مطلب پیشنهادی :
ad
+
ادبیاتفرهنگ و هنر

جواب صفحه ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۲ و ۲۳ درس اول نگارش هفتم ؛ نقشه نوشتن

پاسخ و حل تمرین های درس اول نگارش هفتم صفحه 19 ، 20 ، 21 ، 22 و 23 ؛ گام به گام نگارش هفتم درس اول با جواب

جواب صفحه ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۲ و ۲۳ درس اول نگارش هفتم ؛ در این مطلب از بخش آموزش و پرورش ماگرتا به پاسخ و جواب تمرین های فعالیت های نگارشی و انشا صفحه 19 و 20 ، درست نویسی صفحه 22 و انشا تصویر نویسی صفحه 23 و 24 درس 1 اول نقشه نوشتن کتاب نگارش هفتم متوسطه اول پرداخته ایم. در ادامه با ما همراه باشید.

همچنین بخوانید: جواب درس پنجم نگارش هفتم

پاسخ صفحه ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۲ و ۲۳ درس اول نگارش هفتم
پاسخ صفحه ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۲ و ۲۳ درس اول نگارش هفتم

جواب فعالیت صفحه ۱۹ درس اول نگارش هفتم

نوشته زیر را بخوانید و ساختمان آن را مشخص کنید.

بخش موضوع : زبان های ما

بخش آغازین (مقدمه) : زبان، عامل پیوند با دیگران، پیام دادن و گفتوگو است. اکنون اگر از شما بپرسند «چند زبان داریم؟» جواب خواهید داد: «خب معلوم است یک زبان». امّا با کمی تأمّل، درمی یابیم که از راه های دیگر هم می توانیم پیام بدهیم و با دیگران سخن بگوییم.

بخش میانی (بدنه) : ما افزون بر این زبان، یعنی زبانی که با آن حرف می زنیم، زبان های دیگری هم داریم؛ مثلاً وقتی از دور یکی از دوستانمان را می بینیم و برایش دست تکان می دهیم در واقع بدون آنکه سخنی بر زبان آوریم، با او ارتباط برقرار می کنیم، سلام می کنیم و احوالش را می پرسیم. هنگامی که مُبصِر کلاس انگشتش را روی لب و بینی اش می گذارد، در واقع به دانش آموزان یادآوری می کند که ساکت باشند و نظم کلاس را بر هم نزنند. به کمک دیگر اعضای بدن هم می توانیم، پیامی را به دیگران بفهمانیم؛ مثل حرکت سر، چشم، ابرو و… به این زبان ها، «زبان های بدن» می گویند.

بخش پایانی (نتیجه گیری) : بنابراین، اگر زبان های بدن خود را خوب بشناسیم و به موقع آن ها را به کار بگیریم، با دیگران ارتباط مؤثّرتری خواهیم داشت.

جواب انشا صفحه 20 درس اول نگارش هفتم

اکنون از میان موضوع های زیر یکی را انتخاب کنید، نخست کمی درباره آن بیندیشید و پس از شکل گیری نقشه ذهنی، سفر نوشتن را آغاز کنید:

پاییز ⚫ حیاط مدرسه ⚫ روزی را که دوست دارم، تکرار شود

انشاء در مورد پاییز

بخش آغازین (مقدمه): به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است ، انشای خود را آغاز می کنم.

بخش میانی (بدنه): من خیلی فصل پاییز را دوست دارم. هم چون مدرسه ها در پاییز شروع میشوند و دوباره دوستانم را میبینم و با آنها بازی میکنم و شروع به درس خواندن و تلاش برای ساختن آینده خود میکنم . البته شاید بعضی ها از شروع شدن مدرسه خوشحال نشوند و دلشان بخواند همیشه بازی کنند و در خانه استراحت کنند. ولی بعد از مدتی حوصله شان سر میرود و دوست دارند دوباره به مدرسه بیایند و دوستان و معلمان مهربان را ببینند.

یک دلیل دیگر هم که من پاییز را خیلی دوست داریم این است که فصل پاییز خیلی زبیا است . همه برگ ها که در بهار و تابستان سبز بوده اند به رنگ های زرد و نارنجی و قرمز و قهوه ای در میایند و انگار همه جا رنگارنگ و زیبا و چشم نواز میشود. وقتی به پارک میرویم هر درختی به یک رنگ در آمده است و همه جا بخصوص جنگل ها و پارک ها خیلی قشنگ شده است .

در پاییز خرمالو ها میرسد و لیمو شیرین و پرتقال و انار به بازار می آید. بعضی وقتی ها مادرم انار ها را دان می کند و به آنها گلپر و نمک می زند و در کاسه های کوچک می ریزد و به ما می دهد که من خیلی خوشم می آید. در پاییز لبو فروش ها در روی گاری های قدیمی لبو های شیرین و قرمز می پزند و به ما می فروشند من گاهی با دوست هایم از آنها لبو داغ می خرم و در راه رفتن به خانه با هم می خوریم که خیلی کیف دارد.

من به خاطر باران هم خیلی پاییز را دوست دارم، چون عاشق باران هستم و روزهای بارانی دوست دارم زیر باران بروم و بازی کنم . البته باید مراقب باشیم در زیر باران سرما نخوریم . ولی حتی اگر سرما بخوریم مادرمان برای ما سوپ خوشمزه و شلغمی می پزد. ما کنار بخاری می خوابیم تا خوب شویم. تازه پاییز خیلی هوا خوب است، نه خیلی گرم است نه خیلی سرد. به خاطر همین میتوانیم به راحتی در خیابان و حیات و پارک بازی کنیم و تا خسته شویم .

بخش پایانی (نتیجه گیری): فصل پاییز خوبی ها، قشنگی ها و خوراکی های خوشمزه خودش را دارد، که من آنها را خیلی دوست دارم و همیشه دوست دارم زودتر فصل پاییز برسد. من در فصل پاییز خدا را به خاطر این همه قشنگ و زیبایی که برای ما آفریده است شکر می کنم.

انشا در مورد حیاط مدرسه

بخش آغازین (مقدمه): خاطرات و لحظه های خوب و بد ما همیشه در جایی است که در آنجا عمری را گذرانده ایم، جایی است که اولین بار با اولین قدم دانش آموز آنجا را دیده و قدم در راه مدرسه و رو به پیشرفت گذاشته است.

بخش میانی (بدنه): حیاط مدرسه خلوتگاه و آرامش دهنده و گاهی پراضطراب ترین لحظات دوران درس و مدرسه ی یک دانش اموز را تشکیل داده است.

زمانی که در حیاط مدرسه قدم زده، درس خوانده، بازی کرده، خندیده، گریه کرده و گاهی از شادی زیاد و اخذ نمرات خوب، بالا و پایین رفته و اشک شوق ریخته است. حیاط مدرسه ی ما جایی است پراز درختان سنوبر و کاج که زیر سایه ی ان می نشینیم. و با دوستانمان گل می گوییم و گل می شنویم. زمین فوتبالی دارد و با تیرک دروازه که همیشه عده ایی از بچه ها در حال بازی در آنجا هستند و توپ را از این سمت به ان سمت می برند و گاهی میخندند و گاهی دعوا می کنند.

زمین والیبالی دارد با تور والیبال که همیشه تیم والیبال در حال تمرین هستند تا برای بازی های استانی آمادگی لازم را داشته باشند. حیاط مدرسه ما پراز گل های نوشکفته ایی است که هر کدام عطر و بوی خاصی دارند به اسم عطر نوجوانی! گل هایی که روزی باز می شوند و هر کدام به سمت و سویی مختلف می روند تا آینده ساز این مملکت باشند. بله این گل ها همان دانش آموزانی هستند که هر ساله عده ایی با ان خداحافظی می کنند و عده ایی سلام!

بخش پایانی (نتیجه گیری): بیاییم همیشه از مدرسه و حیاط مدرسه خود مراقبت کنیم تا در آینده نیز، حیاط مدرسه پراز حال خوب و حس خوب تازگی را داشته باشد.

انشا در مورد روزی را که دوست دارم ، تکرار شود

بخش آغازین (مقدمه): بعضی از خاطرات و روزها در زندگی ما وجود دارد که دوست داریم بارها و بارها تکرار شوند تا مزه ی شیرین و قشنگ ان دوباره زیر زبان ما بیاید و با تکرار ان لبخند آشنایی بر لب هایمان تداعی شود.

بخش میانی (بدنه): روزی را که دوست دارم تکرار شود روزی است که مادربزرگ به همراه پدربزرگ به سفر زیارتی کربلا رفتند و در خانه ی مادربزرگ شور و حال زیبایی وجود داشت که همه درحال تکاپو برای سامان دهی کارها و درست و به موقع انجام شدن کارها بودند و همه ی فامیل و آشنا همراه دسته گل به استقبال مادربزرگ و پدربزرگ رفتیم و مادربزرگ با آن دست های چروکیده و مهربانش که بوی عطر دل انگیز گلاب را می داد مرا نوازش کرد و پدربزرگ مرا در آغوش کشید و مرا غرق خوشحالی کردند.

بعد از آن همگی به سمت خانه برگشتیم و ان شب سفره ی خیرات درخانه پهن شد وان حال و هوا لبخند زیبایی بر لب های همه نشانده بود و من نیز همراه با هم سن و سال های خود با سن نه چندان کممان سعی در کمک در کارها را داشتیم و گوشه ایی هر چند کوچک در این کار خوب و حال خوب را بگیریم و ما نیز سهیم باشیم تا مادربزرگ و پدربزرگ به داشتن نوه هایی مثل ما افتخار کنند. به راستی که داشتن این دو نعمت بسیار مهم و دلنشین است و من همیشه برای داشتن چنین مادربزرگ و پدربزرگی خوشحالم و به خود می بالم.

بخش پایانی (نتیجه گیری): همیشه باید قدر روزهای خوبمان و همینطور قدر آدم های اطرافمان را بدانیم. زیرا که تا چشم باز کنیم می بینیم دیگر ان روزها و آدم ها دیگر در کنار ما نیستند و هیچوقت تکرار نمی شوند. بنابراین همیشه شاید باشید و قدر یکدیگر را بدانید.

پاسخ درست نویسی صفحه ۲۲ درس اول نگارش هفتم

جمله های زیر را ویرایش کنید:

هر کی وارد شهر میشه، می پرسه چه خبره؟

پاسخ ویرایش شده: هر کس وارد شهر می شود، می پرسد چه خبر است؟

تا خودت رو تغییر ندی، نمیتونی سبب تغییر دیگرون بشی.

پاسخ ویرایش شده: تا خودت را تغییر ندهی، نمی توانی سبب تغییر دیگران شوی.

جواب انشا تصویر نویسی صفحه 23 و 24 درس اول نگارش هفتم

آنچه در تصویر زیر می بینید؛ بنویسید. (تصویر صفحه 23)

بخش آغازین (مقدمه): در شهرستان ها و روستاهای کشور عزیزمان ایران که دارای آب و هوای مناسب است، مردم به کار کشت و کار در مزارع و زمین های کشاورزی مشغول می باشند.

بخش میانی (بدنه): آنچه در ایم تصویر می بینیم شامل یک خانه ی روستایی باصفا که با سنگ و کلوخ ساخته شده است، به همراه پنجره ایی چوبی که رو به مناظر زیبای کوه و درختان که مطمعناً دارای آب و هوای بسیار پاک و مناسب می باشد باز می شود، به همراه دختران و پسرانی که با همکاری و یاری یکدیگر در حال کار و کمک به یکدیگر هستند و با دقت و علاقه ی زیاد مشغول کشت محصولات خود در زمین زراعی خود می باشند.

پسران که از قدرت بدنی بالاتری برخوردار هستند، در حال شخم زدن زمین می باشند و دختران با دست های کوچک و لطیفشان مشغول آبیاری و کاشت محصولات با نظم و ترتیب در زمین هستند. تا در نهایت بتوانند به خوبی و خوشی محصولات زحمت کشیده ی خود را برداشت نمونده و با فروش و مصرف ان زندگی روزمره ی خود را بگذرانند تا به پدر و مادر خود کمکی هر چند کوچک کرده باشند و لبخندی زیبا بر لب هایشان نقش ببندد.

بخش پایانی (نتیجه گیری): دراین تصویر زیبا ما به خوبی متوجه می شویم که کار گروهی و مشترک بسیار خوشایند و لذت بخش است. وما نیز باید با کارهای گروهی همراه با دوستان خود که به ما حال خوبی را القا می کنند، در مسیر پیشرفت و آبادانی کشورمان قدم برداریم تا نقشی هرچند کوچکی در جامعه ایفا کنیم.

همچنین بخوانید: جواب درس ششم نگارش هفتم

توجه: شما دانش آموزان عزیز اگر می خواهید براحتی به تمام جواب های کتاب نگارش هفتم دسترسی داشته باشید، تنها کافیه جواب درس مورد نظرتان را به همراه عبارت « ماگرتا » در گوگل جست و جو کنید.

در این مقاله جواب تمرین های ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۲ و ۲۳ درس ۱ اول نقشه نوشتن کتاب نگارش هفتم را به صورت کامل بررسی کردیم، شما دانش آموزان عزیز می توانید از قسمت دیدگاه، نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫97 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نه + هفده =