودتان اجازه امتحان کردن کارهای جدید را می دهید و در عین حال به این مسئله آگاهید که این کارها ممکن است درست باشد و یا ممکن است نادرست باشد. مزخرف نوشتن در حالت خلق، اشکالی ندارد. پس سعی کنید وقتی خلق هستید، کمی در نوشتن، بی پروا باشید.

بند سوم: حالت ویرایشی: در حالت ویرایشی، هدف شما جمع و جوركردن افتضاحی است که در حالت خلق به بار آورده اید. در این حالت، شما آنچه را نوشته اید، جوری بازنویسی و اصلاح می کنید که معنی بدهند.

بند چهارم: خشکی قلم و ناتوانی در نوشتن، زمانی اتفاق می افتد که نویسنده سعی می کند، هم زمان در دو حالت خلق و ویرایشی بنویسد. هرگز این کار را نکنید. این کار مثل این است که موقع رانندگی یک پا را روی گاز بگذارید و با پای دیگر ترمز بگیرید. کمی نوشتن و بعد کمی ویرایش کردن اشکالی ندارد؛ همان طور که از قدیم گفته اند: اول بنویس؛ بعد درستش کن.

بند پنجم: به خودتان اجازه دهید، پیش نویس اولیه بدی بنویسید و این جمله را روی یک تکه کاغذ بنویسید: «من اختیار تام دارم که یک پیش نویس چرند بنویسم؛ چون پیش نویس اکثر نویسنده ها چرند هستند؛ نوبت به اصلاح که رسید؛ درستش می کنم».

بخش پایانی (نتیجه گیری) : پس اولین کاری که به عنوان یک نویسنده، انجام می دهید، باید این باشد که به خودتان اجازه نوشتن یک پیش نویس اوليه را بدهید.

جواب انشا صفحه ۲۰ درس اول نگارش هشتم

🔶🔶 اکنون پس از انتخاب موضوع دلخواه، سفر نوشتن را آغاز کنید. با توجه به نقشه نوشتن که در درس آموختید، به سمت مقصد حرکت کنید.

موضوع : پدر، رفیق من

بخش آغازین (مقدمه) : من پدرم را خیلی دوست دارم. او با من بسیار مهربان است و هر وقت از سر کار به خانه می آید مرا بغل می کند و می بوسد و با من بازی می کند.

بخش میانی (بدنه) :

بند اول: زمانی که من کار اشتباهی انجام می دهم و مادرم از دست من عصبانی می شود، پدرم به او می گوید اشکالی ندارد او هنوز بچه است و ممکن است اشتباه کند. او بعد از این که با مادرم صحبت می کند برای من توضیح می دهد که چرا نباید آن کار را انجام می دادم و من به او قول می دهم دیگر آن اشتباه را تکرار نکنم.

بند دوم: پدرم هر روز صبح زود از خواب بیدار می شود و سر کار می رود و شب به خانه بر می گردد. او به خاطر ما کار می کند تا ما بتوانیم وسایلی که دوست داریم را بخریم.

بند سوم: آخر هفته که پدرم سر کار نمی رود ما را به پارک و شهر بازی می برد و برایمان خوراکی های خوشمزه می خرد. در آن جا به همه مان خیلی خوش می گذرد.

بند چهارم: من فکر می کنم پدر من می تواند همه مشکلات را حل کند، اما مادرم می گوید فقط خدا می تواند این کار را انجام دهد و ما آدم ها ممکن است نتوانیم همه ی مشکلات را حل کنیم، اما خدا این قدرت را به پدرها داده است تا جایی که می توانند از ما حمایت کنند.

بخش پایانی (نتیجه گیری) : پدرها برای ما بچه ها هر کاری انجام می دهند تا ما راحت زندگی کنیم و خوب باشیم، ما هم باید همیشه به پدرهایمان احترام بگذاریم و به حرف های آن ها گوش کنیم.

پاسخ ارزیابی صفحه ۲۱ درس اول نگارش هشتم

🔶🔶🔶 نوشته‌هایی را که دانش آموزان (از تمرین ۲) در کلاس می‌خوانند، بر پایه معیارهای زیر، بررسی و نقد کنید.

پاسخ ارزیابی صفحه ۲۱ درس اول نگارش هشتم

پاسخ: نوشته‌ی دوست من نشون میده که او می‌داند پیش‌نویس چقدر مهمه. پاک نویسش خیلی تمیز و مرتبه و تقریباً هیچ غلط املایی نداره. متنش هم کلی ساختار خوبی داره و ایده‌ها به هم وصل شدن. فقط یه چیزی که می‌شه گفت اینه که بعضی جاها جمله‌ها یه ذره طولانی و سخت‌فهم شدن و می‌شه اون‌ها رو ساده‌تر نوشت.

جواب درست نویسی صفحه ۲۲ درس ۱ نگارش هشتم

🟪 او، گاهی، به سفر می‌رود.
🟪 او، گاها، به سفر می‌رود.

جملۀ اول درست است؛ زیرا تنوین نشانۀ ویژۀ کلمات عربی است. واژه‌های فارسی (مثل دوم و ناچار) نیازی به این نشانه ندارند. به کارگیری این نشانه برای واژه‌های فارسی و غیرعربی روا نیست.

🔶 جمله‌های زیر را ویرایش کنید:

🟪 این موضوع را تلفناً به دوستم گفتم.

پاسخ: این موضوع را تلفنی به دوستم گفتم.

🟪 برای حفظ میهن جاناً و مالاً باید تلاش کرد.

پاسخ: برای حفظ میهن با جان و مال باید تلاش کرد.

جواب تصویر نویسی انشای آزاد صفحه ۲۳ و ۲۴ درس اول نگارش هشتم

یکی از دو تصویر زیر را انتخاب کنید و درباره آن بنویسید. پس از اینکه نوشته تان را در کلاس خواندید، دوستان شما باید تشخیص دهند که انشای شما، مربوط به کدام تصویر است.

جواب تصویر نویسی انشای آزاد صفحه ۲۳ و ۲۴ درس اول نگارش هشتم

تصویر بالایی : پاییز بود. درختان پر شده بودند از برگ های رنگارنگ. روستا هوای دلگیری داشت. همه ی خانه ها همرنگ و تقریبا هم شکل بودند. هیچ هیجانی در روستا وجود نداشت. اما نیلوفر دختری هیجان طلب و مخالف کسل کنندگی بود. او چندین بار به مردم روستا گفته بود که بیایید تنوعی در روستا به وجود بیاوریم؛ اما هیچ کس حرف یک دختر ۱۴ ساله را گوش نمی کرد. او بار ها سعی کرد تا این علاقه را در دل مردم بکارد اما نشد که نشد.

یک روز در حیاط نشسته بود و در این مورد فکر می کرد که ناگهان در ذهنش جرقه ای پدیدار شد. او با خود گفت: چرا تغییر را از خودم شروع نکنم؟ پس با اجازه ی پدر و مادرش شروع به رنگ آمیزی دیوار ها و در خانه کرد. او ابتدا در و پنجره های خانه شان را آبی خوش رنگی زد و سپس شروع به رنگ کردن دیوار ها با رنگ آبی آسمانی کرد.

نتیجه عالی شد. خانه شان بسیار زیبا و متفاوت شده بود. مردم روستا پس از دیدن خانه ی نیلوفر و دیدن خانه خودشان، به این فکر افتادند که بیایید ما هم همین کار را انجام دهیم. آنها شروع به رنگ آمیزی کردند، آبی، زرد، سفید و قرمز تا این که کارشان تمام شد. حالا روستا از بالا منظره ی دیگری داشت…


تصویر بالایی (پاسخ دیگر): هر بار که قصد دارم درباره پاییز بنویسم، رنگ‌های گرم نارنجی، زرد و قرمز به سرعت بر صفحه دفترم نقش می‌بندند. با آغاز فصل پاییز، دلم می‌خواهد به خانه مادربزرگم در یکی از روستاهای سرسبز شمال بروم. خانه‌های آنجا با سقف‌های شیب‌دار و سنتی پوشیده شده‌اند و وقتی باران می‌بارد، صدای قطرات باران که بر شیروانی می‌ریزند، مانند نوایی دلنشین و شاد، قلبم را لبریز از آرامش می‌کند. بوی خوش باران و دیوارهای کاهگلی، خاطره‌های خانه‌های قدیمی ایران را در ذهنم زنده می‌کند. به درختانی خیره می‌شوم که پاییز با رنگ‌های جادویی‌اش برگ‌هایشان را آراسته است و نفسی عمیق می‌کشم. پاییز در روستای مادربزرگم، زیبایی‌هایی دارد که در هیچ جای دیگر نمی‌توان یافت.


تصویر بالایی (پاسخ دیگر): مقدمه: با آمدن فصل پاییز، روستاییان با نصب درب‌ها و پنجره‌های جدید و مقاوم، خود را برای سرمای پیش‌روی زمستان آماده کرده‌اند. درختان با برگ‌های زرد و سرخ، گویی خود را برای خواب زمستانی آراسته‌اند. کوه‌ها و مراتع نیز با رنگ‌های محو و آرام‌شده، گویا از سرمای آینده هراسان‌اند.

بدنه: اکنون زمان آن است که اهالی این روستای دل‌نشین، از پنجره‌های خانه‌های خود به عنوان تابلویی طبیعی استفاده کنند و به تماشای مناظر خیره‌کننده پاییز بنشینند. این نقاشی زیبا، آفریده دست توانای خالق هستی است. روستاییان به خوبی می‌دانند که به جای ترس از سرما و برگ‌ریزان درختان، باید از هر لحظه این فصل درس زندگی بگیرند و با چشیدن میوه‌های پاییزی، لذت ببرند. سقف‌های کاه‌گلی خانه‌ها نیز برای ذخیره علوفه حیوانات آماده شده‌اند و این صحنه‌ها، جلوه‌ای دیگر از زیبایی را به روستا و چشم‌انداز گردشگران هدیه می‌دهند.

نتیجه‌گیری: چه زندگی زیبا و آرامش‌بخشی است زندگی در روستا، دور از هیاهو و دغدغه‌های شهر و خانه‌های کوچک و به هم فشرده. جایی که می‌توان تا افق دوید و در ذهن، پرواز را تصور کرد! پاییز در این روستا نه تنها فصل سرما و هراس نیست، بلکه فرصتی است برای بهره‌بردن از زیبایی‌ها و درس‌های زندگی که در هر برگ ریزان و هر قطره باران نهفته است.


تصویر پایینی : هوا سرد است، درختان پوششی ندارند و زمین لباس سفید رنگی برتن کرده، رنگی که درختان را به لرزه انداخته است، رنگی که سکوت را به ما هدیه داده است. دیگر برفی نمی‌بارد ،دیگر صدای پرنده ای نمی‌آید، دیگر خزنده ای نیست در کمین باشد و پرنده ای نیست که از ترس آن فرار کند، تنها روستایی ست که مردمانش در خانه‌اند، مردمانی که از سرمای زمستان می ترسند و به خانه پناه برده‌اند.

خورشید به آسمان آمده است، خودش نیست، گرمایش اینجاست، گرمایی که با تمام توانش در مقابل سرمای زمستان ایستاده است و می خواهد سرما را شکست دهد و بر او غلبه کند،ولی چه فایده، بالاخره شب می شود، خورشید در آسمان گم می شود و سرما دوباره باز می گردد،اینبار وقت تلافی ست، تلافی شکستی که سرمای زمستان را دگرگون کرد.

انشایم کوتاه ولی به بلندی شب یلداست که گرمی دل ها سرمای آن شب را از یاد همه می برد، گرمای دل‌هایی که خورشیدشان جاودانه است و سکوت زمستان را درهم می‌شکند.


تصویر پایینی (پاسخ دیگر): با فرارسیدن زمستان، سرما و سکوت بار دیگر بر روستا حاکم می‌شود. محله‌ها خالی از جنب‌وجوش پرندگان شده و ساکنان در خانه‌های کوچک و خشتی خود پناه گرفته‌اند. درختان بی‌برگ و هوای یخ‌زده، فضای روستا را در خود فرو برده و دیگر اثری از شادی و بازی‌های کودکانه به چشم نمی‌خورد.

در مزارع، فعالیت‌های کشاورزی به کلی تعطیل شده و خبری از کشت و برداشت نیست. اما در دل‌های مردم روستا، گرما و سرسبزی همچنان پابرجاست و محبت و مهربانی در میان خانواده‌ها جریان دارد. گویی این سرما و یخبندان تنها فرصتی است برای استراحت و رهایی از کارهای سخت و طاقت‌فرسای مزرعه.

من هم مانند دیگران از سرما در امان نمانده‌ام و پس از عبور از نردبان مسجد و پشت‌بام همسایه‌ها، به سوی خانه‌ام می‌روم. خانه‌ای با دیوارهای سفید و شیروانی قرمز که از دور خودنمایی می‌کند. وقتی به خانه می‌رسم، تازه متوجه یکی از دشواری‌های این فصل می‌شوم؛ سرمای شدید آن‌قدر آزارم داده که مجبورم چند روزی در خانه، کنار بخاری بمانم و به امید روزهای گرم‌تر و آفتابی‌تر روزگار بگذرانم.

همچنین بخوانید: گام به گام نگارش هشتم

توجه: شما دانش آموزان عزیز اگر می خواهید به راحتی به جواب های نگارش هشتم دسترسی داشته باشید، تنها کافیه جواب درس مورد نظرتان را به همراه عبارت « ماگرتا » در گوگل جست و جو کنید.

در این مقاله جواب همه سوالات فعالیت های درس اول کتاب نگارش هشتم را به صورت کامل بررسی کردیم، شما دانش آموزان عزیز می توانید از قسمت دیدگاه، نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫۴۴ دیدگاه

  1. بسیار عالی ومفهوم‌ داره
    خیلی به ما کمک میکند‌ تا بتوانیم به درست ترین
    شکل یاد‌بگیریم‌
    و درست نوشتن را هم یاد بگیریم🦋🌺🌺

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده + 8 =